اکثر کودکان هنگام جدایی والدین، درجاتی از اضطراب و ناراحتی را نشان میدهند. در مرحلهای از سن کودک (بین ١٨ ماهگی تا ٣ سالگی) این ترس و اضطراب یک پدیده رشدی طبیعی بوده و هدفی تکاملی در پشت آن قرار گرفته است.
درجاتی از اضطراب در کودکان پیشدبستانی نشانه دلبستگی ایمن و سالم به مادر بوده و در بسیاری موارد در عرض سه یا چهار دقیقه پس از رفتن مادر کاهش یافته و متوقف میشود. به تدریج که کودک بزرگتر میشود و مفهوم زمان را درک میکند و تجربه مدارای موفقیتآمیز هنگام جدایی را بیشتر کسب میکند، از اضطراب او کاسته میشود.
اما چنانچه اضطراب شدید و طولانی به صورتی که در متن اشاره شد به سنین بالاتر کشیده شود و برای کودک و والدین مشکل ایجاد کند، بهطور مثال با ادامه تحصیل کودک یا ارتباطات اجتماعی او تداخل داشته باشد غیر طبیعی محسوب شده و نیاز به مداخله درمانی دارد.
در علت شناسی اختلال اضطراب جدایی موارد زیر مطرح شده است:
افزایش فعالیت سیستم عصبی نورآدرژیک، علل ژنتیک، خانوادههای تک والدی، خانوادههایی با الگوی روابط بسیار نزدیک و بههم تنیده، الگوی دلبستگی ناایمن و غیرسالم در کودک، خصوصیات سرشتی کودک ( مانند کودکان خجالتی و درونگرا که پاسخ رفتاری آنها در موقعیتهای جدید و ناآشنا به صورت گوشهگیری و کنارهگیری میباشد)، محیط پر از استرس و مشکلات خانوادگی (مثل طلاق، جدایی، مرگ، نقل مکان و …)
نکات زیر را در مورد کودکانی از اضطراب جدایی رنج میبرند، در نظر بگیرید:
١. ممکن است برای کاهش اضطراب شدید کودک نیاز به مداخله دارویی باشد.
٢. باید استرسهای موجود در خانواده مثل طلاق، جدایی، بدرفتاری فیزیکی و هیجانی با کودک و مسائل دیگر مورد بررسی و مداخله قرارگیرد.
٣. والدین نقش بسیار مهمی را در درمان ایفا میکنند. باید آنها را تشویق کنیم تا نیاز کودک را هم برای امنیت و هم برای زندگیمستقل و غیر وابسته بفهمند ودرک کنند.
٤. برگشت به مدرسه نقشی حیاتی در فرآیند درمان دارد. برای این کودکان مدرسه را به خانه نمیآوریم، بهتر است آنها با موضوع ترس خود روبرو شوند، مدرسه رفتن مرتب، اغلب باعث کاهش و بهبود علائم این کودکان میگردد نیاز است و ثابت را برای کمک و حمایت کودک جهت رفتن به مدرسه فراهم کنند.
٥. همکاری و هماهنگی برای رسیدن به درمان مناسب بین ورانپزشک، خانواده و مدرسه باید وجود داشته باشد.
٦. در موارد بسیار شدید لازم است بهطور تدریجی و در زمانهای کوتاهتر کودک جدایی از والدین را تجربه کند.
٧. برای تلاشهای موفقیتآمیز کودک پاداش و جایزه در نظر گرفته شود.
۸٫ در صورتی که کودک از رفتن به مدرسه یا مهد کودک امتناع کند و در منزل بماند نباید محیط منزل پر از سرگرمی و استراحت و تفریح باشد و به اصطلاح شرایط منزل به گونهای نباشد که به کودک زیاد خوش بگذرد چون همین مشکل نرفتن کودک را به مدرسه تقویت میکند.
اضطراب جدایی در کودکان، آیا کودک شما به راحتی به مهد کودک و یا مدرسه می رود؟
اضطراب جدایی بهطور طبیعی بین سن ١٨ ماهگی و ٣ سالگی رخ میدهد که اوج آن در سن ٢٤-١٢ ماهگی است و پس از ٢٤ماهگی بهتدریج کاهش مییابد. اضطراب کودک هنگام جدا شدن از والدین معمولاً از یک روز به روز دیگر متفاوت است، یک روز کودک هنگام جدا شدن از مادر مضطرب میشود، روز دیگر به مادر میچسبد و غمگین است و یک روز دیگر، قشقرق راه انداخته و در مقابل جدایی مقاومت و واکنش شدید از خود بروز میدهد. بهتدریج کودک به سمت استقلال میرود ولی هنوز مرحله انتقالی میتواند مشکل باشد و برای کودک و مادر استرسزا باشد.
برای کودکانی که تجربه جداییهای بسیار مکرر و یا بسیار اندک از مادر داشتهاند، جدایی ممکن است اضطراب بیشتری را ایجاد کند.
هرچه کودک بزرگتر میشود و مفهوم زمان را درک میکند و مدارای موفقیتآمیز هنگام جدایی را بیشتر تجربه میکند، از اضطراب او کاسته میشود.
عواملی که ممکن است در شدت اضطراب جدایی کودک دخالت داشته باشند شامل موارد زیر است:
خستگی و بیماری کودک
تغییر در عادات و برنامههای منزل
تغییراتی که در خانواده رخ میدهد مانند: تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای خانواده و …
عوض شدن پرستار و یا مراقبین کودک
والدین معمولاً علت اضطراب جدایی نیستند ولی میتوانند با رفتارهای خود آنرا بدتر یا بهتر کنند.
کودکانی که از نظر سرشتی، کودکان سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید، مکان و اشخاص جدید دیر عادت می کنند، بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.
عوامل زیر میتواند شانس اضطراب جدایی را در کودک شما کاهش دهد:
از سن ٦ ماهگی به بعد در زمانهایی کوتاه و بهطور گهگاه از پرستار کودک و یا شخص نزدیک دیگر استفاده کنید تا کودک را مراقبت و نگهداری کند. این موضوع علاوه بر آنکه کمک میکند تا کودک در زمانهایی کوتاه، دور شدن از مادر را تجربه کند، فرصتی را نیز در اختیار کودک قرار میدهد تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او شکل گیرد.
از ١٢ ماهگی به بعد کودک را وارد ارتباط با همسالان نمائید. (گر چه کودک در این مرحله معمولاً وارد بازیهای مشارکتی نمیشود) و از سن ٣ سالگی میتوانید فرصت تجربه بازیهای گروهی را به او بدهید.
از سن ٤-٣ سالگی کودک میتواند بعضی اشکال کلاسهای پیشدبستانی و مهدکودک را تجربه کند، بهخصوص برای کودکانی که زیاد به والد خود وابسته هستند.
چگونه به کودکی که از اضطراب جدایی رنج میبرد کمک کنیم؟
در ابتدا سعی کنید کودک را در زمانهایی کوتاه به مراقب جدید یا مهد کودک بسپارید، زمانهایی که بتواند تجربههای مثبتی را در آنجا داشته باشد.
قبل از آنکه کودک را در محل جدید ترک کرده و تنها بگذارید، کمک کنید تا کودک با محیط و مردم جدید آشنا شود.
روی موارد مثبتی که در محیط جدید رخ میدهد متمرکز شوید، نگذارید بچهها از تصور چیزهای بدی که ممکن است رخ دهد نگران شده و بترسند.
اضطراب کودک را به تمسخر نگیرید و او را بهخاطر این ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نکنید.
اجازه دهید تا کودک شما بداند که میفهمید چقدر سخت است که انسان از کسی که تا این حد دوستش دارد جدا شود، کودک را درک کنید و بپذیرید. اما زیاد با او همدردی و دلسوزی نکنید.
تسلیم خواسته کودک نشوید و به او بفهمانید که در امنیت و سلامت خواهد بود.
عشق، محبت و علاقه بیقید و شرط خود را از کودک دریغ نکنید.
اگر کودک بزرگتر است او را به کودکان دیگری که در آن محیط هستند معرفی کنید و بازی و تفریح خاصی را با آنها ترتیب دهید.
انتظار آنرا داشته باشید که در چند هفته اول ورود به مهد و یا مدرسه کودک خسته باشد و زود تحریکپذیر شود.
هنگام ترک کودک او راببوسید و نوازش کوتاهی نموده و با خوشرویی از او خداحافظی کنید.
مراسم خداحافظی و ترک کودک را خیلی طولانی نکنید، بر احساسات دلسوزانه خود غلبه کنید و چندین بار نروید و برگردید.
دزدکی و یواشکی کودک را ترک نکنید.
قبل از شروع مهد، آمادگی و یا مدرسه، تدارک کتاب، دفتر و وسایل مورد نیاز کودک را ببینید و برای فراهم آوردن آنها کودک را مشارکت بدهید.
حتی زمانی که فکر میکنید مربی و یا معلم کودک شما سختگیر است و یا کودک توسط کودک دیگری مورد قلدری و اذیت قرار گرفته است، او را از مدرسه و یا مهد خارج نکنید، سعی کنید مشکل را رفع نمائید.
اگر کودک تحت هیچ شرایطی حاضر نشد به مهد یا مدرسه برود و در منزل ماند، برای او زیاد فعالیتهای تفریحی و سرگرمی فراهم نکنید.
در بازیها با ایفای نقش، جدایی را با کودک تمرین کنید.
پس از بردن کودک به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس کودک را با معلم یا مربی تنها بگذارید و سپس نزد او برگردید.
سخنی با مربیان و معلمان کودک:
خود را به کودک معرفی کنید و از او دعوت کنید تا با اسباببازی بازی کند یا چیزی بخورد.
اگر کودک دچار حمله هراس شده است از والد بخواهید نزد کودک بماند تا وی آرامتر گردد و او را با صدایی گرم، محبتآمیز، راسخ و قاطع آرام کند.
هرگز کودک را بهخاطر اضطراب و غمگینیاش مورد انتقاد قرار ندهید.
توجه:
در صورتی که کودک موارد زیر را نشان دهد، لازم است مورد ارزیابی دقیقتر قرار گرفته و مشاوره تخصصیتر دریافت کند:
چنانچه پس از گذشت ٢ هفته کودک هنوز آرام نگرفته است و مشکلات هنگام جدایی ادامه دارد.
کودک صبحها قبل از جدا شدن از مادر و رفتن به مهد کودک یا مدرسه شکایات جسمی مکرر مانند: سردرد، دلدرد، سرگیجه، حالت تهوع، استفراغ، طپش قلب و … دارد.
اضطراب جدایی به سالهای مدرسه ابتدایی کشیده شده و با فعالیتهای متناسب رشدی و سنی کودک تداخل دارد.
کودک در هیچ مرحلهای از زندگی خود دچار اضطراب جدایی نشده است.
امتناع از رفتن به مدرسه در بچههای بزرگتر و نوجوانان اکثراً مطرح کننده مشکل جدیتری است که نیازمند کمک تخصصی است.