ترس از غریبهها، یک ترس طبیعی
غریبیکردن یکی از اولین واکنشهای طبیعیای است که کودکان در دوران رشد خود تجربه میکنند. اکثر کودکان در نیمه دوم سال اول زندگی با ترس از رویارویی با غریبهها مواجهه میشوند. این ترس، ترسی معمول است که غالبا در میان کودکان ۷-۸ ماهه دیده میشوند. این گروه در مواجهه با غریبهها معمولا بغض میکنند و با نگاهی اشکآلود مادر یا پدر خود را میخواهند و گریه میکنند. بروز این حس ناشی از محدود بودن محیط حسی کودک است و البته یکی از مراحل رشد اوست. کودک در چند ماه اول زندگی مادر یا پدر خود را به عنوان شخص مورد اعتمادش میشناسد و این موجب میشود مشاهده افراد دیگر موجب بروز حسی غریب در او شود. البته راهکارهایی برای پیشگیری از غریبی کودک وجود دارد. به عنوان مثال اگر افرادی که کودک در مواجهه با آنها احساس غریبی میکند آرام به او نزدیک شوند، آرام با او صحبت کنند و با او شروع به بازی کنند کودک کمتر دچار ترس و حس غریبی میشود.
ترس از جدایی مادر
یکی دیگر از ترسهایی که در دوران کودکی در بسیاری از بچهها دیده میشود ترس از جدایی از مادر، پدر یا فرد مورد اعتمادشان است چرا که کودکان کمتر از ۲ سال توانایی درک زمان و پایداری اشیا را ندارند و اگر مادری کودکش را نزد فرد دیگری مثل مادربزرگ یا خاله بگذارد و به خرید برود، این حس در کودک تقویت میشود که مادرش دیگر بازنمیگردد. این وضعیت در کودکان تولید ترس میکند. آنها برای مدتی به فضای اطرافشان نگاه میکنند و برای دقایقی به در ورودی خانه خیره میمانند و پس از آن گریه سر میدهند. این وضعیت در میان کودکان ۷ تا ۱۲ ماهه دیده میشود و اوج بروز آن در میان کودکان ۱۵ تا ۱۸ ماهه است و به مرور با بزرگ شدن کودک از میزان این ترس کاسته میشود.
ترس از تاریکی و هیولاهای آن
ترس از اتاق یا فضای تاریک از دیگر ترسهای کودکان است که قطعا تا امروز توجه بسیاری از مادران را به خود معطوف کرده است. این نوع ترس که در کودکان بالای ۲ سال بروز میکند به دلیل ناتوانی در تشخیص روز و شب و طبیعی بودن تاریکی شب و روشنایی روز اتفاق میافتد زیرا کودک نمیتواند آن را تفکیک کند. به همین دلیل است که کودکان در زمان خواب نسبت به خاموش شدن چراغها از خود واکنش نشان میدهند زیرا احساس ترس بر آنها حاکم میشود و به مرور با افزایش سن و ادراک کودک از محیط اطرافش این ترس کاهش پیدا کرده و از بین میرود.
از ترسهای تقلیدی چه میدانید؟
ترسهای تقلیدی از جمله ترسهایی است که کودک با تقلید از رفتارهای خواهر، برادر، پدر و مادر خود آن را آموزش میبیند. به این معنی که وقتی یکی از اعضای خانواده از رعد و برق یا حیوانی میترسد و از خود واکنش نشان میدهد، کودک با خود میاندیشد که حتما دلیلی برای این ترس وجود دارد که دیگران در مواجهه با این اشیا یا رویدادها میترسند. بنابراین کودک بر اساس واکنشهایی که در اطرافش میبیند الگوبرداری میکند. بنابراین باید مراقب باشیم که با کنترل رفتارهای خود در زمان مشاهده رویدادها یا اشیا مختلف واکنشهای طبیعی از خود بروز دهیم تا الگوی خوبی برای کودکمان باشیم.
غولهایی که کودکتان را میترسانند
بسیاری از بچهها در ۴-۳ سالگی دست کم یک یا چند هیولا را در تخیلات خود دارند. هیولاهایی که از روبهرو شدن با آنها میترسند و گاهی از خواب میپرند. این مسئله به دلیل خلاقیت و خیالپردازی کودک اتفاق میافتد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در مواجهه با کودکی که یک هیولا یا غول تخیلی دارد انکار آن غول یا هیولا اتفاق شایستهای نیست. شما باید کودکتان را با تخیلاتش تنها بگذارید اما او را به درستترین روش هدایت کنید. به عنوان مثال از او بخواهید با کمک تفنگ آبپاش هیولا را از خود دور کند. به این ترتیب شیوههای مهار ترس را در او تقویت کنید یا از او بخواهید با هیولا دوست شود و از او به عنوان یک نیروی کمککننده در بازیها کمک بگیرد. اینها شیوههایی است که میتواند احساس کودک را درباره هیولا یا غول تعدیل کند. اگر چه ممکن است دختربچهها نسبت به پسربچهها دافعه بیشتری نسبت به هیولاها داشته باشند اما باید سعی کنید راهی برای این موضوع پیدا کنید. اما این نکته را هرگز فراموش نکنید که اگر کودکان نیمه شب با ترس از هیولا از خواب بیدار شد در آن زمان با او درباره واقعی بودن یا تخیلی بودن هیولا صحبت نکنید و فقط او را آرام کنید و فردا صبح این موضوع را برای او شرح دهید.
کدام ترسها را جدی بگیریم؟
کودکان از بدو تولد به دلایل مختلف حس ترس را تجربه میکنند. بسیاری از آنها از بدو تولد تا ۶ ماهگی نسبت به صداهای بلند ترس دارند، تا یک سالگی ترس از غریبهها را تجربه میکنند و پس از آن ترس از تاریکی، حیوانات، هیولاها و در سنین بالاتر ترس از مدرسه و امتحان. اینگونه ترسها در گروه ترسهای طبیعی قرار میگیرد که به مرور با گذشت زمان اصلاح میشود اما بخشی از ترسها نیز وجود دارند که در گروه ترسهای نابهنجار قرار میگیرند و اگر به موقع مورد بررسی قرار نگیرند ممکن است به صورت ترسهای مرضی ظاهر شوند.
· اگر کودک شما بعد از ۴ سالگی به ترس از تاریکی مبتلاست و با قرار گرفتن در محیط تاریک دچار ترسهای شدید میشود به طوری که واکنشهای شدید از خود نشان میدهد، این نوع ترس باید توسط روانشناس مورد بررسی قرار گیرد.
· کودکی که از دستشویی رفتن میترسد و دلایلی که پدر و مادر برایش توضیح میدهند تاثیری بر واکنشهای او نداشته باشد باید با روانپزشک مشاوره کند.
· اگر میزان ترس کودک از محیط مدرسه یا حمام به حدی باشد که او به طور کلی از رفتن به مدرسه یا حمام اجتناب کند باید با یک متخصص در این باره مشورت کنید.
· هرگز فراموش نکنید که با استمرار ترس کودک به مدت بیش از ۲ سال حتما نوع ترس او را با مشاور در میان بگذارید.