لالایی کردی

لالا لالایی، قصه ای زیبا

برات می خونم، تا کُنی لالا

 

قصه ی چوپان، چوپان تنها

دنبال گله، تو دشت و صحرا

 

زیر نور ماه، با نِی طلا

می خونه چوپان، با فرشته ها

 

صدای نی، چوپان کوچک

با صدای باد، می پیچه هر جا

 

لالالا لالایی، توی کوهستان

یک  درخت سیب، روییده خندان

 

کنار درخت، خونه ای سنگی

با در رنگی، خونۀ چوپان

 

عطر خوش سیب، پیچیده هر جا

توی دشت و کوه، اینجا و آنجا

 

مثل برگ و باد، یه اسب کبود

با شیهه میاد، از اون دور دورا

 

می تازه هرجا،  اسب بی همتا

روی بال باد، در دل شبها  

 

  لالا کن لالا، لالا و لالا

 بر پشت این اسب، می ری تا فردا 

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *