اختلال استرس پس از سانحه در کودکان/ فرزندم پس از تصادف ترسو و بیقرار شده است!

مشکلات رواني در کودکي، حتي اگر موقت و گذرا باشد، احتمال دارد که پيامدهاي جدي در برداشته باشد؛ زيرا ممکن است که يادگيري و رشد کودک را مختل کند. از جمله‌ اين قبيل مشکلات، استرس پس از سانحه (PTSD) مي‌باشد که به دنبال وقوع يک رويداد آسيب‌زاي شديد (زلزله، تصادف و…) بروز مي‌کند.
استرس پس از سانحه، سندرمي است که پس از مشاهده، درگير شدن، تجربه‌ مستقيم يا شنيدن يک عامل استرس‌زا و آسيب‌زاي شديد روي مي‌‌دهد، که مي‌تواند منجر به مرگ واقعي يا تهديد به مرگ يا وقوع يک سانحه جدي باشد.

 

کودکان نسبت به اين تجربه‌ها احساس ترس و درماندگي مي‌کنند ولي اغلب با رفتارهاي آشفته و حاکي از بيقراري واکنش نشان مي‌دهند و مدام تلاش مي‌کنند از يادآوري رويداد و سانحه اجتناب کنند.
کودکان اين حوادث را به اشکال مختلف تجربه مي‌کنند. ممکن است کودکي مستقيما در معرض حادثه‌اي همچون سوء‌‌استفاده جنسي، تصادف، سوانح طبيعي و… قرار گرفته باشد يا درباره‌ وقوع اين حوادث از ديگران شنيده باشد .
به طور کلي افرادي که چنين رويدادهايي را تجربه مي‌کنند حتي در مورد کودکان، بيشتر از اين که ما بتوانيم تجربه آنها را تصور کنيم و احساسات آنها را درک کنيم که در آن لحظه چه احساسي داشته‌اند، از آن واقعه رنج مي‌برند.
همين امر وجه تمايز استرس پس از سانحه با ساير حوادث زندگي است. بنابراين تلاش در جهت درک وضعيت فردي که استرس پس از سانحه را تجربه کرده، کار چندان ساده‌اي نيست. واکنش‌ به اين حوادث به هر شکلي که اتفاق افتاده باشد متفاوت است. الگوي آسيب‌پذيري به استرس از کنش متقابل فعال بين آمادگي‌هاي ارثي و ديگر عوامل بيولوژيکي متفاوتي در واکنش به استرس‌هاي روزمره متولد مي‌شود.
اما تاثير اين وقايع روي کودکان به فاکتورهاي مختلفي از جمله نوع حادثه، شدت، محيطي که حادثه در آن اتفاق افتاده، تداوم و تسلسل وقايع، سني که کودک در معرض چنين حادثه‌اي قرار گرفته و احتمالا بي‌دفاع بوده است، رويدادهاي آسيب‌زاي قبلي، طي کردن دوران پس از حادثه ، نحوه‌ دلبستگي کودک، به مادر يا مراقبان اوليه بستگي دارد.
کودکاني که در محيط خانواده خود در معرض خشونت و ضرب و جرح قرار دارند، حتي خشونت‌هايي که منجر به مرگ يکي از اعضاي خانواده مي‌شود؛ بيشتر مستعد آشکار کردن نشانه‌هاي استرس پس از سانحه هستند. همچنين کودکاني که در محيط زندگي شاهد طلاق والدين يا جدايي همراه با مشاجرات طولاني آنها مي‌باشند، يا توجه به شرايط زندگي قبل و پس از طلاق، احتمال بروز اين نشانه‌ها افزايش مي‌يابد .
طبق نظر متخصصان اکثر کودکان پيش‌دبستاني، براي سازگاري مجدد بعد از طلاق ، به يک دوره ۲ تا سه ساله نياز دارند، آنها ممکن است پرخاشگري و افسردگي، نافرماني و مشکلات ارتباطي با همسالان ظاهر سازند.
به‌طور کلي کودکان زير ۱۱ سال در برابر نشانگان استرس پس از سانحه ، آسيب‌پذيري بيشتري نشان مي‌دهند.
در اين ميان خردسالان ممکن است علايمي از قبيل تاخير در رشد زبان و ناتوانايي‌هاي يادگيري و گفتاري بيشتري بروز مي‌دهند.
نشانه استرس پس از سانحه ممکن است خود به خود پس از مدتي کاهش يابد، اما مجددا ماه‌ها يا سال‌ها بعد از وقوع سانحه آشکار شود. در اين مدت عوامل مختلفي از قبيل سابقه خانوادگي، تجربيات دوران کودکي، ويژگي‌هاي شخصيتي و ناراحتي‌هاي رواني پيشين مي‌تواند در بروز و تشديد نشانگان موثر باشد.

علائم استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان
۱- ناآرامي و بي‌قراري، رفتارهاي پرخاشگرانه، احساس‌ بيزاري از ديگران.
۲- گوشه‌گيري و مشکلات در روابط بين فردي به سختي انس گرفتن با ديگران (به ويژه وقتي کودک مورد سوء استفاده جنسي يا جسمي قرار گرفته باشد)
۳- احساس گناه و شرمزدگي، بي‌احساسي و فقر هيجاني که از طريق جمع کردن خود و انقباض عضلات صورت مي‌گيرد.
۴- واپس‌روي‌هاي رشدي (بازگشت به رفتارهاي اوليه کودکان، شب‌اداري مکيدن شست و…)
۵- رفتارهاي تهييجي و برانگيختگي بيش از حد (حالت گوش به زنگ بودن که به محض مواجه شدن با محرک تنش‌زا شوکه مي‌شود.)
۶- اختلال خواب، کابوس و خواب‌هاي ترسناک (روياهاي هولناک بدون محتواي مشخص)
۷- اجتناب از افکار و احساسات و حتي اماکني که وقايع ناخوشايند را براي کودکان ياد‌آوري مي‌کند.
۸- تکرار خاطره‌هاي آسيب‌زا از قبيل مزاحمت تجاوز و … در ذهن کودکان.
۹- تمايل بازي‌هاي تکراري پيرامون حادثه‌اي که تجربه کردند.
۱۰- دشواري‌هاي يادگيري، مشکلات در تمرکز و تکاليف درسي

درمان و توصيه‌ها:
فرآيند درمان کودکان مبتلا به PTSD تلفيقي از دو رويکرد شناختي رفتاري مداخلات رفتاري شامل: آموزش نحوه‌ي مواجه‌ي موثر با ترس‌ها، اجتناب از اماکن يا افرادي که وقايع را يادآوري مي‌کند، مي‌باشد ؛ همچنين استفاده از تکنيک آرام بخش، پذيرش احساسات کودکان در کاهش نشانگان استرس پس از سانحه موثر است والدين چنين کودکاني مي‌بايست پس از مشاهده ي علايم فوق که بيش از يک ماه تداوم مي‌يابد و منجر به اختلال در عملکرد کلي کودکان (تحصيلي، رفتاري و…) مي‌شود نسبت به درمان آن اقدام نمايند. 

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *