بهطور كلی اعتیاد به رابطه جنسی یك رفتار وسواسی و جبری است كه اغلب در مردان اتفاق میافتد اما گاهی خانمها و به ویژه خانمهایی كه نرینگی بیشتری دارند هم دچار آن میشوند. افراد دچار اعتیاد جنسی احساس اجبار و بیقراری مداوم و مكرر در برقراری ارتباط زناشویی دارند و اگر در طول روز یا هفته نتوانند رابطه جنسی داشته باشند، نشانههای محرومیتی از خود نشان میدهند كه شبیه نشانههای محرومیت از مواد است. یعنی این افراد خسته، كسل، مضطرب و بیقرار میشوند و الگوهای رفتاریشان به هم میریزد و آرامش خود را از دست میدهند. این موضوع آنقدر برای این افراد بزرگ است كه آنها از نظر كاركردهای زندگی دچار مشكل میشوند.
اعتیاد از كجا میآید؟
اعتیاد جنسی در شرایطی كه فرد در موقعیتهای اضطرابی قرار میگیرد، بیشتر بروز میكند چون وسواس و اجبار هر كدام یك نوع اضطراب هستند و مانند سایر الگوهای وسواسی مثل وسواس پاكی و نجسی، وسواس به تقارن و نظم، افكار وسواسی و. . . این وسواس به رابطه جنسی هم پیدا میشود. گاهی اوقات برای افراد معتاد به رابطه جنسی تناوب این كار مهم است و گاهی هم تنوع در شیوه رابطه زناشویی اهمیت پیدا میكند و گاهی هم هردو.
محرومیت برایش تنشزاست
بهطور كلی انتظار میرود بعد از گذشت چند سال رابطه جنسی حالت عادی پیدا كرده و زوجین زندگی غیرجنسی پرباری داشته باشند اما برخی از مردان با گذشت زمان افزایش هیجان جنسی را نشان میدهند. در اعتیاد جنسی فرد در اثر محرومیت از برقراری رابطه جنسی دچار تنش، بیقراری و اضطراب شده و كاركرد زندگیاش مختل میشود. فرد عادی با دوری همسر یا زایمان او كنار میآید اما فرد مبتلا به اعتیاد جنسی نمیتواند این موضوع را بپذیرد. متاسفانه برخی از مردان كه دچار اعتیاد به رابطه جنسی هستند، در چارچوب خانواده دچار این اعتیاد نیستند و خارج از خانواده آن را دارند.
مراحل اعتیاد به چه صورت است؟
اعتیاد معمولا از افسردگی و اضطراب شروع میشود. به احساس نیاز به جستوجوی روابط جنسی میرسد و بعد به انجام فعل جنسی و در آخر هم به پشیمانی و افسردگی ناشی از عذاب وجدان میانجامد. البته باید به این نكته توجه داشت كه روابط فرازناشویی ریشهها و سرچشمههای گوناگونی دارد و این تلقی كه هر مردی با روابط فرازناشویی معتاد جنسی است، اصلا درست نیست. یكی از مهمترین عللی كه در پس اعتیاد جنسی میتوان و باید به آن توجه ویژه داشت، شیوع بالای افسردگی است. نبود مدیریت شادی و مهندسی هیجان در جامعه میتواند به این موضوع بینجامد و مسوولان باید راهی برای شاد كردن مردم بیابند.
این اعتیاد از كجا میآید؟
برای ریشهیابی اعتیاد جنسی بهتر است ابتدا به وسواس اشاره شود. وسواس در مفهوم بزرگ خود در همه افراد وجود دارد و مانند قند خون یا فشار خون است كه در افراد به صفر نمیرسد اما وقتی از یك حدی بالاتر میرود، تبدیل به بیماری میشود.
اعتیاد هم همینطور است كه از یك میزان بالاتر تبدیل به اختلال میشود. وسواس یك بیماری ارثی است و مقداری از وسواسهای جنسی چه به صورت انحرافات و چه به صورت اجبار در افراد طبیعی هم ممكن است دیده شود اما زمانی كه این وسواس جنسی كاركردهای فرد را مختل كند، بهطوری كه به دلیل نداشتن رابطه زناشویی فعالیتهای روزمره خود را تعلیق كند، اعتیاد بروز میكند. افرادی كه وسواس و اعتیاد به رابطه جنسی پیدا میكنند، اغلب دستكم یك وسواس دیگر را هم دارند كه یا وسواس تمیزی است یا نظم و ترتیب یا تقارن.
افراد معتاد جنسی گاهی همزمان انحراف جنسی هم دارند و علائم مربوط به آن را هم بروز میدهند. این افراد با وجود رفتارهای زناشویی پیوستهای كه انجام میدهند، باز هم به ارضای كامل زناشویی نمیرسند و تشنگی مداومی دارند كه با هیچ نوع رابطه جنسی برطرف نمیشود. به همین دلیل دیده شده افراد معتاد جنسی گاهی به سیگار، الكل، مواد مخدر یا محرك هم معتاد هستند.
معتاد جنسی، خودشیفته است
گاهی اوقات یكی از علائم فرد معتاد جنسی در رفتارهای خودشیفته گونهاش بروز میكند. این مساله به ویژه در آقایان بیشتر دیده میشود. این افراد ممكن است در عرض یك سال چندین ماشین عوض كنند، ساعتهای مچی گران قیمت تهیه كنند یا گوشیهای موبایل بسیار گران بخرند. در واقع برخی از افراد معتاد جنسی خریدهای وسواسی هم دارند و طیف اختلالات كنترل تكانه نیز در این افراد ممكن است دیده شود.
یكسری از افراد معتاد جنسی هم همزمان رفتارهای پرهیجان را دنبال میكنند و از این كار لذت میبرند. البته این به آن معنا نیست كه هر كس شكار، خرید یا ساعت مچی و عینك دودی دوست دارد، در گروه معتادان جنسی قرار میگیرد ولی گفته میشود در افرادی كه این مجموعه از چیزها را همراه با هم دوست دارند یا مثلا چند رفتار را همزمان با هم دوست دارند، احتمال آن بیشتر است.
نشانههای بارزتر اعتیاد جنسی
افرادی كه به رابطه جنسی معتاد هستند معمولا فراز و فرودهای خلقی زیادی دارند. یكی از اختلالاتی كه با وسواسهای مختلف همراه است، طیف اختلالات افسردگی دوقطبی به ویژه دوقطبی نوع یك و دو یعنی خلق ادواری و خلق چرخهای است. افرادی كه اختلال شخصیت مرزی دارند یا ضداجتماعی و خودشیفته هستند هم ممكن است دچار اعتیاد جنسی شوند.
افرادی كه علاقهمند رابطه جنسی هستند، معمولا مشخصات خاصی را مدنظر دارند اما افراد عیاش هیچ الگویی ندارند؛ بهطور مثال مردی ذائقه ترش را دوست دارد، مرد دیگری مزه شور را دوست دارد، یكی دیگر مزه شیرین را میپسندد ولی مردی كه امروز غذای شور و فردا غذای شیرین میخورد، پسفردا مزه تلخ را دوست دارد و روز دیگر مزه ترش را، دیگر طبیعی نیست.
اعتیاد جنسی با بقیه فرقی ندارد پس فراموش نکنید
اگر فكر میكنید اعتیاد جنسی به راحتی قابل ترك كردن است، بهتر است بدانید دقیقا همان مراحل ترك مواد مخدر را باید طی كنید.
میل جنسی زیاد با اعتیاد جنسی فرق دارد
– فردی كه میل جنسی زیاد دارد، آمادگی انجام رابطه جنسی را با فاصله زمانی كم دارد و این نیاز در طول زندگی یا دستكم هر دهه از زندگیاش ثابت است.
– برقراری رابطه جنسی در فردی كه میل جنسی زیادی دارد، از یك نظمی برخوردار است.
– اعتیاد جنسی یك نقطه شروع دارد؛ مثلا ممكن است فردی بعد از فوت پدرش یا ورشكستگی یا از زمانی كه مهاجرت میكند، دچار این معضل شود كه در واقع شیوهای برای كنار آمدن با -استرسها و اضطرابها برای این فرد به حساب میآید.
– در پی ارضای جنسی فرد از تنشها رها میشود و به نوعی به آرامش میرسد یعنی پیامرسانهای مغزی مواد شیمیایی تسكیندهنده ترشح میكنند كه این باعث تسكین و آرامش شده و اضطراب فرد را فرو مینشاند. بسیاری از زوجین رابطه جنسی را نوعی دیازپام میدانند و بهطور مرتب صرفنظر از گرمی یا سردی مزاج این كار را انجام میدهند.
به درمان اعتیاد جنسی فكر كنید
الگوهای درمانی سخت نیست
در مورد افراد معتاد جنسی معمولا یك الگوی درمانی به نام قدمهای دوازدهگانه وجود دارد كه در مورد بیشتر معتادان استفاده میشود. علاوه بر این رفتار درمانی شناختی بسیار موثر است اما برای این افراد باید دورههای دارو درمانی هم در نظر گرفته شود چون رفتارهای وسواسی را نمیتوان بدون دارو درمان كرد اما در مورد افراد هرزه پیشنهاد متخصصان طلاق درمانی است چون هیچ درمان دیگری كارساز نیست. ۸۰ درصد افرادی كه وارد سیستم درمان چهار جلسهای دارو درمانی میشوند، در جلسه دوم بیماریشان تحت كنترل قرار میگیرد اما این مستلزم آن است كه خودشان هم بخواهند و همكاری كنند.
فرد بیمار باید بداند كه در این روند درمانی بار مسوولیت درمان بیشتر بر عهده خودش است. در اینجا همسر فرد بیمار نیز نقش كمك درمانگر را دارد و پزشك فقط راهنمای درمان است. فرد باید بداند كه چه چیزی از دست میدهد و چه به دست میآورد.رابطه زناشویی یكی از ویژگیهای زندگی متاهلی است اما فرد بیمار باید بداند كه با تعدد و تنوع زیاد رابطه چه چیزی را از دست میدهد و چه چیزی به دست میآورد. این فرد اولین چیزی كه از دست میدهد خوشنامی و اعتبار است.
كمك همسر برای ترك اعتیاد جنسی
در اینجا همسر فرد معتاد باید كنارش بایستد. او باید قدم به قدم با درمان همسرش پیش برود تا كامل بهبود پیدا كرده و به زندگی عادی بازگردد. متاسفانه برخی مشاوران افراد معتاد جنسی را با افراد هرزه اشتباه تشخیص میدهند و بلافاصله پیشنهاد طلاق میدهند. مهارت متخصص باید طوری باشد كه ضمن اینكه اعتیاد به رابطه جنسی را در فرد درمان میكند، همزمان نیروی جنسی او را برای آمیزش با همسر حفظ كند؛ به همین دلیل گاهی لازم است فرد در كنار داروها فرآوردههای ویتامینی را نیز تجویز كند.
رواندرمانی هم مهم است
رواندرمانی و گفتاردرمانی هم در ادامه روند درمان برای فرد معتاد جنسی حتما مورد نیاز است ولی در این مورد شیوه روانكاوی یعنی تحلیل روانی توصیه نمیشود بلکه رفتار درمانی شناختی توصیه میشود. شناخت درمانی و رفتاردرمانی نقش بسزایی در این موضوع دارد. البته این موضوع مستلزم آن است كه افراد پیگیری كنند چون خیلی از افراد به محض اینكه با دارودرمانی مشكلشان حل میشود، مراجعهشان را قطع میكنند.
برای دیدن پربازدیدترین های نی نی نما لطفاً کلیک کنید…