تفسیر “کابوسهای وحشتناک شبانه” چیست؟/ چه کسانی کابوس می بینند؟!

دیدن خوابهای ناخوشایند و آشفته، پدیده‌ی غیر معمولی نیست. در زمان‌های قدیم، اعتقاد بر این بود که چنین رؤیاهای نگران کننده و ترسناکی به علت وجود ارواح شیطانی بوده که افراد را در حین خواب اذیت کرده و آنها را تا سرحد مرگ از پا در می‌آوردند. با این حال، تحقیقات امروزی نشان داده است که دیدن کابوس ممکن است به دلیل ترس، ناامنی یا دلواپسی، استرس، تروما یا آسیب وارده، مشکلات خانوادگی، روابط خویشاوندی یا کاری و اثرجانبی برخی داروها باشد. علاوه بر این، به نظر می‌رسد کابوس در کودکان بین سنین ۳ تا ۱۳ سال شایع‌تر بوده و پس از آن، به نظر می‌رسد دختران بیشتر از پسران چنین خوابهای مضطرب کننده‌ای می‌بینند.
به طور کلی، کابوس در مرحله‌ای از خواب رخ می‌دهد که مغز فعالانه در حال پردازش تمام اطلاعاتی است که در طول روز و قبل از آن جمع‌آوری نموده، به طوری که این اطلاعات بتوانند در حافظه ما ذخیره شوند. این اتفاق در نیمه دوم خواب شبانه رخ می‌دهد، هنگامی که چشمهایمان به طور مداوم در زیر پلک‌های بسته در حال حرکت هستند. این مرحله از خواب به عنوان مرحله حرکت سریع چشم (REM) شناخته می‌شود که در آن هر چیز بزرگ و کوچکی که تجربه کرده‌ایم (و از جهاتی دیگر ممکن است به هنگام بیداری به وضوع به خاطر نیاوریم) دوباره توسط ضمیر نیمه هوشیار به خاطرمان می‌آیند. چنین رویاهایی اغلب ما را از خواب عمیق همراه با احساسات منفی که اغلب به ذهن و روانمان آسیب می‌رسانند، بیدار می‌کنند.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته، یک فرد بیش از ۱۰۰،۰۰۰ خواب یا رؤیا در طول عمر خود می‌بیند، که حداقل برخی از آنها کابوس می‌باشند. هر فردی در مقطعی از زندگی خود کابوس می‌بیند، و در بسیاری موارد، دیدن آن کاملاً امری عادی است. تا زمانی که این کابوسها هرشب تکرار نشوند، جای هیچ نگرانی نیست. با این حال چنانچه، مجدداً دیده شوند، احتمالاً نیاز است که فرد به روانپزشک مراجعه نماید.
کابوس‌ها بسیار شبیه به رویاهای عادی، می‌توانند انواع متعددی داشته باشند. نکته این است که عجیب‌ترین رؤیا و تصاویر را به بخشهای کوچکتر و قابل فهم بشکنیم. آنگاه فرد متوجه می‌شود که تمام کابوس‌ها ممکن است آنطور که به نظر می‌رسند، تعبیر نشوند. هنگامی که کسی در مورد فکر می‌کند، ممکن است خوابهای وحشتناکی همچون تحت تعقیب قرار گرفتن فرد توسط موجودات خطرناک و یا گیر افتادن در یک اتفاق تاریک به ذهنش خطور کنند. با این حال، باید توجه داشت که اینها نه تنها انواع کابوس به شمار نمی‌روند، بلکه تنها تصاویری هستند که ما به هنگام دیدن کابوس آنها را مشاهده می‌کنیم.

کابوس عموماً می‌تواند به انواع اصلی ذیل طبقه‌بندی شود:

سگ ممکن است نشانه‌ی نگرانی و ترس درونی فرد باشد.
اغلب افراد قادر نیستند به هنگام بیداری ناامنی، ترس، سرخوردگی، نگرانی و پشیمانی‌های خود را بروز دهند، نه به این دلیل که نخواهند، بلکه قادر به مقابله با چنین احساساتی به صورت آگاهانه نیستند. پس این احساسات در ضمیر نمیه هوشیار آنها ذخیره شده و خود را از طریق کابوس رها می‌سازند. تصاویر کابوس‌های رهایی بخش معمولاً غیر منتظره و در هم آمیخته و آشفته می‌باشند. فرد احتمال دارد قادر نباشد به طور آگاهنه از میان آنها به مفهومشان پی ببرد، اما به قدر کافی وحشتناک می‌باشند که پشت انسان را در حین خواب به لرزه درآورند.

به گفته روانشناسان، چنانچه در خواب ببینیم که در حال فرار هستیم و یا سعی می‌کنیم از چیزی خطرناک همچون قاتلی چاقو به دست و یا هیولایی خبیث فرار کنیم، معمولاً این یک کابوس رهایی بخش است. گروهی اعتقاد داشتند که قاتل و یا هیولایی که در چنین کابوس‌هایی سعی می‌کنیم از دستشان فرار کنیم، در واقع کسی غیر از خودمان نیستند. این بخشی از خود ما است که نمی‌توانیم به هنگام بیداری با آن مقابله کنیم. بنابراین اگر می‌خواهیم از شر چنین کابوس‌هایی خلاص شویم، بهترین کار مقابله با ترسها و تشویشهایمان می‌باشد و آنگاه خواهیم دید که چنین قاتلان و هیولاهایی ما را تنها می‌گذارند.

کابوس‌هایی که آشفتگی ذهنی را رفع می‌سازند

کابوسی که در آن خانه‌ی فردی آتش گرفته و یک آتش‌نشان سعی در خاموش کردن آن را دارد، نشان دهنده‌ی آن است که چنانچه تلاش واقعی صورت گیرد، تمام آشفتگی‌های ذهنی می‌توانند رفع شوند.

به طور مشابه، کابوسی در مورد خنجر زدن فرد از پشت به شریک خود، به نظر می‌رسد نشان دهنده‌ی آن باشد که وقت آن رسیده که در زندگی حرکتی از خود نشان دهیم.
برخی از تحلیلگران رؤیا عقیده دارند هنگامی که فردی خواب می‌بیند، ذهن او در واقع در حال پاک کردن برخی امیال و گرایشاتی است که مشکلات روانی و ذهنی را به وجود می‌آورند. با خلاصی از تصاویر ناراحت کننده، ضمیر نیمه هوشیار و مغز به منظور دریافت تجربیات جدید و آماده‌سازی خود برای انجام وظایف جدید، خود را پاکسازی می‌کنند.
تصوراتی که ممکن است در چنین کابوس‌هایی ایجاد شوند، معمولاً ارتباط با مثلاً رابطه‌ای دارد که رو به زوال می‌رود و یا ترسی که حتی به هنگام بیداری فرد، مرتباً آشکار می‌شود.

به گفته‌ی روانشناسان، بهترین راه خلاص شدن از شر چنین کابوس‌های ناراحت و نگران‌ کننده‌ای دل کندن و رهایی از چیزی است که رو به زوال می‌رود. بدین روش، همچنین مغز فرد از پیشامدهای گذشته رها شده و آماده‌ی جذب و پردازش رویدادهای جدیدتری خواهد بود.

کابوس‌های تکرار شونده
کودکی ایستاده در یک مه اسرارآمیز، احتمالاً اشاره به حادثه‌ای وحشتناک دارد که بیننده‌ی خواب در کودکی آن را تجربه کرده است و این حادثه عمیقاً در ضمیر نیمه هوشیار او ریشه دوانده است.

به گفته‌ی برخی کارشناسان، کابوسی تکرار شونده از یک عمارت قدیمی و رعب آور ممکن است نشان دهنده‌ی وابستگی و رابطه‌ی بیننده خواب با آن، شاید در تولد قبلی او باشد.
کابوس‌های تکراری آندسته از کابوس‌هایی هستند که به طور مرتب هر شب، و گاهی به مدت چندین سال تکرار می‌شوند. احتمالاً علت‌های مختلفی برای دیدن کابوسهای تکراری وجود دارد. شاید ریشه در حادثه‌ای وحشتناک و دلخراش باشد که بیننده‌ی خواب ممکن است در گذشته آن را تجربه کرده باشد، شاید در کودکی وی حادثه‌ای رخ داده باشد که او حتی در بزرگسالی نیز آن را بخاطر می‌آورد. به طور مشابه، منبع چنین کابوسهایی همچنین ممکن است حادثه‌ای در گذشته باشد که فرد آن را در زمان بیداری به خاطر نیاورد، اما توسط ضمیر ناخودآگاه او یادآوری شده و در خواب‌ پی در پی به سراغ او می‌آید.
برخی از کارشناسان امور خواب نیز بیان کرده‌اند که دیدن کابوس‌های تکراری ممکن است به زندگی قبلی فرد که آن را تجربه کرده است، مرتبط باشد. به گفته آنها، روح فرد حوادث خاصی را که او پیش از این در طول حیات قبلی خود با آنها مواجه شده است را بخاطر می‌آورد. چنین خاطراتی در ضمیر ناخودآگاه مانده و به نوبه‌ی خود سعی می‌کند که خود را از این خاطرات برهاند و به همین دلیل است که در کابوس‌ها تکرار می‌شود. هرچند نظریه‌ی تناسخ و یا حلول روح در بدن فردی دیگر هنوز دلیل و مدرک قاطعی نداشته و به اثبات نرسیده است.

کابوسهای متفاوت بر مبنای یک موضوع مشابه
مردی در حال سقوط از یک صخره، و یک کشتی گرفتار در میان طوفان و در شرف غرق شدن، ممکن است هر دو نشان دهنده‌ی شکست و زوال در زندگی بیننده‌ی خواب باشد.
در بسیاری از موارد، شخصی هربار کابوس‌های مختلفی را می‌ببیند. هرچند پس از کمی فکر، متوجه می‌شود که تمام آنها کمابیش بر مبنای موضوع مشابهی می‌باشند. به عنوان مثال، کسی ممکن است خود را در حال فرار از چیزی ببیند. در یک مورد ممکن است حیوانی باشد و در دیگری دیو یا ابلیس و حتی در مورد دیگر ممکن است یک دشمن باشد. با این وجود، چنین کابوس‌هایی اغلب منجر به از خواب بیدار شدن ناگهانی فرد همراه با لرزش و تپش قلب می‌شوند.
روانشناسان اغلب چنین کابوس‌هایی را با حالتهایی مانند استرس، ناامنی یا دلواپسی و افسردگی مرتبط می‌دانند. آنها همچنین ممکن است ناشی از مصرف یا قطع داروهای خاصی باشد که ممکن است بدن سعی در تطبیق خود با آنها را دارد. چنین کابوس‌هایی به محض عادت کردن بدن به این تغییرات جدید، برطرف خواهند شد.

کابوس‌های پیشگویانه
دیدن خوابی در مورد دریایی طوفانی همراه با امواجی به دنبال پرتوهایی از نور، ممکن است نشان دهنده‌ی حالت پس از آشفتگی باشد.
به طور مشابه، اگر بیننده‌ی خواب، شیشه‌ی جلوی اتومبیلی را شکسته شده ببیند، ممکن است دلالت بر امکان رخ دادن حادثه‌ای باشد.
دیدن کابوسی از یک کارخانه‌ی متروکه و مخروبه، ممکن است نشانه‌ی احتمال ضرر و زیان مالی سنگین باشد.
کابوس‌های پیشگویانه و یا آینده‌نگرانه، حامل پیامی پیشگویانه و یا غیبی برای فرد مذکور هستند. بهترین مثال، خواب معروف آبراهام لینکلن است که در سال ۱۹۶۵ دید. او خواب دید که صداهای عجیبی از اتاق شرقی کاخ سفید می‌شنود. هنگامی که به آنجا رفت تا ببیند چه اتفاقی افتاده، جنازه‌ای را در روی سکوی تدفین دید. در پاسخ به پرس و جو در مورد فرد مرده، یکی از نگهبانان به او گفت که جسد متعلق به رئیس جمهور است. لینکلن یک هفته پس از دیدن این کابوس، به قتل رسید.
به گفته بعضی از روانشناسان، یک فرد اغلب کابوس‌های پیشگویانه را به صورت رنگی می‌بیند، و چنانچه این کابوس‌ها به حقیقت بپیوندند، به صورت یک توالی و زنجیره‌ی دقیق از هم گشوده و آشکار می‌شوند. چنین کابوس‌هایی ممکن است پرتنش و کاملاً نگران کننده بوده و همچنین ممکن است برخی اوقات گیج کننده باشند، به این دلیل که قصد رساندن پیغام و یا اخطاری دارند. با این حال، چیزی که باید در نظر گرفته شود این است که با آنکه خواب‌ها ممکن است نشانه‌های خوبی از رویدادی که قرار است بیافتد باشند، اما لزوماً همیشه به حقیقت نمی‌پیوندند. کابوس‌های پیشگویانه رویدادهای کاملاً نادری هستند و کاملاً بستگی به فرد بیننده‌ی خواب دارد که آیا به این کابوس‌ها اعتقاد دارد یا خیر.
در کابوسی اگر فرد خود را ببیند که بیشتر و بیشتر به زیر دریا فرو می‌رود، احتمالاً نشان دهنده‌ی توانایی بیننده‌ی خواب در غوطه‌ور شدن در کاری به منظور رسیدن به هدف مورد نظر است.

از سوی دیگر، اگر فرد خواب ببیند سوار بر یک هیولا یا موجود خبیث شده است، چنین کابوسی حاکی از توانایی اوست برای رسیدن به تمام چیزهایی است که آرزوی آن را دارد.
با آنکه کابوس‌ها اغلب ترسناک و آزار دهنده می‌باشند، همچنین می‌توانند گاهی الهام بخش باشند. به عبارت دیگر، کابوس‌ها جدای از ترسناک بودن، همچنین می‌توانند خارق‌العاده و سازنده باشند. بعضی بر این عقیده‌اند که آنچه فرد در خواب می‌بیند، اغلب چیزی می‌باشد که مدتی است که به آن فکر می‌کرده است. مری شلی با دیدن هیولای وحشتناکی در کابوس خود، این فکر به ذهنش رسید که هیولای فرانکنشتاین چگونه باید باشد.
مردم اغلب تمایل به یاد آوری چیزهای عجیب و غریبی دارند که در خوابهایشان دیده و تجربه‌ کرده‌اند. بعضی از آنها ممکن است در واقع الهامات با ارزشی از آب در آیند و همچنین ممکن است مسیر زندگی فرد را تغییر دهند. بنابراین، رسیدگی به چنین کابوس‌هایی نیاز به صبر و بردباری زیادی دارد.
هراس شبانه
کابوسهای شبانه اغلب ترس از ناشناخته‌ها را درون ذهن افراد می‌پروراند.
هراس شبانه و یا وحشت شبانه (pavor nocturnus) اختلال نابهنجاری خواب است که در آن فرد در مورد چیزهای وحشتناک خواب می‌بیند، و اغلب با جیغ، لرزش، و عرق از خواب بیدار می‌شود. تا زمانی که REM کشف شود، کابوسها و هراسهای شبانه را یکی و مشابه هم می‌دانستند. با این حال، تحقیقات و پژوهشهای پیشرفته نشان داده‌اند که، در واقع، این دو از یکدیگر متمایز می‌باشند. بر خلاف کابوس که در مرحله REM رخ می‌دهد، هراسهای شبانه در طول چند ساعت اول خواب اتفاق می‌افتند و گاهی اوقات حتی در طول چرت روزانه رخ می‌دهند.
هراسهای شبانه در کودکان ۳ تا ۸ سال متداول می‌باشند، و بعد از سن خاصی متوقف می‌شوند. علاوه بر این، دیدن چنین خواب‌هایی در بزرگسالان به ندرت اتفاق می‌افتد و تنها حدود ۱٪ از چنین خوابهایی شکایت داشتند. فرد یا هیچ چیزی در مورد خواب خود پس از بیدار شدن به خاطر نمی‌آورد و یا تنها قسمتهای کوچکی از آن را به یاد خواهد آورد. با این حال، افرادی که هراسهای شبانه می‌بینند، آرام شدنشان بلافاصله پس از دیدن خواب تقریباً غیر ممکن است، اما روز بعد کاملاً به حالت عادی برمی‌گردند.
به دلیل محتوای ترسناک و یا احساسی که کابوس‌ها دارند، نسبت به دیگر خوابهایی که فرد ممکن است ببیند، تأثیر عمیق‌تری حتی بر ذهن بیدار می‌گذارند. به این دلیل که فرد حتی زمانی که بیدار است نیز می‌تواند تصاویر کابو‌س را به یاد آورد به گونه‌ای که این تصاویر واضح‌تر و آشکارتر به یاد آورده می‌شوند. بعضی تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که ذهن‌های حساس، خلاق و دارای تخیل قوی بیشتر از دیگران کابوس می‌بینند و احتمالاً به این دلیل که بیشتر آماده‌ی تأثیر پذیری از محیط را دارند.
در حالی که برخی کابوس‌ها ممکن است توجه فرد را به وضعیت و یا مشکلی که به مدت طولانی از مواجه با آن خودداری می‌شده، جلب کنند، و به مقابله با آن مشکل کمک کنند، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده‌ی چیزی باشند که ضمیر ناخودآگاه فرد را آشفته و مغشوش ساخته است. با وجود آنکه دیدن کابوس می‌تواند امری طبیعی باشد، مشاوره با یک روانپزشک و یا یک تحلیلگر خواب ممکن است نه تنها در تحلیل آنها بلکه در خلاصی از شرشان بسیار کارساز باشد.
سلب مسئولیت: اطلاعات ارائه شده در این مقاله صرفاً جنبه‌ی آموزشی داشته و نبایستی به منظور جایگزین توصیه‌های متخصص در امور سلامت روانی در نظر گرفته شود.

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *