يكي از مؤثرترين روش هاي دفاع عليه نااميدي و موفقیت در هر سن و سالي اين طرز فكر است: «من ميتوانم و انجام ميدهم. » ميتوانيد به كودك خود كمك كنيد نگرش مثبت خود را به هنگام بازي كردن نيز توسعه دهد. مي توانيد او را تشويق كنيد بازي هايي را كه خودش دوست دارد انجام دهد.
كودكان با انجام بازيهاي تخيلي پربار، حل مشكل را ياد ميگيرند.
مطمئن شويد كه كودك در طول بازي با موانعي روبه رو ميشود كه سطح آنها كمي از مهارتهاي فعلي كودك بالاتر است. بگذاريد كودك هم شكست و هم پيروزي را تجربه كند. بدين ترتيب ياد ميگيرد كه چگونه احساس نااميدي را تحمل كند. وقتي برنده مي شود او را تشويق كنيد و وقتي شكست ميخورد به او كمك كنيد با اين ناراحتي كنار بيايد. ميتوانيد براي او داستان هاي الهام بخشي از كساني كه هرگز نااميد نشده اند – مانند انيشتين – تعريف كنيد يا اگر سن و سال او كم است ميتوانيد با استفاده از شخصيتهاي حيواني براي او داستان بسازيد. ميتوانيد با او شوخي كرده يا از جملات حكيمانه استفاده كنيد. با وجود اين بهترين روش براي آموختن پشتكار به كودك، اين است كه نشان بدهيد هرگز تسليم نمي شويد.
با بچه حرف بزنيد
براي اينكه استعدادهاي كودك خود را شناسايي كنيد، بايد وقت خود را با او بگذرانيد و بازي كردن او را تماشا كنيد. ببينيد چه جور سؤالاتي ميپرسد. به علائق فردي او توجه كنيد. فعاليت هايي را كه براي او مثل آب خوردن هستند و او را شاد ميكنند پيگيري كنيد. شايد استعدادهاي كودك تا چندين سال اول بعد از تولد به چشم نيايند. بنابراين مهم است كه به او اجازه بدهيد دست به اكتشاف بزند تا به طور طبيعي به سمتي كه خودش ترجيح ميدهد كشيده شود. او را به موزه، محل برگزاري مسابقات ورزشي و رويدادهاي فرهنگي ببريد. زماني كه در منزل هستيد، براي انجام كارها از او كمك بگيريد. با وجود اين وقتي بزرگ تر شد، خيلي او را درگير فعاليت هاي فوق برنامه نكنيد و بگذاريد بر همان چيزهايي تمركز كند كه در آن ها بهترين و بالاترين توانايي را دارد. يكي از مهم ترين اهداف معلم ها و والدين بايد اين باشد كه زمينه هايي را بيابند كه احتمال موفقيت كودك در آنها وجود دارد.
آرزوهاي خود را به بچه منتقل نكنيد
كودكان از طرز برخورد شما در زندگي روزانه، محل كار يا حتي زماني كه در ترافيك گير افتاده ايد، ياد ميگيرند كه چگونه با نااميدي كنار بيايند. كودكان نه تنها كلمات و واكنشهاي عملي شما را در موقعيتهاي سخت زندگي ميبينند و ميشنوند بلكه متوجه احساسات شما نيز ميشوند.اگر شما افسرده يا مصمم باشيد، كودكان سيگنال منتقل شده از جانب شما را دريافت ميكنند. آنها با تماشا كردن شما ياد ميگيرند كه چگونه در برابر مشكلات شخصي خود واكنش نشان دهند. بنابراين اگر ميخواهيد كودك خصلتهايي مانند عزم راسخ، شهامت، اطمينان، پشتكار، شكيبايي و غيره داشته باشد،اين صفات را اول در خودتان تقويت كنيد. نكته مهم ديگري كه بايد آن را به خاطر داشته باشيد اين است كه شما نبايد سعي كنيد در قالب زندگي كودك تان به آرزوهاي خودتان برسيد (اين كار تنها درصورتي درست است كه خود كودك به راهي كه شما به او نشان ميدهيد علاقه نشان دهد.) اگر انتظارات شما با علائق و تواناييهاي او همخواني نداشته باشد، ميل دروني او به كسب مهارت در زمينه هاي مورد علاقه اش نابود ميشود.
چيزي را از كودك دريغ نكنيم
اگر كودك شما در زمينه خاصي علاقه نشان ميدهد، همين طور ننشينيد و تماشا نكنيد. دست به كار شويد.اگر او به موسيقي علاقه دارد، براي درسهاي موسيقي او پس انداز كنيد. اگر به هنر علاقه مند است، براي او ابزار و وسايل هنري بخريد. او را به شكوفايي استعداد خود و تلاش واقعي تشويق كنيد.او با شادماني اين كار را انجام ميدهد چون اين همان چيزي است كه از آن لذت ميبرد وا و را شاد ميكند. كساني كه زندگي متوسطي دارند بخاطر اين نيست كه استعداد ندارند بلكه به اين دليل است كه استعدادهاي خود را نشناخته اند، براي شكوفايي آن تنبلي كرده اند يا به محض رويارويي با مشكلات، تسليم شده اند. واقعا مهم است كه كودكان ما ياد بگيرند در راه باورهاي خود هرگز تسليم نشوند. آنها بايد بدانند كار نيكو كردن از پر كردن است! ناگفته معلوم است كه بايد امكان تحصيلات خوبي را براي كودك خود فراهم كنيد. ا ما اطمينان حاصل كنيد كه تحصيلات رسمي، آن جرقه فرديت در وجود او را خاموش نميكند.از علائق و سرگرمي هاي او حمايت كنيد و مطمئن شويد كه ابزار ادامه راه را براي او فراهم كرده ايد.
سن كودك را در نظر بگيريد
زمان نيز اهميت فراواني دارد. تحقيقات نشان ميدهند كه كودكان نوپايي كه مفاهيم ساده اي مانند يك يا خيلي را ياد ميگيرند، در علم رياضي موفق ترند. اگر كودك شما به موسيقي علاقه نشان ميدهد، بهترين زمان براي آموزش نواختن يك ساز و مفاهيم مرتبط با موسيقي، سنين ۳ تا ۱۰ سالگي است. ميگويند در هر سن و سالي ميتوان استعداد كودك را كشف كرد و آن را توسعه داد به شرط اينكه خود كودك به كاري كه انجام ميدهد عشق و تمايل و توانايي داشته باشد. زماني كه ما به كودكان خود ياد ميدهيم چگونه استعدادهاي خود را شكوفا كنند و همزمان به آنها ميآموزيم كه براي باورهاي خود تلاش كنند، نيروي اراده آنها رشد ميكند و ياد ميگيرند هر چيزي ممكن است. آنها ميآموزند كه براي كسب مهارت در استعدادهاي خود بايد تلاش مستمر داشته باشند.
بچه هاي با استعداد بچه هاي با شخصيت
زماني كه روي شكوفايي استعداد كودك خود كار ميكنيد، همزمان شخصيت او را ميسازيد زيرا او بايد براي رسيدن به موفقيت، خصلتهاي خاصي داشته باشد. نكته مهم ديگري كه بايد به ياد داشته باشيد اين است كه بايد مطمئن شويد كودك با ديگران در ارتباط است. كودك بايد بداند كه واقعا به خاطر خودش او را گرامي ميدارند نه به خاطر موفقيتهايي كه كسب كرده است.اجازه ندهيد تبديل به انساني شود كه خوره موفقيت است و هميشه منتظر بهترين هاست و هرگز از آنچه دارد راضي نيست. شكوفايي استعداد همچنين به رشد معنوي شخصيت كمك ميكند از اين جهت كه ما اين درس را ميآموزيم كه بايد از هر موهبتي كه خداوند به ما اعطا كرده استفاده كنيم.
گفتگو و صحبت کردن با نوزاد تاثیر زیادی بر هوش نوزادان دارد. و اینکه مکانهای مختلف را ببینند و تجربه هایشان افزایش یابد.