12 علامتی که نشان دهنده پایان زندگی زناشویی شما هستند

۱۲ علامتی که نشان دهنده پایان زندگی زناشویی شما هستند

همه افراد با امید برای زندگی همیشگی با یک نفر ازدواج می کنند. شما نیز می خواهید همسرتان، همراه همیشگی زندگیتان باشد اما زندگی همیشه مطابق انتظارات ما پیش نمی رود.

گاهی اوقات ممکن است به سادگی همه برنامه ها و امیدها به هم بریزید. شما همه سعی خود را برای حفظ رابطه تان می کنید. اما وقتی با وجود تلاش های زیاد باز هم با شکست مواجه شوید، چه می کنید؟

هیچ کس به غیر از شما نمی تواند بگوید که آیا ازدواج شما در حال شکست خوردن است یا نه. با این حال، در زندگی مشترک نشانه هایی وجود دارد که می گوید ازدواج شما به پایان خود رسیده است. ما در این مقاله این نشانه و علائم متداول را به شما می گوییم و توضیح می دهیم که باید در مورد آن چه کار کنید.

نشانه هایی از اینکه ازدواج شما در حال فروپاشی و رو به پایان است

نشانه هایی از اینکه ازدواج شما در حال فروپاشی و رو به پایان است

به دنبال این نشانه ها باشید تا متوجه بشوید آیا رابطه شما واقعاً به پایان رسیده است:

۱٫ همه چیز منفی است

در حال حاضر، تمام تعاملات شما با همسرتان منفی، از روی کینه و با بی احترامی است، به ندرت تعاملات مثبتی دارید. شما دائم عصبانی یا در حال مشاجره اید. ناراحتی های ایجاد شده ازدواج شما را تبدیل به زمینه ای برای پرورش تلخی ها می کند.

۲٫ خیانت پایان نخواهد یافت

یک یا دو بار خیانت را می توان بخشید. اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، فرد خیانت کننده باید از صمیم قلب معذرت خواهی کند و تعهد بدهد که دوباره روابط خارج از ازدواج نداشته باشد. اگر همسرتان از کاری که انجام داده است پشیمان نیست و خیانت را ادامه می دهد، این رابطه دیگر ارزشی برای وقت گذاشتن ندارد.

۳٫ شما دیگر از نظر جسمی صمیمی نیستید

ما فقط در مورد رابطه جنسی صحبت نمی کنیم. روابط با لمس های ملایم اما آرام بخش مانند گرفتن دست ها، در آغوش گرفتن یکدیگر، نوازش و بوسه تقویت می شود. این لمس ها به ما کمک می کند در سطوح عمیق تر عاطفی، ارتباط برقرار کنیم. وقتی که همه این تماس های بدنی به طور کامل پایان یابد، علامت خوبی نیست.

نشانه هشدار دهنده دیگر این است که یکی از زوج تمایل به رابطه جنسی داشته باشید و دیگر به طور مداوم آن را رد می کند. این کار به طور جدی به عزت نفس فردی که رد شده است، آسیب می زد.

۴٫ شما دیگر هیچ چیزی برای در میان گذاشتن با هم ندارید

اگر شما دیگر احساسات، ایده ها، ترس و تجربیات روزانه خود را با هم در میان نمی گذارید، به این معناست که طرف مقابلتان را شایسته ماندن در زندگی خود نمی دانید. برای کاهش استرس و تقویت پیوند بین زوجین، وجود معاشرت الزامی است. اگر زن یا شوهر از بیان کردن احساسات خود یا گوش دادن به طرف مقابل خودداری کند، یک نشانه واضح از وجود فاصله در ارتباط این دو نفر است.

نشانه های جدایی

۵٫ شما هیچ علاقه ای به یکدیگر ندارید

شما نه تنها چیزی را با همسرتان در میان نمی گذارید، بلکه برایتان اهمیتی ندارد که در زندگی طرف مقابلتان چه اتفاقی می افتد. این نشان دهنده عدم علاقه شما به همسرتان است. بهترین قسمت ازدواج این است که همسری داشته باشید که بتوانید با او صحبت کنید و به او گوش کنید. وقتی هیچکدام از شما تلاشی برای با خبر شدن از شرایط یکدیگر نمی کنید، همه چیز بین شما بدتر می شود.

۶٫ اعتیاد زندگی شما را خراب می کند

اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، ازدواج شما را به مثل هر رابطه دیگری خراب می کند. اگر فردی تمایلی به تغییر روش خود نداشته باشد، زندگی با شک و توهین و یا حتی خشونت فیزیکی که تبدیل به روالی رومزه شده است، شبیه به جهنم می شود.

۷٫ وقتی رازهایی برملا می شود

اگر همسرتان اعلام کرد که همجنسگراست یا عاشق شخص دیگری است، نمی توانید کاری برای ادامه یافتن زندگی مشترکتان انجام دهید. به قلب خود گوش بدهید و چیزی که برای هر دو شما بهتر است را انجام دهید. اگر حس می کنید باید این ازدواج را پایان بدهید، شجاع باشید و این کار را انجام دهید.

۸٫ نبود همسرتان باعث می شود احساس بهتری داشته باشید

فکر اینکه همسرتان در کنار شما حضور ندارد باعث احساس آرامش، راحتی و آسایش شما می شود. اگر حس می کنید که زندگیتان بدون وجود همسرتان چقدر خوب است، این یک نشانه جدی از پایان زندگی مشترک شماست.

۹٫ معاملات مالی بین شما ناموفق خواهد بود

پیش از این، شما درباره پول بحث می کردید و مانند همه موارد دیگر در ازدواج خود، آن را مدیریت می کردید. اما اگر همسر شما به طور ناگهانی رمزهای عبور را تغییر داده است یا بدون اطلاع شما از حساب مشترکتان پول برمی دارد، می تواند نشان دهنده بی اعتمادی نسبت به شما و رابطه باشد.

۱۰٫ کار کردن بیش از حد و صرف زمان زیاد پشت مانیتور

این علامت درونی است. اگر همسر شما واقعاً تحت فشار کاری قرار بگیرد زیرا مهلت نهایی ارائه کارهایش نزدیک است یا اینکه خیلی پرمشغله است، احتمالاً نشانه بد بودن وضعیت زندگی مشترک شما نیست.

اما اگر همسرتان خودش را با نشستن در جلوی رایانه عمداً مشغول می کند یا ساعات کاری خود را اضافه کرده است، پس لازم است شما به علت بروز این مسئله فکر کنید.

۱۱٫ وقتی یکی از زوجین ناامید شده است

اگر یکی از زن یا شوهر ناامید شده باشد، هیچ کاری وجود ندارد که دیگری بتواند برای حفظ رابطه انجام دهد. اگر همسر شما از صحبت درباره مشکلات یا رفتن پیش مشاور خودداری کنید و همه تلاش های شما را ندیده می گیرد، این نشان می دهد که دیگر امیدی به آن زندگی مشترک وجود ندارد. بوجود آمدن مشکلات، ناشی از رفتار هر دو نفر است و برای رفع آن نیز باید هر دو مشارکت کنند.

۱۲٫ مشاوره ناکار آمده شده است

شما و همسرتان پیش از این در جلسات مشاوره شرکت می کردید و سعی در توافق و زندگی با هم داشتید، اما رابطه شما بارها و بارها خراب و بازسازی شده است. اگر شما روش های درمانی را امتحان کرده اید، اما ثابت شده که فایده ای ندارد، وقت آن است که روی ازدواج خود دوباره فکر کنید.

دقت کنید که تنها دو نشانه بین موارد گفته شده لزوماً به معنای یک ازدواج منتهی به شکست نیست. با این حال، اگر چندین مورد از نشانه های گفته شده را به طور همزمان در زندگی خود تجربه کردید، پس وقت آن است که از خودتان چند سوال بپرسید. همچنین، اگر قربانی خشونت خانگی هستید، این می تواند یک هشدار جدی برای شما باشد.

سوالات قبل از جدایی و طلاق

سوالاتی که باید از خودتان بپرسید

در اینجا سوالاتی وجود دارد که باید از خودتان بپرسید تا به یک نتیجه درست برسید:

  • آیا نسبت به همسرتان بی تفاوت هستید؟
  • آیا همسرتان بی تفاوتی نشان می دهد یا با شما برخورد شدیدی دارد؟
  • آیا اصلاً صمیمیتی وجود ندارد؟
  • آیا همه صبر و امید شما تمام شده است؟
  • آیا شما هیچ یک از کارهایی که همسرتان انجام می دهد را دوست ندارید و برعکس؟
  • آیا خیانت، اعتیاد یا توهین در زندگی شما وجود دارد؟

اگر شما به همه یا تعدادی از این سوالات پاسخ مثبت دادید، پس لازم است خودتان را برای جدایی آماده کنید.

قبل از جدا شدن باید چه کاری انجام دهید؟

برای داشتن یک جدایی آرام این اقدامات را انجام دهید:

  • هر کاری که می توانید برای کاهش استرس انجام دهید. با دوستان، اعضای خانواده ملاقات کنید یا مدتی از محل کارتان مرخصی بگیرید. به جایی برسید که احساس ثبات کافی و مقابله با اتفاق پیش آمده را داشته باشید.
  • برای زندگی پیش روی خود برنامه ای داشته باشید؛ این به شما حس داشتن هدف و کنترل روی زندگیتان را می دهد. شما می توانید وضعیت مالی خود را بازسازی کنید و به دنبال مهارت، شغل یا تحصیل بروید که با نیازهای شما متناسب باشد.
  • اگر فکر می کنید برای اینکه به خودتان بیایید به زمان نیاز دارید، پس تعطیلاتی برای خود در نظر بگیرید که در آن چشم انداز روشن تری از زندگی خود داشته باشید و تصمیمات مشخص تری بگیرید.
  • اگر فکر می کنید ممکن است همسرتان بعد از شنیدن تصمیم شما عصبانی بشود، از او دور بشوید و از راه دور صحبت کنید.
  • وقتی تصمیم گرفتید از رابطه خارج شوید و اقدامات لازم را انجام دهید، از یک مشاور حرفه ای کمک بگیرید. آنها در تمام مراحل جدایی و طلاق به شما راهنمایی می دهند.

توصیه هایی برای بعد از جدایی و طلاق

هنگامیکه تصمیم به قطع رابطه خود گرفتید، باید برای آگاهی از آسیب هایی که احتمالاً به وجود می آید، تلاش آگاهانه ای داشته باشید. این توصیه ها ممکن است در گذر از متاهلی به مجردی مفید باشید.

  • هدف آن به پایان رسیده است: ازدواج خود را به عنوان چیزی ببینید که هدفی را در زندگی شما داشته و مسیر خودش را طی کرده است. سعی کنید همه چیزهایی که آموخته اید را به خاطر بسپارید، چطور به عنوان یک فرد رشد یافته اید و از همه اینها چه چیزی بدست آورده اید. این نگرش ها نیاز به موشکافی دارد و به شما در روابط آینده کمک می کند.
  • به خودتان اجازه دهید که درد را احساس کنید: همه آن احساسات و عواطف پیچیده سرکوب کننده را بشناسید و کشف و بررسی کنید. به خودتان فرصتی برای ابراز ناراحتی بدهید. این کار شما را ضعیف نمی کند. هرچقدر بیشتر احساسات تلخ را آزاد کنید، حال بهتری خواهید داشت.
  • بر احساسات خود نظارت داشته باشید: اگر با گذشت زمان تشدید عواطف شما روی سلامتتان تاثیر می گذارد، به یک مشاوره روانشناس مراجعه کنید. از علائم افسردگی خودداری کنید. مشاور در طی کردن این مرحله به شما کمک می کند.
  • مشارکت مثبت داشته باشید: با دوستان نزدیک خود در تماس باشید. دوستان بهترین حامیان اجتماعی و عاطفی در چنین موقعیت هایی هستند. فعال باشید، به باشگاه ورزشی بروید یا به گروه های اجتماعی ملحق شوید. سرگرمی ها یا فعالیت های تفریحی خود را بیشتر کنید.

به یاد داشته باشید که جدایی هرگز اولین قدیم نیست. حداکثر تلاش خود را برای زنده نگه داشتن و حفظ رابطه انجام دهید. به یک مشاور روابط زناشویی مراجعه کنید و توصیه هایی که ارائه می دهد را دنبال کنید. هر دو خانواده را مداخله بدهید و ببینید که آیا آنها می توانند به حفظ زندگی مشترک شما کمک کنند. اگر رابطه شما به رغم همه این تلاش ها پایدار نبود، پس ببینید پایان ازدواج تنها گزینه ایست که شما دارید یا نه.

آیا تجربیاتی برای به اشتراک گذاشتن با دیگران دارید؟ از آن استقبال می کنیم.

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *