10 مهارت زندگی که مادران شاغل باید بدانند

۱۰ مهارت زندگی که مادران شاغل باید بدانند

من به مدت ۱۸ سال یک مادر شاغل بودم. من برای تو فرزندی نمی آورم: این کار راحت نیست. بخش زیادی از آن مبهم است.

بنابراین من از همکاران، دوستان و همسایه های مادر شاغل نظرسنجی کردم تا ببینم که چه مهارت هایی برای عملکرد «مادر شاغل» مورد نیاز است. در اینجا برخی از مهارت های برتر زندگی در کارهای یکنواخت زندگی ارائه شده است.

۱۰ مهارت زندگی برای مادران شاغل

۱٫ توانایی پیدا کردن یک پشتیبان

«اگر خانواده ام نزدیک من نبودند، بسیار خسته می شدم».

تمام مادرانی که با آنها صحبت کردم، پاسخ «توانایی یافتن کمک» را لازم ترین مهارت می دانند. گروه من به شوهر یا شریک زندگی، اعضاء خانواده (معمولا مادران خودشان)، پرستار بچه، مهد کودک و برنامه های بعد از مدرسه، همسایه و دوستان برای کمک به مراقبت از فرزندشان تکیه کردند. داشتن فرزند بیمار به مفهوم مرخصی گرفتن برای آنها بود، اما اگر این کار امکان پذیر نبود، آنها به میزان زیادی به خانواده یا شریک زندگی شان تکیه می کردند. بیشترین مشغله در گروه من برای خانم «S» بود که مادر سه بچه بوده و طلاق سختی را پشت سر گذاشته و خانواده ای نیز در نزدیکی او نبودند. او از رئیس خودش پاداش می گرفت، رئیسش به او اجازه کار کردن با مدت زمان قابل تغییر یا گاه به گاه کار کردن از خانه را می داد.

۲٫ توانایی مقابله با احساس گناه

  • «من احساس خیلی بدی دارم که زمان کافی را با پسرم سپری نمی کنم».
  • «با وجود اینکه او دائما گریه و زاری می گرد، من او را به مدرسه فرستادم، و مشخص شد که هر دو گوش او عفونت کرده است».
  • «من برای بردن کودک از مهد کودک به خانه دیر کردم و او به مدت سه ساعت گم شده بود. احساس خیلی بدی داشتم».
  • «من سر کار بودم و باید از کسی می خواستم که به جای من در شیفت کاری بماند».

احساس گناه یک احساس قدرتمند است. هر مادر شاغلی که با او صحبت کردم، آن را تجربه کرده بود، و من خودم نیز این احساس را به خوبی می شناسم. آنچه که من دلگرم کننده و سالم در نظر می گرفتم، این بود که مادران می توانستند این احساسات را بیان کرده، در مورد آن بحث کنند و سپس به زندگی خود ادامه دهند. حتی با وجود اینکه همه آنها احساس گناه را تجربه کردند، اجازه ندادند که این احساسات منفی زندگی شان را تحت تاثیر قرار دهد.

توانایی یافتن یک محیط کار دوستدار خانواده

۳٫ توانایی یافتن یک محیط کار دوستدار خانواده

«اینکه رئیس من اجازه داد تا از خانه کار کنم، فوق العاده بود».

در بین گروه مادرانی که با آنها مصاحبه کردم، اکثر آنها خوشحال و مشغول به کار خود بودند. مادری با بهترین موقعیت در کالج انجمن تدریس می کرد، جایی که در آن به یک مهد پیش دبستانی برای دخترش نیز دسترسی داشت. او از ساعات کار انعطاف پذیر به خصوص در تابستان لذت می برد و حقوق خوبی داشت.

مادرانی که برای شرکت های بزرگ تر کار می کردند، از مجموعه مزایای بیشتر قدردانی می کردند، اما از تشریفات اداری مربوط به دریافت مرخصی شکایت داشتند. کار در دفاتر کوچکتر به معنای کار بیشتر یا مسئولیت بیشتر بود، اما برخی از مادران قدردانی می کردند که تنها می توانند «زمان ایجاد کرده» و دیگر نیازی به ساعت ورود و خروج ندارند. فقط یک نفر از این گروه از وضعیت کاری خود ناراضی بود، اما به خاطر حقوق و مزایا در حال حاضر در شغل خود باقی مانده بود.

۴٫ توانایی برنامه ریزی همه چیز

اگر به شخصی با توانایی برنامه ریزی برای برنامه های خود نیاز دارید، یک مادر را استخدام کنید. توانایی جمعی گروه من برای تحویل دادن به موقع کارها، بردن چندین کودک برای انجام فعالیت های مختلف، و از عهده برآمدن آنها در هر کاری در زندگی تاثیرگذار بود. همه آن را مدیون گوشی های هوشمند خود بودند که کمک می کرد تا همه چیز را با جزئیات به خاطر بیاورند.

چند نفر از انها همچنین بر روی یخچال یک تقویم داشتند. بسیاری از آنها شاکی از معلمانی بودند که به متون پاسخ می دادند یا مدارسی که تمرینات انلاین مشق شب داشتند که می توانستند پیشرفت کودک را مشاهده کنند. مادران امروزی سخت کوش هستند.

۵٫ توانایی وقت گذاشتن به سختی برای «خود»

«بعضی از روزها، بالا رفتن از پله ها تنها ورزشی است که من انجام می دهم».

به طور نگران کننده ای، کل گروه مادرانی که من با آنها صحبت کردم، تقریبا ورزش کردن را نادیده می گرفتند. به سادگی به نظر می رسید که هیچ وقتی برای این کار وجود ندارد. اگر یک همکار در زمان های استراحت آنها را سریعا به پیاده روی می برد، فقط همین تمرین وجود داشت. پس از کار، همه با اتومبیل خود رفته و کودکان را از مدرسه یا مهد کودک برداشته و به سراغ فعالیت های بعد از مدرسه می رفتند. پس از آن، شام خورده، استحمام کرده، تکالیف را انجام داده و به رخت خواب می رفتند.

با این حال، آنها موفق شدند که بخش کمی از وقت را به خودشان اختصاص دهند. برخی از خواندن مجله در زمان استراحت ناهار لذت می بردند. برخی دیگر به دنبال نوبت درست کردن مدل مو یا مانیکور بودند یا در زمان انتظار برای کلاس های فوتبال، لیگ های کوچک یا رقص، با مادران دیگر صحبت می کردند. بسیاری از آنها «
برنامه تلویزیونی واقع نما» را تماشا می کردند (من می دانم که کاملا تقلبی است، اما این برنامه مورد علاقه من است…) یا با تلفن همراه خود بازی می کنند. خانم «K» که یک قهرمان در چند زمینه ورزشی است، گفت: «من کودک را در کالسکه می گذارم، قلاده سگ را می بندم، یک آبجو را در یک ظرف نوشیدنی ریخته و به پیاده روی می روم و آرامش پیدا می کنم».

توانایی مسئولیت انجام کار به دیگران دادن

۶٫ توانایی مسئولیت انجام کار به دیگران دادن

در گروه کوچک من، شوهران یا شرکاء زندگی تقریبا تمام آشپزی را انجام می دهند. کودکان بزرگ تر از ۸ سال لباس های خود را شسته، یا تا می کنند. کودکان بزرگ تر ناهار خود را درست کرده یا ناهار از مدرسه خریداری می کنند. برخی از آنها کمی کارهای حیاط را انجام می دهند یا به حیوان خانگی شان غذا می دهند. بدیهی است که توانایی سپردن مسئولیت های خانه، مهارتی است که مادران شاغل به آن نیاز دارند. شما نمی توانید همه این کارها را به تنهایی انجام دهید.

۷٫ توانایی «نه» گفتن

خوشبختانه اگر گروه من یک معرف از مادران امروزی بود، یک چیز که انها یاد گرفتند، توانایی «نه» گفتن بود. اگرچه آنها هنوز هم بابت اینکه قادر نبودند اضافه کاری کرده، شیفت کاری را کامل ایستاده، کار تدریس گاه به گاه به عنوان والدین را انجام دهند، یا کیک پخته، احساس گناه می کردند، اما قادر بودند که در زمان مورد نیاز، «نه» بگویند.

خانواده اولویت شماره ۱ بود و همه آنها می دانستند که چگونه مرزهای مشخصی ایجاد کنند. همچنین جالب این واقعیت بود که به جای سفر به جلسات کاری، بیشتر از وبینارها، اسکایپ یا تماس های کنفرانسی استفاده می کردند. یکی از مادران گفت: «وقتی فقط می توانم جزئیات را از طریق تلفن بیان کنم، هیچ دلیلی وجود نداشت که یک ساعت رانندگی کرده تا به جلسه کاری برسم».

۸٫ توانایی کنار آمدن با اوقات دشوار

«من باید در بسیاری از زمینه های مختلف به روش ملایم تری عمل می کردم»

چه کسی سخت ترین را تجربه کرد؟ چون خودم این را تجربه کردم، می گویم که این نسل در تنگنا قرار گرفته است. اینها زنانی هستند که سعی می کنند کار کرده، از بچه ها مراقبت کرده، و مراقب والدین خود باشند. به عنوان مثال، خانم «k» سه فرزند داشت، تمام وقت کار می کند و مادرش دچار زوال عقل است. زندگی او شامل مراقبت مداوم است. او مجبور شده تا فورا در برنامه های بیمه، تسهیلات مختلف مراقبت و پرستاری در خانه متخصص شود. او و همسرش برای گذران روز به صورت «تیم دو نفره» کار می کنند.

توانایی حفظ حس شوخ طبعی

۹٫ توانایی ارتباط مجدد برقرار کردن

«من هرگز نمی دانستم که چگونه امتیاز دادن در بازی بیس بال را یاد بگیرم»

مادران گروه من متوجه شدند که نیاز دارند تا با خانواده خود وقت صرف کنند، و من فکر می کنم که با یادگیری چیزهای جدید برای برقراری ارتباط با خانواده شان، شگفت زده شدند. این مادران باحال هستند- آنها با لیگ های کوچک، نمایش سوارکاری، رقص، باندها و غیره آشنا شده اند- همراه با شریک زندگی و شوهرانشان و اکنون کل خانواده بدون در نظر گرفتن نوع فعالیتی که انجام می دهند، با هم هستند.

۱۰٫ توانایی حفظ حس شوخ طبعی

«من به این نگاه می کنم و می خندم، درسته؟»

درست است. اکنون می توانم بخندم که چقدر از مواجه شدن با شپش سر، یا استفراغ پخش شده در اطراف، یا زمان هایی که فراموش می کردم تا دخترم را از مدرسه بیاورم، ناراحت بودم. این کمک می کند تا مادران دیگری برای تشویق با آنها صحبت کنند. کودکان و نوجوانان نیز می توانند کارهای احمقانه ای را انجام دهند، و این چیزها گاه به گاه باعث شرمندگی تان می شود، اما اگر بتوانید تا حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید، حال تان خوب خواهد بود. در اینجا فقط برای طنز بیشتر آورده شده است:

جامی گرتز می گوید: «یک مادر شاغل بودن راحت نیست. باید آمده باشید که در هر مرحله ای خراب کاری کنید».

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *