یک قصه خوب قصهای است که با احساسات و علاقه کودکان و نه بزرگسالان همسو باشد، ساخت داستانی مناسبی برای کودکان داشته باشد، انگیزه تعقیب را در کودک زنده کند، کوتاه باشد، پیچیده و پر از شخصیتهای متعدد نباشد، بلافاصله لو نرود یعنی کوچولوی شما تا آخر آن را حدس نزند.
کدو قلقله زن، علیمردانخان، خروسزری پیرنپری و… همه از بخشی از خاطرات مشترک کودکی ما در دوران بزرگسالی هستند. خاطراتی که هنوز هم در گوشههای ذهنمان دنبال تصویرهای آشنای آنها میگردیم و این یعنی باور مسلم تاثیرگذاری قصه و قدرت وصف نشدنی آن همان قدرتی که دنیای کودکیمان را به بزرگسالی پیوند میزند! پس از همین حالا دست به کار شوید و فارغ از تاثیرگذاری قصه در ادا کردن کلمات، تکوین شخصیت، قدرت تخیل، افزایش اعتماد به نفس و…. برای کودکانتان قصه بگویید، قصههایی که قرار است در روزهای نه چندان دور آینده تنها فصل مشترک آنها با دنیای عجیب و دوستداشتنی کودکیشان باشد. در این گزارش حکیمه قادری، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور کودکان با ما و شما از تاثیر قصهگویی بر شخصیت کودک، چگونگی انتخاب یک قصه خوب،….. و چند و چون قصه گفتن میگوید.
تاثیر قصهگویی بر کودکان
تاثیر قصهگویی را میتوان در توان صحبت کردن کودکان، قدرت تخیل و حتی توانایی ارتباط گرفتنشان با محیط دنبال کرد. قصه گفتن به پرورش قدرت بیان، عواطف و افکار کودکان کمک میکند. نیروی تخیل را در آنها پرورش میدهد و آن را تقویت میکند، قوه ابتکار و ابداع را در آنها تحریک میکند، اعتماد به نفس را در آنها رشد میدهد و کودک را به مفاهیمی مثل آزادی و عدالت اجتماعی علاقهمند میکند. به طور کلی قصهگویی نیازهای عاطفی کودک را برآورده میکند و او را برای دریافت پیامهای اخلاقی و انسانی و حتی قوانین یک شهروند خوب بودن آماده میکند. داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد. با انتخاب درست قصهها کودک به ارزشهای اخلاقی بسیاری مثل پایداری، شجاعت، نوع دوستی، جوانمردی، آزادگی، امیدواری، ایستادگی در برابر زور و طرفداری از حقیقت پی میبرد.
قصهگویی برای نوزادان یک ضرورت است
قصه گفتن برای کودکان دوستداشتنی و جذاب است، اما برای کمک به روند تکامل مغز نوزادان این ماجرا فراتر از یک امر لازم و حتی ضروری است. نوزادان با شنیدن قصه علاوه بر شناختن صدای پدر و مادر یاد میگیرند در کودکی راحتتر صحبت کنند و کلمات را صحیح و کامل ادا کنند. به طور کلی مغز نوزاد از همان ابتدای تولد آماده پذیرش و یادگیری است. او دوست دارد صدای پدر و مادر خود را بشنود و با محیط ارتباط برقرار کند. کودکان به ویژه در ۲ سالگی خیلی زود به شنیدن داستانها یا شعرهای کودکانه علاقه نشان میدهند. ولی باید یادتان باشد قصههایی که برای آنها انتخاب میکنید نباید طولانی یا پیچیده باشد. یک داستان خوب ممکن است تنها بازتاب کارهای روزانه مثل غذا پختن باشد ولی وقتی کوچولوی شما بزرگتر شد میتوانید داستانهایی با حوادث و شخصیتهای بیشتر برایش تعریف کنید. مثلا ۳سالهها اغلب از شنیدن داستانهای واقعی از دوران نوزادی خودشان یا حتی دیگر اعضای خانواده خوششان میآید. تا ۷ سالگی برای بچهها باید سراغ قصههای ریتمیک و آهنگین بروید. قصههایی که یکسری کلمات کلیدی در آن مدام تکرار میشود. فراموش نکنید که بچهها دوستدارند عکسهایی با رنگهای شاد و پیچیده ببینند. بنابراین اگر خیال دارید برای آنها کتاب داستان بخرید سراغ انواع رنگی و با تصویرهای بزرگ بروید. این انتخاب به افزایش توان آشنایی و عکسالعمل کودک کمک میکند. بچههای خردسال و کنجکاو از شنیدن داستانهای معمولی و شعرهای کودکانه شاد و راضی میشوند، اما شعرها و داستانها باید طوری انتخاب شوند که کودک بتواند خود را جایگزین شخصیتهای قصه و شعر کند در غیر این صورت هرگز نمیتواند شنونده خوبی باشد!
قصه، حس شجاعت را در کودکان زنده میکند
قصهها نه تنها برای کودکان کارکردهای تربیتی دارد بلکه میتواند نقش رواندرمانی را هم در مورد آنها به عهده بگیرد. مثلا با قصهگویی میتوان کودکان لجباز، بیش فعال یا حتی پرخاشگر را به کودکی تبدیل کرد که تمرکز و حوصله گوشدادن دارد! بچهها هنگام شنیدن قصه با قهرمانان آن شبیهسازی میکنند و به طور ناخودگاه از راهکارهای آنها برای حل مشکلاتشان در زندگی استفاده میکنند. یک قهرمان شجاع در یک قصه که میتواند بر همه مشکلات غلبه کند، حس شجاعت را در بچهها زنده میکند و بسیاری از ترسهای آنها را از بین میبرد. البته نوع قصههایی که کودکان در دورههای سنی مختلف نیاز دارند کاملا متفاوت است. مثلا شما نمیتوانید برای دخترکوچولوی ۳ سالهتان قصهای بگویید که قهرمان آن کارهای خیلی بزرگ انجام میدهد. دختر کوچولوی شما بهتر است داستان کودکی که حیوانات را دوست دارد یا خوب غذا میخورد، بشنود. یک قصه خوب تمام جنبههای شخصیت کودکان را در بر میگیرد و میتواند یک آموزگار خوب برای آنها باشد و شاید به جرات بتوان گفت انتخاب درست قصههای کودکی باعث میشوند بچهها نه تنها از دوران کودکی بلکه از تمام دوران زندگیشان لذت کامل ببرند.
کی برایش قصه بگویم؟
پرورش حس زیباییشناسی در بچهها و متوجه کردن آنها به دنیای اطراف، پرورش عادتهای مفید در آنها، تشویق حس استقلالطلبی و خلاقیت کودک همه از هدفهای اصلی قصهگویی برای کودکان است. بنابراین نباید از هیچ فرصتی برای قصه گفتن برای کوچولوها دریغ کرد. پدر و مادرها نباید منتظر فرصتهای ویژهای برای قصهگویی برای کودکانشان باشند. در طول روز همیشه ساعاتی وجود دارد که برای قصهگویی مناسب است. این کودک شماست که با آمادگی که در رفتارش نشان میدهد این ساعتها را به شما گوشزد میکند. شما به عنوان یک پدر و مادر حساس باید اهمیت این ساعتها را دریابید و درست مثل یک فرصت مغتنم با آن رفتار کنید، چون کوچولوی شما در این زمانها بیشترین آمادگی برای تاثیر گرفتن از آموزههای داستانی را دارد.
چه قصهای برای چه کودکی؟
تحقیقات روانشناسان کودک نشان میدهد قصهگویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصهگویی در دوران ۲ تا ۷ سالگی همه از عوامل موثر و زمینهساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصهگویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر میسازد. مدت زمان قصهگویی اگر به صورت همیشگی و منظم باشد میتواند از ۵ تا ۱۰ دقیقه شروع شود. این زمان را میتوان با بالارفتن سن بچهها و افزایش دامنه لغاتشان آرام آرام افزایش داد. از ۴ سالگی و گاهی کمی زودتر میتوانید گاهی از بچهها بخواهید که آنها برای شما قصه بگویند و هنگام قصهگویی با آنها همراهی کنید. در حقیقت از ۳ تا ۴ سالگی بچهها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برایشان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصههای سادهای را که شنیدهاند بازگو کنند. در ۵ یا ۶ سالگی بچهها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانهها آمادگی دارند. بنابراین میتوانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از ۶ سالگی به بعد بچهها توانایی شنیدن قصههای بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آنها میتواند بین قسمتهای مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصههای بلندی را که برای قصهگویی انتخاب میکنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.
چطور قصه بگویید
یادتان باشد همیشه مهمتر از قصه کسی است که قصه را میگوید! بنابراین اگر میخواهید قصهگوی خوبی برای کودکتان باشید باید با ضروریات قصهگویی مثل تمرین، تسلط، دوستداشتن قصه و مهمتر از آن شناخت دنیای کودک آشنا شوید. شما باید از قبل قصه را خوانده باشید و زیر و بمهای آن را بشناسید، بچهها بیعلاقگی شما را از چهرهتان به خوبی حس میکنند. بنابراین قصهای را انتخاب کنید که دوستش دارید، از فضای قصه با رفتارهایی مثل گفتگو یا خوردن بیرون نروید، صبور و با حوصله باشید و برای تمام کردن قصه عجله نکنید. در ضمن به تک تک سوالهای بچهها در مورد قصه جواب بدهید، حرکات شما به عنوان قصهگو و بالا و پایینکردن تن صدایتان در روند قصه برای تاثیرگذاری بیشتر بسیار مهم است. در طول قصه نباید از تکیه کلامهای نابجا استفاده کنید. لحن و حرکات شما وقتی به پایان قصه نزدیک میشوید باید آرامشبخش باشد و بالاخره اینکه سعی کنید با قصه به نوعی رابطه عاطفی برقرار کنید. در نظر گرفتن این ترفندها به تاثیر هرچه بیشتر داستان در ذهن و روح کودک کمک میکند.
قصه خوب کدام است؟
یک قصه خوب قصهای است که با احساسات و علاقه کودکان و نه بزرگسالان همسو باشد، ساخت داستانی مناسبی برای کودکان داشته باشد، انگیزه تعقیب را در کودک زنده کند، کوتاه باشد، پیچیده و پر از شخصیتهای متعدد نباشد، بلافاصله لو نرود یعنی کوچولوی شما تا آخر آن را حدس نزند، مفاهیم مثبتی مثل شجاعت و دوستی را توصیف کند و بالاخره اینکه کوچولوی شما از نظر زیبایی ظاهری یعنی طراحی و نقاشی کتاب قصه را بپسندد.
برای دیدن پربازدیدترین های نی نی نما لطفاً کلیک کنید…