مشکلات زناشویی پس از بچه دار شدن

۸ مشکل زناشویی پس از بچه دار شدن و چگونگی حل این مشکلات

ایجاد جهش از زندگی به صورت زوجین تا زمانیکه کودک شما را تبدیل به خانواده سه نفره کند، هیجان انگیز، نشاط بخش و فوق العاده است. این مساله همچنین خسته کننده، اغراق آمیز و نگران کننده است. ترکیبی که می تواند برای روابط عاشقانه ای که در وهله اول برای والدین ایجاد می کند، سمی باشد.

اولین خبر بد: حفظ ازدواج پس از داشتن فرزند نیاز به زمان و انرژی زیادی دارد، دقیقا همان چیزهایی که در حال حاضر به میزان حداقلی در اختیار دارید.

اکنون خبر دلگرم کننده: کار کردن بر روی رابطه تان این مشکل را حل می کند. بدون اینکه تمام انرژی تان را صرف (بخوانید: هدر رود) ناراحت شدن بیشتر از یکدیگر کنید، صرف لذت بردن بیشتر از یکدیگر خواهید کرد (بلههههه!)

در اینجا، توصیه های کارشناسان و همچنین زوجین در مورد این شرایط سخت که چرا گذر از این مرحله دشوار است و چه کاری می توانید برای بهتر کردن اوضاع انجام دهید، ارائه شده است.

مشکلات زناشویی پس از بچه دار شدن

۱٫ مشکل: وظایف خانگی دو برابر می شود پس مشاجره ها نیز دو برابر خواهد شد.

راه حل: البته قبل از اینکه کودکی وجود داشته باشد، هنوز هم لباس ها را می شستید. و ظرف شستن و سایر کارهای خانگی نفرت انگیز بود. اما هیچ وقت کارهای خیلی زیادی وجود نداشت که نیاز بود تا خیلی سریع انجام شود. شما نمی توانید وقتی که یک نوزاد دارید، کارهای او را به تعویق بیاندازید. و اکنون شما و همسرتان احساس می کنید که هر کدام از شما به عنوان پدر یا مادر وظیفه اش را در برابر کودک انجام نمی دهد.

بروک پاتریک اهل سیاتل با یادآوری سال اول زندگی پسرش گفت: «لباس ها باید شسته می شد یا بوی ناخوشایندی می داد و نیاز بود تا کودک غذا بخورد یا مثل دیوانه ها گریه می کرد. پس من و همسرم شروع به ثبت امتیاز کردیم: خب، من این کار را کردم، پس تو این کار را بکن».

تا زمانی که کارها به اتمام برسد، روش «این به اون در» ممکن است چندان بد نباشد، اما صدای زمزمه مداوم غر زدن می تواند با گذشت زمان باعث نارضایتی شود». پاتریک گفت: «تنش زیادی وجود داشت». یکی از راهکارهای کاهش دعوا: هر روز فهرستی از کارهای روزانه را بر روی یخچال بنویسید و هر هفته وظایف را عوض کنید. همه می دانند که چه کاری باید انجام دهند. در این خصوص بحث کنید.

کن فین، پدر ۱۸ ماهه هنری در سانفرانسیسکو به فلسفه وضع دشوار خانه داری نزدیک می شود. «روشی که من آن را حل می کنم، حدود ۱۸۰ درصد از چیزهایی است که باید انجام شود. بنابراین، اگر فکر می کنید که ۹۰ درصد از چیزها را انجام می دهید، احتمالا این گونه است. فقط به خاطر داشته باشید، شریک زندگی تان نیز به خاطر خواهد داشت».

کارول امل لیندکویست پزشک و نویسنده «ازدواج شاد با فرزندان» می گوید: با این وجود، اگر احساس می کنید که کل مسئولیت بر دوش شما است، می توانید به جای اینکه با عصبانیت به سمت ماشین لباس شویی بروید، آنچه را که نیاز دارید، بپرسید. «زنان معمولا تصور می کنند که اگر بگویند که باید چه کاری را انجام داد، شخص دیگر برای انجام آن داوطلب می شود. اما آقایان غالبا به درخواست های مستقیم بهتر پاسخ می دهند». همچنین پس از اینکه مرد با موفقیت آن کار را انجام داد، از او تشکر کنید. می دانم که ممکن است منصفانه به نظر نرسد، زیرا از شما هیچ گاه تشکر نمی شود، اما این مساله باعث می شود تا همسرتان نسبت به درخواست های آتی پذیراتر شود. و دقت باعث ایجاد فضای دعوا و مجادله کمتری می شود. علاوه بر این، ممکن است جذاب باشد!

۲٫ مشکل: سبک فرزندپروری تان می تواند تاثیر کارهای همدیگر را خنثی کند.

راه حل: خوب است که تصور کنید که فلسفه فرزندپروری را با هم به اشتراک می گذارید، اما اغلب تصور در مورد خواب، غذا و نظم و انضباط تا زمانی که در نیمه شب با صدای غذا خواستن کودک از خواب بیدار شوید، دشوار است. اکنون زمان ایده آلی برای اکتشاف این مساله نیست که در زمانیکه علاقمند به یک روش آموزش خواب هستید که اجازه می دهد تا فرزندتان گریه کند، همسرتان نتواند هیچ گونه صدای گریه کردنی را در این زمان تحمل کند. همچنین ممکن است احساس کنید که سبک فرزندپروری تان ناجور است، زیرا با اولین نشانه های پریشانی کودک (ضعف)، از پستانک استفاده می کنید در حالیکه وقتی کودکتان با صدای بلند شروع به گریه کردن می کند، شریک زندگی تان قاطعانه مخالفت می کند.

دوستان من تینا و تیم آنسون دریافتند که وقتی صحبت از کودک می شود، تقریبا در مورد همه چیز با هم مخالف هستند. تینا می گوید: «تیم بسیار شخص خونسردتری نسبت به من است».

وی گفت: «هر جایی که پسرشان قرار دارد، او بر روی کف زمین می نشیند و با او بازی می کند، حتی اگر به مفهوم واژگون شدن سبد لباس های شسته شده باشد. و او اجازه چرت زدن در هر جا و هر موقعی را نیز می دهد. من به خانه آمدم و دیدم که جک در وسط اسباب بازی هایش در کف اتاق نشیمن در هنگام شام خوابیده است!».

در همین حال، تینا می خواست به جای اینکه اسباب بازی های مختلف در داخل خانه پخش شوند، یک محل بازی تعیین شود و همچنین اطمینان حاصل کند که همه چیز در جای قبلی خود قرار خواهند گرفت تا جک عادات درستی را تجربه کند. همین طور چرت زدن ها در بازه های زمانی مشخص باشد. وی می گوید: «ما از همدیگر ناراحت بودیم و دائما حرف های نیش دار به هم می زدیم».

آنچه که برای آنها موثر بود، این بود که اجازه دهند تا یکی از آنها با پیامدهای روش دیگری کنار بیاید. هنگامی که کودک در ساعت ۵ بعد از ظهر چرت می زد، تیم مجبور شد تا ساعت ها در طول شب در کنار کودک بیدار بماند، به این نتیجه رسید که جلوگیری از چرت زدن زودهنگام کودک ممکن است ایده بدی نباشد. به طور مشابه، روزی که تینا نتوانست موفق شود که با کودک در محل تعیین شده مخصوص بازی کند و هم زمان کارهای خانه را انجام دهد، به این نتیجه رسید که اگر کودک در رخت شویی بازی کند، ممکن است زمان خوبی برای شستن لباس ها باشد.

در مورد مسائل جدی تر، مانند خوابیدن یا غذا دادن به کودک، روش هایی نیز برای سازش وجود دارد. برای موارد خاص- مانند زمان شروع مصرف غذاهای جامد- باید از دستورالعمل های تعیین شده پیروی کنید. با پزشک متخصص اطفال در مورد توصیه های لازم صحبت کنید. برای مسائلی مانند خواب (مانند خوابیدن در مقابل آموزش خواب)، کتاب ها و مقالات فرزندپروری را مطالعه کنید که از طرفین مختلف پشتیبانی می کند. سپس در مورد بهترین کارهایی که باید انجام شود، صحبت کنید.

به عنوان مثال، مادری را می شناسم که در واقع یک هفته در خانه دوستش می خوابید، در حالیکه شوهرش به پسر ۸ ماهه اش آموزش خواب می داد. او پس از مطالعه «روش فربر»، موافقت کرد که ایده خوبی بود، اما او هنوز هم نمی خواهد به صدای گریه پسرش گوش دهد.

۳٫ مشکل: شما نصف میزان قبل از بچه دار شدن با هم رابطه جنسی دارید و این عذاب آور است.

راه حل: آلیسون نلسون در پورتلند واقع در استان اورگان گفت: «من رابطه جنسی را دوست دارم، واقعا این گونه است. فقط خوابیدن را بیشتر دوست دارم».

شما خسته شده اید، بر روی لباس هایتان آب دهان کودک ریخته است و همسرتان به طور ناگهانی از یک شریک جنسی جذاب به یک والد فوق العاده تبدیل شده است. البته که شما عاشق او هستید، فقط روحیه برهنه شدن در زیر پتو را ندارید. لیندکیست می گوید، قدم اول این است که روحیه آن را پیدا کنید. و بهترین راه این است که برای رابطه جنسی برنامه ریزی کنید. قطعا اشخاص تعیین زمان برای رابطه جنسی را مسخره می کنند، اما «به خاطر داشته باشید که وقتی قرار ملاقات عاشقانه می گذاشتید، برای داشتن رابطه جنسی برنامه ریزی می کردید. برای یک شب بیرون رفتن آماده می شدید و از قبل به آن فکر می کردید».

فقط به این دلیل که ازدواج کرده اید، به این معنا نیست که نمی توانید یک قرار ملاقات عاشقانه جذاب را با هم داشته باشید. بر روی صندلی بنشینید، موهای زائد پاهای خود را اصلاح کرده و کمی با هم لاس بزنید.

و برای افزایش تعداد دفعات رابطه جنسی برای شب هایی که از قبل برنامه ای برای آن نداشته اید، والدین با تجربه توصیه می کنند که مطمئن شوید که کودک در زمان خواب در رخت خواب تان نباشد. نلسون خاطر نشان کرد: «هیچ چیز مانند غلتیدن بر روی اسباب بازی کاترپیلار برای شروع بازی نیست که چشمک زده و چشمک زده و حس و حال آن لحظه را از بین ببرد».

۴٫ مشکل: زمان زن و شوهر اکنون تبدیل به زمان خانواده شده است.

راه حل: شما همیشه با هم هستید، اما دیگر تنها نیستید. چه برای سال ها با هم ازدواج کرده باشید و چه به تازگی ازدواج کرده و فورا تصمیم به بچه دار شدن گرفته باشید، تبدیل شدن از یک زن و شوهر به یک خانواده سه نفره می تواند چالش برانگیز باشد.

آندره فرانک از شهر نیویورک می گوید: «وقتی با هم قرار ملاقات عاشقانه می گذاشتیم و تازه ازدواج کرده بودیم، هر کدام هنوز زندگی نسبتا مستقلی داشتیم. او با پسرها بیرون می رفت و من هم دوست دختر داشتم. ما هر دو زیاد کار می کردیم و به تنهایی به باشگاه می رفتیم. اکنون به همدیگر و به کارلی چسبیده ایم، اما احساس نمی کنیم که اصلا زمانی برای با هم بودن داریم».

در اینجا راه حل دو بخشی وجود دارد. لیندکوییست می گوید: « ابتدا باید زمان هایی را برای با هم بودن برنامه ریزی کنید. اما علاوه بر قرار ملاقات عاشقانه، «قرارملاقات های مختصر» را برنامه ریزی کنید که در آنها می توانید در مورد کارهای خانه و مشکلات مربوط به مراقبت از کودک مانند مراجعه به مطب پزشک یا خرید کدام گهواره صحبت کنید. (من و همسرم در نهایت بحث های مربوط به خانه را با یک خوردن بستنی پایان می دهیم تا از احساس تحمیل بار بیش از حد جلوگیری کنیم).

به این ترتیب، زمان قرار ملاقات عاشقانه تان با صحبت در مورد کودک تلف نمی شود و می توانید چیزهایی که را که قبلا صحبت می کردید، با هم به اشتراک بگذارید: شایعاتی در مورد شخص بیکار محله، کسی احتمال دارد در انتخابات ریاست جمهوری یا مسابقه شگفت انگیز پیروز شود.

بخش دوم این راه حل این است که زمان های مخصوص به خودتان اختصاص دهید. لیندکوییست می گوید: «به زمان دور بودن از خانواده به شکل یک چیز بد نگاه نکنید، بلکه به آن به چشم هدیه نگاه کنید، زیرا شاداب و خوشحال می شوید». این مساله برای هر دو بخش موثر است: «بله، اگر باشگاه کتاب سه نفره شما را خوشحال می کند، باید به انجام این کار ادامه دهید، اما وقتی همسرتان نیز می خواهد در دو ماراتن شرکت کند، نباید با او مخالفت کنید. جولی گرین از مونتكلر در نیوجرسی می گوید: «بهتر است که از همسرتان بخواهید که به یک ساعت دویدن، دوچرخه سواری یا انجام کارهای خود بپردازد تا اینکه در کنار زمین بازی برای دویدن های صبحگاهی خود به طرز دیوانه واری دلتنگ شود».

مشکلات زناشویی پس از بچه دار شدن

۵٫ مشکل: هیچ وقت استراحتی برای خود ندارید.

راه حل: مراقبت از نوزاد چنان کار پرمخاطره ای محسوب می شود که در «وقت آزادتان» خوش شانس هستید که تا سوپرمارکت می روید. انجام كاری صرفاً برای خودتان می تواند احساس بیدادگرانه ظالمانه باشد. اما وقتی زمان مرخصی برای خودتان و شریک زندگی تان را انکار می کنید، به احتمال زیاد از یکدیگر ناراحت می شوید.

بنابراین یک فعالیت مهم را برای سلامت روانی یا هویت خود انتخاب کرده و آن را عملی کنید. کتی اونیل در اوستین واقع در تگزاس، مادر سه فرزند و یکی از نویسندگان در کتاب «ایمن کردن کودک در ازدواج تان: چگونه با بیشتر شدن جمعیت خانواده، بیشتر بخندیم و کمتر بحث کنیم…» می گوید: «بیایید کاری که لازم است را انجام دهیم. از خودتان دفاع کرده و بگویید، این چیزی است که من نیاز دارم. برنامه ای را به صورت کتبی تعیین کنید و مطمئن شوید که این برنامه منصفانه است تا شریک زندگی تان نیز فرصت های برابری داشته باشد. انتظارات خود را پایین بیاورید. سه ساعت دوچرخه سواری اتفاق نخواهد افتاد. برای سه ماه اول، هر دو شما درجا می زنید و زندگی نمی کنید. در نیمه های ماه سوم، می توانید کمی از زندگی از دست رفته تان را مجددا پس بگیرید. باز هم، تلاش نکنید که برنامه های گذشته را داشته باشید. گذشته تمام شده است. تسلیم هرج و مرج و شگفتی والدین باشید و آن را با آغوش باز بپذیرید».

۶٫ مشکل: مادر بزرگ ها و پدربزرگ ها حضور دارند و می خواهند زمان زیادی را با کودک بگذارنند.

راه حل: سارا مایر از بروکلین در نیویورک می گوید: «تماشای اینکه شوهرم تبدیل به یک پدر شده، فوق العاده است. اما تماشای اینکه مادر شوهر و پدرشوهرم تبدیل به مادر بزرگ و پدربزرگ فرزندم می شوند، کاملا خسته کننده است، زیرا اکنون فکر می کنند که باید به خانه ما دسترسی داشته و ۲۴ ساعت در آنجا زندگی کنند».

راه حل در اینجا در نظر گرفتن مرزها است. شما حق این را دارید که «نه» بگویید، و اهمیتی ندارد که با دادن هدیه و مراقبت از کودک چقدر بخشنده هستند. مهربان، اما محکم باشید. گیل پترسون پزشک و درمانگر خانواده در برکلی کالیفرنیا و نویسنده کتاب «ایجاد خانواده های سالم» می گوید: «سوفی خیلی خوش شانس است که پدربزرگ و مادربزرگی مثل شما دارد، اما اکنون ما کمی خسته شده ایم و نیاز است تا کمی زمان بیشتری برای خودمان بگذرانیم. و مهم تر از همه، حق این را دارید که از شوهرتان بخواهید تا با والدینش صحبت کند».

پترسون می گوید: «مادربزرگ ها و پدربزرگ ها می توانند از جانب عروس شان احساس تهدیدشدگی کنند و ممکن است به حرف های فرزندشان واکنش بهتری نشان دهند». میر می گوید: «وقتی در نهایت به شوهرم گفتم که دیگر نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم، او چیزی به مادرش گفت. او این گونه توضیح داد که به نظر برسد آنها بسیار وقت صرف می کنند. اکنون تا زمانیکه به طور منظم در مورد کودک اطلاعات به روز به آنها می دهیم، آنها قبل از اینکه به اینجا بیایند، تماس می گیرند».

یک استراتژی دیگر برای حفظ سلامت روان تان این است که ساعات خاصی را در هفته انتخاب کنید که ترجیح می دهید تا آنها می توانند به خانه تان بیایند. اگر والدینتان احساس کنند که شما برای آنها زمان ایجاد می کنید، کمتر شما را تحت فشار قرار خواهند داد. و می توانید روش دعوت کردن خود را بدون احساس گناه با گفتن «من باید تقویم خود را بررسی کنم» تغییر دهید.

۷٫ مشکل: پول از چیزی که فکر می کنید، اهمیت بیشتری دارد.

راه حل: لورن نیومن می گوید: «من همیشه کار می کنم و حقوق بیشتری نسبت به شوهرم دارم. بعد از اینکه فرزندمان متولد شد، من کمی از کار مرخصی گرفتم تا در خانه بمانم و مدرکم را بگیرم. ما برای مراقبت از کودک هزینه پرداخت می کردیم، و من نان آور خانه نبودم. من احساس گناه می کردم و احساس می کردم که باید کارهای بیشتری در خانه انجام دهم- به این معنا بود که من نویسندگی نمی کردم و جیم ناراحت شد».

بدون شک، پول برای کسانی که تازه پدر و مادر شده اند، استرس زا است. پترسون می گوید: «مردم عقیده دارند که پول کافی برای پرورش خانواده خود را ندارند، و فقط می ترسند». پترسون در ادامه افزود: «کسانی که تازه پدر و مادر شده اند که ممکن است صاحب خانه جدیدی شده یا خرید یک خانه را در نظر داشته باشند، غالبا از لحاظ مالی دچار نگرانی می شوند». شما نمی خواهید تا نگرانی تان در مورد پول، کودک را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین شریک زندگی تان را با عصبانیت مورد انتقاد قرار می دهید. پترسون به زوجین توصیه می كند كه قدمی به عقب بردارند و با صراحت در مورد آنچه واقعاً برای خانواده یا خودشان می خواهند صحبت كنند.

وی می گوید: «اغلب همسرانی وجود دارند که می خواهند به جای کار کردن، برای یک سال در خانه بمانند، اما از هزینه های زندگی هراس دارند. اما برای مشکلات مالی راه حل های زیادی وجود دارد».

یک راه حل این است که تلاش کنید تا به مدت ۶ ماه تنها با حقوق یک نفرتان زندگی کنید. یک حساب جداگانه برای پس انداز پول ایجاد کنید. بعد از یک دوره آزمایشی، متوجه می شوید که خوردن دیزی را به بیرون رفتن ترجیح می دهید (ممکن است شرمنده شوید) و اینکه چگونه با حقوق کم زندگی کنید. همچنین پس انداز مناسبی برای شرایط اضطراری در زمانیکه نیاز است در خانه بمانید، خواهید داشت. پترسون می گوید «حتی متوجه می شوید که با وجود دو درآمد، بسیار نامحتمل است که وقتی تازه بچه دار شده اید، احساس امنیت مالی کنید».

البته باید واقعیت مشکلات مالی خود را در نظر بگیرید و ممکن است تا مجبور شوید چیزهایی را انتخاب کنید: یک خانه بزرگ یا یک حوزه آموزشی؟ یک کالسکه پیاده روی فانتزی یا یک آخر هفته در فلوریدا؟ هر چیزی را که انتخاب می کنید با هم تصمیم گیری نمایید. و به خاطر داشته باشید که احتمالا در برخی از زمینه ها پول کمتری در مقایسه با گذشته خرج می کنید از جمله فیلم دیدن، بیرون غذا خوردن، و تعطیلات.

۸٫ مشکل: شما اکنون والدین یک فرزند هستید، اما هنوز هم خودتان هستید… که ما را به اول بحثمان باز می گرداند.
راه حل:

اکنون که فرزند اول من ۵ سال و فرزند دومم ۲ سال دارد، من و همسرم با شوک به تازگی پدر و مادر شدن کنار آمده ایم. ما فوق العاده نیستیم، اما فکر نمی کنم که دوست داشته باشم که این گونه باشیم. اشخاص وقتی بچه دار می شوند، تبدیل به والدین می شوند، آنها انسان های متفاوتی نمی شوند. البته این مساله هم دلیلی برای بحث کردن است و هم منبعی برای آرامش.

تمام چیزهایی که در مورد همدیگر دوست دارید و عیب و نقص هایتان، هنوز هم وجود دارند و اکنون یک کودک نیز هست. این یک خانواده نامیده می شود.

استدلال ۱۰۱

این فهرست را در یک جا ذخیره کنید!

چه اتفاقی می افتد اگر بر خلافه تمام تلاش هایتان، روابط شما به لحظات بحرانی بی پایان تبدیل شود؟ روانشناس تینا تسسینا با مدرک دکترای روان شناسی می گوید: عمل به نکات زیر را در نظر بگیرید:

۱٫      به جای اینکه اتهام رفتار نسنجیده به همسرتان بزنید، از او بخواهید تا تغییرات خاص در رفتارش ایجاد کند. در عوض گفتن «تو هیچ وقت در اینجا کاری انجام نمی دهی»، سعی کنید تا بگویید «لطفا وقتی متوجه می شوی که دستمال مرطوب کودک کم است، میزان بیشتری بخر».

۲٫      به جای اتهام های زیاد و زننده، هر چه سریع تر عذرخواهی کنید.

۳٫      سعی نکنید تا ذهن او را بخوانید. در عوض، بپرسید که «چه احساسی داری؟»

۴٫      آنچه که شریک زندگی تان می گوید را تفسیر کنید. به عنوان مثال: «تو عصبانی هستی زیرا فکر می کنی که من به اندازه کافی در آخر هفته مراقب بچه نبودم. درست است؟»

۵٫      اظهارات خود را به دو یا سه جمله محدود کنید و به شریک زندگی تان فرصتی برای پاسخ دادن بدهید

۶٫       از شیوه «این به اون در» استفاده نکنید. به جای «فکر می کنی که من آشپزخانه را به هم ریخته ام؟ تو دیروز آن را بدتر به هم ریخته بودی»، بر روی این مساله تمرکز کنید که چگونه می توانید مشکل را حل کنید.

۷٫      دست همدیگر را نگه داشته و مراقب همدیگر باشید، اگرچه ممکن است در وسط دعوا سخت باشد.

۸٫      گذشته را رها کنید و یکباره یک مشکل را حل کنید.

۹٫      اگر دعوا خیلی شدت گرفت، یک استراحت ۲۰ دقیقه ای به خود بدهید.

۱۰٫  در پایان با جمله «آیا چیز دیگری وجود دارد که لازم است در موردش صحبت کنیم» بحث را به پایان برسانید.

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *