النا دختر ۴ ساله ای است که این روزها با مشکلی که دارد حسابی مادرش را کلافه کرده است. النا به این راحتی ها غذا نمی خورد و مشکل بدغذایی دارد. او هر غذایی را نمی خورد و مدام برای خوردن غذا بهانه می گیرد و باید به زور به او غذا داده شود که همین باعث ضعیف شدنش شده است. یک روز می گوید از لوبیا خوشم نمی آید و روز دیگر از گوجه فرنگی متنفر می شود. در ضمن او سر میز غذا نمی خورد و همیشه می گوید غذای من را در اتاق خودم بدهید یا اینکه وقتی درحال تماشای کارتون است غذا می خواهد. هر وقت هم که سر سفره می نشیند آداب خوردن غذا سر سفره را رعایت نمی کند یا وسط غذا می رود زیر میز یا مدام ورجه وورجه می کند. او هر بار بهانه جدیدی برای نخوردن غذا ابداع می کند و غذا خوردن را به سخت ترین کار دنیا تبدیل کرده است.
شما هم از تجربه ها و خاطره های خود بگویید …
گاهی اوقات دلیل عدم علاقه بچه ها به غذای خاصی طعم و مزه غذا نیست بلکه احساسی که غذا در زبان و دهان کودک ایجاد می کند، موجب این عدم علاقه خواهد شد بنابراین اگر غذا را به شکل دیگری تهیه کنید، بچه آن را خواهد خورد… مثلاً نیمرو را می توانید به شکل املت درست کنید.
بعضی از بچه های بد غذا به یک سری غذاها علاقه بیشتری دارند پس بهتر است به همان غذاها چیزهایی اضافه کنیم تا مغذی تر شوند.
تنوع دادن به غذا خیلی موثره و همینطور مزه غذا. بچه ها به مزه خیلی اهمیت می دن.
بچه من عاشق برنجه بیشتر اوقات برنج رو با آب گوشت بهش می دم.
غذای کودک باید کم و در وعده های زیاد. باشد.
باید بهترین و مقوی ترین بخش غذا رو تو چند قاشق اول به بچه داد تا دچار سوء تغذیه نشه.
من عصاره ی گوشت را می گرفتم با غذاها ترکیب می کردم.
باید تنوع ایجاد کرد و خلاقیت را به کار انداخت.میوه هایی مثل موز و خرما برای کودکان بسیار مفید هستند.
بچه ها معجون دوست دارن.یعنی ترکیب موز و شیر و انواع آجیل و خرما که همه ی ویتامینها و مواد ضروری مهم توش هست. (یک روز در میان)
من برای دخترم از فواید غذاها می گفتم و اجازه می دادم با من آشپزی کنه. نتیجه ی خوبی داشت.
نباید این بچه ها را رها کرد چون سوءتغذیه فقط جسمی نیست مانع رشد مغز بچه هم می شود. باید مادران غذاهایی که این بچه های بهانه گیر دوست دارند را غنی کنند.مثلاً آب گوشت به غذاها استفاده کنند و یا از آجیلهای پودر شده برای صبحانه استفاده کنند و یا خرما و عسل به بستنی اضافه کنند.
با بچه ها آشپزی کنید. هم سرگرم می شوند و هم دست پخت خودشان را می خورند و انگیزه بیشتری دارند.
مادران عزیز خواهشمندم به جای مجبور کردن کودکان به غذا خوردن راهکار پیدا کنید.چون غذای زورکی تبدیل به سم می شود و هیچ فایده ای ندارد.
بهتره بین وعده های اصلی بیشتر میوه به بچه ها بدهیم تا برای وعده اصلی گرسنه بشوند.چون میوه هم مفید است و هم اشتها آور…
باسلام.مخاطب این سایت معمولا خانم ها هستن و توصیه میکنم حتما کمک همسرانتون رو برای غذا دادن به کودک قبول کنید.به این شکل که وعده شام و عصرانه فرزندم را من به عهده گرفتم و صبحانه وناهار را خانومم میدهند.به این شکل تونستیم تنوع بیشتری براش ایجادکنیم
مطمئن باشید با اصرار کردن به هیج وجه غذا خوردن کودک بهتر نخواهد شد. شما خودتان تصور کنید کسی دائم به شما بگوید بخور بخور، اشتهایتان کور نمی شود؟ پس اصرار زیاد فایده ای ندارد و هیچ وقت به زور به او غذا ندهید تا باعث زدگی او از غذا شود. نمی گویم به غذا خوردنش بی توجه باشید، نه! فقط اصرار بیش از حد نکنید.
بیشتر بچه ها فرم پیتزا را خیلی دوست دارند و یا اینکه دوست دارند غذا را در دست بگیرند و بخورند.
اشتهای کودک بر اساس نیاز او به انرژی .و دوره رشد او تغییر میکند.در صورتی که علایم دیگی وجود نداشته باشه و رشد کودک در محدوده طبیعی مربوط به سن او قرار داشته باشد نباید در مورد بی اشتهایی موقت کودک نگران شد.
عوامل چندی وجود دارد که ممکن است موجب بی اشتهایی موقت شوند مثلا ممکن کودک شما بین وعده های غذایی چیزهایی میخورد یا کمتر از حد معمول ورزش میکند که منجر به کاهش نیاز به انرزی میشود .در صورتی که کودک از جنبه های دیگر سالم به نظر برسد دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
فوق تخصص گوارش اطفال تصریح کرد که: علم ،اطفال چاق را نمی پسندد و ما سلامتی را در چاقی نمی بینیم و اگر ببینیم کودکی وزنش بیش از نرمال است با نسخه هایی از والدین او می خواهیم تا وزن کودک را کاهش دهند . خاتمی ادامه داد: اگر وزن کودک از حد طبیعی کمتر باشد با دستورات تغذیه ای وزن او را به حالت طبیعی برمی گردانیم. اولین برنامه ما وزن کردن کودک است که اگر وزن او طبیعی باشد به والدین توضیح می دهیم که ممکن است اشتهای کودک برخی روزها تغییر کند و بر اساس آن کودک کمتر یا بیشتر شیر بنوشد. وی افزود: این موضوع موجب می شود تا پس از مراجعه از والدین بخواهیم تا کودک را یک ماه بعد برای وزن گیری مجدد بیاورد. علت انتخاب بازه یک ماهه این است که اگر کودک ۴ روز کمتر شیر خورد بدن به طور فیزیولوژیک آن را جبران کند و وزن کودک به حالت طبیعی برگردد. رئیس انجمن پزشکان کودکان اظهار داشت: وزن گیری در ماه مؤید سلامتی کودک است و معیار متخصصان اطفال در افزایش وزن کودک محسوب می شود. وی تأکید کرد: بهترین روش برای تغذیه کودک این است که او را آزاد بگذاریم تا هر وقت میل داشت غذا بخورد و نباید به او به زور غذا بدهید.عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: گاهی مادران درباره اینکه کودک وزن کم یا زیاد دارد اشتباه می کنند. وی افزود: نحوه شیردهی مادر نیز باید به گونه ای باشد که به چشمان کودک نگاه کرده و ضمن نوازش و صحبت کردن به او شیر دهد تا کودک از خوردن آن لذت ببرد زیرا کودک دوست دارد علاوه بر تغذیه از نظر عاطفی نیز تأمین شود. این فوق تخصص گوارش اطفال اضافه کرد: گاهی کودک شیر می خورد اما وزن نمی گیرد که در این صورت باید با انجام آزمایش های لازم بررسی شود تا اگر واقعاً کم وزن است تحت درمان قرار گیرد.
گاهی اوقات مادران هنگام بیمار شدن کودک از روی دلسوزی به اجبار کودک را وادار به غذا خوردن می کند،آیا این کار درست است؟
مشکل اول:
در زمان استفراغ حجم معده کوچک شده و پذیرش کمی دارد . خود کودک این مطلب را بطور غریزی میداند و به اندازه ای میخورد که معده اش تحمل دارد. ممکنست تمایل او فقط چند قاشق باشد ولی وقتی والدین دخالت میکنند این سیستم به هم میریزد و کودک از حجم تحمل معده بیشتر اگر با دخالت والدین بخورد استفراغها برگشت میکنند و عملا بیماری رو به بهبود مجدد به حالت بد حالی برگشت میکند.
مشکل دوم:
مشکل دومی که در تغذیه اجباری در زمان بیماری پیش می آید ایجاد خاطرات روانی بد نسبت به غذاست. کودک در زمان بیماری از هر اتفاقی که برایش بیفتد به عنوان۱خاطره بد تا مدتها یاد میکند و از آن دوری میکند مثلا شما اگر در زمان بیماری کودک را به شهربازی پارک ببرید بعدا در زمان بهبودی از همین شهربازی که قبلا دوست داشته بدش می آید.در مورد غذا هم همینطورست مثلا ماکارونی غذای مورد علاقه کودکست. اگر شما در زمان بیماری و استفراغ به کودک به زور ۱قاشق ماکارونی بدهید ممکنست تا سالها کودک از ماکارونی بدش بیاید.
این اتفاق بطور شایع در مورد گوشت اتفاق می افتد و والدین اصرار به خوراندن گوشت به کودک بیماردارند و کودک پس از بهبودی هم از گوشت بدش خواهد آمد و اتفاقا یکی از دلایلی که کودکان این خانواده ها گوشت دوست ندارند همینست که موقع بیماری به آنها به زور خورانده شده است.
مشکل سوم:
یکی دیگر از عوارض تغذیه اجباری ایجاد و تقویت حس لجبازی در کودکست وقتی والدین با کودک لجبازی میکنند و به اجبار میخواهند نظرشان را به کودک تحمیل کنند(باید این غذا را بخوری چون من میگم)کودک هم متقابلا لجبازی را شروع میکند(من هم نمیخورم چون من میگم) و این چرخه فقط مربوط به دوران بیماری نیست! از دیگر عواقب غذا به زور دادن کودک کاهش اعتماد به نفس در کودکست.کودکی که در مورد نوع و مقدار غذایش که یک پدیده غریزیست نتواند خودش تصمیم بگیرد چطور در آینده میتواند در مورد مسائل مهم زندگی تصمیم بگیرد.
غذا را تزیین کنیم یا نکنیم؟
اما شاید یکی از یافتههای مهم در این مطالعه، درباره نقش ظاهر غذا در پذیرش کودکان برای امتحان کردن گزینه جدید باشد. طبق نتایج این مطالعه، ظاهر غذا رتبه سوم در ایجاد علاقه برای امتحان کردن غذایی جدید بین هر دو جنس را دارد. توجه به این یافته از این نظر اهمیت دارد که این روزها مادران و حتی پدران، زمان زیادی را صرف تزیین غذای فرزند خود میکنند تا بلکه به این وسیله علاقه به خوردن غذایی خاص را در کودک ایجاد کنند.
طبق یافتههای این مطالعه این روش هر چند موثر است اما تاثیرش آن قدرها هم زیاد نیست و به عنوان مثال تعداد دخترانی که تحت تاثیر ظاهر غذا قرار گرفتند در حدود نصف دخترانی بود که به واسطه تحریک کنجکاویشان علاقه پیدا کرده بودند تا غذایی را امتحان کنند.