عوارض احتمالی زایمان طبیعی برای نوزاد/ زایمان طبیعی بی خطر نیست!

یک نوزاد، حتی اگر تا پیش از زایمان کاملاً سالم باشد و سر وقت هم به دنیا بیاید، ممکن است به علت یک زایمان غیراصولی دچار آسیب هایی شود که در تمام طول زندگی عوارض نامطلوبی را با او همراه کند. جنین در داخل زهدان مادر از اکسیژن خونی که از بند ناف به او می رسد استفاده می کند و پس از تولد نیز خود قادر به تنفس است. اما در حین زایمان، در مرحله ای که ارتباطش با خون مادر قطع شده و هنوز قادر به تنفس طبیعی نیست، اگر به دلیل طولانی شدن این مرحله یا به دلایل دیگر، اکسیژن کافی دریافت نکند، صدماتی جدی متوجه او خواهد شد که مهم ترین آن ها آسیب مغزی، تورم مغزی، تشنج، شل شدن عضلات، فشارخون بالا، اشکال در تنفس و آسیب کلیوی است.

یکی از مهم ترین این آسیب ها، بروز نقایص عقلی است. عقب ماندگی ذهنی از عوارض یک زایمان پرمخاطره است. 

این کودکان تا پایان عمر از عوارض کم هوشی رنج خواهند برد و همواره نیاز به حمایت و مراقبت خواهند داشت. در یک زایمان طولانی ممکن است به سر جنین فشار وارد آمده، جمجمه دراز شده و قطعات استخوانی بر روی هم لغزیده شوند. ولی اگر فشار شدید نباشد، عارضه ای ایجاد نمی شود و جمجمه به تدریج شکل طبیعی خود را به دست می آورد. فشارهای شدید زایمانی ممکن است به ستون فقرات، طناب نخاعی، اعصاب شبکه ی بازویی و احشای درون شکم نوزاد صدمه وارد کند و حتی موجب پارگی کبد شود.

یکی از عوارضی که ممکن است در حین زایمان پیش آید، فلج مغزی است که حاصل آسیب سلول های مغزی است و شامل انواعی از ناتوانی های عصبی می شود. گاهی هم علت فلج مغزی، تکامل غیرطبیعی سیستم عصبی مرکزی جنین است و ربطی به زایمان ندارد. فلج مغزی موجب اشکالات حرکتی مثل فلج اندام ها می شود. عضلات بعضی از اندام های نوزاد شل و کم قدرتند و بعدها دچار سفتی بیش از حد می شوند. در نتیجه تا پایان عمر وی فلج باقی می ماند. نوزادان نارس بیش تر از سایر نوزادان در معرض این اختلال هستند. یک سوم از کودکان مبتلا به فلج مغزی، دچار بیماری صرع هم خواهند شد.
به جز عقب ماندگی ذهنی، در مورد تأثیر یک
زایمان مشکل بر وضعیت روانی کودک، شواهد معتبری در دست نیست ولی به هر حال زایمان موجب انتقال کودک از محیط آرام و راحت درون رحم به جهان پرسروصدا و متغیر بیرونی می شود و به طور کلی آرامش روانی کودک را دستخوش تغییر می کند. بعضی از روان پزشکان تولد را به خودی خود عاملی تنش زا برای همه ی انسان ها به حساب می آورند.
در بدو تولد لازم است سلامتی نوزاد توسط پزشک مخصوص مورد ارزیابی قرار گیرند. برای این ارزیابی، نوزاد کاملاً لخت شده و معاینه می شود. بررسی وضعیت عصبی-روانی نوزاد چندان آسان نیست و معیارهای کاملاً مشخصی هم برای تعیین سلامت روانی او در موقع تولد وجود ندارد. ولی بعضی یافته ها حاکی از سالم بودن نوزاد است:
الف-وزن:
وزن متوسط یک نوزاد سه کیلو و چهارصد گرم است. وزن های خیلی کمتر یا خیلی بالاتر از این مقدار نشانگر استعداد ابتلا به ناهنجاری های جسمی و عصبی هستند. هرچه وزن نوزاد به میزان متوسط نزدیک تر باشد، احتمال سلامت وی بیش تر است؛ گرچه نوزادانی با وزن های نسبتاً بالا یا پایین هم بوده اند که دچار هیچ مشکلی نشده اند.
در طی چند روز اول، نوزاد مقداری از وزن خود را (۵ تا ۱۰درصد) از دست می دهد، اما پس از ۷ تا ۱۰ روز مجدداً وزن قبلی را به دست می آورد و سپس به تدریج افزایش وزن پیدا می کند. در چهارماهگی، وزن او دو برابر، در یک سالگی سه برابر و در دو سالگی چهار برابر می شود.
ب-قد و دور سر:
قد متوسط نوزادان ۵۰ سانتی متر است که در یک سالگی به ۷۵سانتی متر می رسد. البته عوامل متعددی از جمله ارث بر طول قد در موقع تولد تأثیرگذارند. دور سر یک نوزاد حدود ۳۵ سانتی متر است که در سال اول به ازای هر ماه یک سانتی متر افزایش پیدا می کند. دور سر کمتر یا بیش تر از این حد ممکن است نشان دهنده ی اختلالات مغزی باشد و باید مورد توجه قرار گیرد.
ج-سیستم های حیاتی:
شامل تنفس، گردش خون، حرارت، مکیدن و بلعیدن، در موقع تولد کارکردی مناسب و در حد کافی دارند (تازه متولد شده ها گاهی تنفس نامنظم دارند که به علت ضعف دستگاه تنفسی است و پس از چند روز منظم می شود) ولی ادراکات حسی (بینایی، شنوایی و غیره) هنوز رشد کافی نیافته اند.
د-بازتاب های خود به خودی:
بعضی بازتاب ها(رفلکس ها) در زمان تولد وجود دارند و دلیل بر سلامت سیستم عصبی نوزادند. معاینه ی این بازتاب ها در تخصص پزشک است و شامل بازتاب زانو، بازتاب شکمی، بازتاب مکیدن، بازتاب چنگ زدن و بازتاب طلبیدن (تحریک ملایم گوشه ی لب نوزاد و لمس کردن آن باعث می شود او لبش را جمع کند)است.
هـ – رفتارهای خود به خودی:
شامل گریستن، لبخند زدن و نعوظ آلت (با تحریک در پسران) در موقع تولد می شود.

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.