پرداختن بیش از حد به جزئیات، زندگیهایمان را به هدر میدهد. سادگی پیشه کنید! سادگی! (هنری دیوید تورئو)
زندگی به طرز عجیبی پیچیده شده است. آنقدر کار در کوله پشتیمان میگنجانیم که نمیتوانیم زیر این بار سنگین کمر راست کنیم. صبح به محض بیدار شدن از خواب، چک کردن صفحات اجتماعی، دوش گرفتن، چک کردن ایمیل، صحبت کردن با اطرافیان و… ما را به خود مشغول میکند.
امروزه اطلاعات، بیشتر از طریق صفحات مجازی به دست ما میرسند. کارهای زیادی در این شبکه به هم پیوسته برای انجام دادن داریم. گویی از صبح زود قدم در ماراتونی نفس گیر میگذاریم. بخش اسفناک ماجرا این است که آنقدر درگیر کارهای معمولی میشویم که یادمان میرود مهمترین ها چه چیزهایی بودند! همه کارهای مهم و معنا داری که باید انجام شوند به راحتی فراموش میشوند.
کارهای به ظاهر ضروری، ما را به خود مشغول میکنند و وقتی برای بودن در کنار عزیزانمان، گذراندن آخر هفته ای شاد و مناسب یا انجام دادن هر کاری که از آن لذت میبریم باقی نمیماند.
اگر زندگی فقط اندکی سادهتر بود، بسیار راحتتر میشد از آن لذت برد. اما چطور زندگی را ساده بگیریم در صورتی که اکثر اوقات پر از پیچیدگیهای خاص خود است؟ لازم نیست نگاه پیچیدهای به زندگی داشته باشید. یک راه مستقیم و مؤثر، حرکت رو به جلو را راحتتر میکند.
توصیههایی که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد در سادگی زندگی مؤثر هستند.
۱- لازم نیست همیشه جوابتان مثبت باشد
وقتی کسی شما را به یک فعالیت اجتماعی دعوت میکند یا از شما درخواست کمک میکند به طور غریزی دوست دارید جواب مثبت بدهید. همین بلههای غریزی و بدون فکر باعث پیچیدگی کارها و مسائل میشود. به جای جواب آنی، چند لحظه مکث کنید و به موضوع فکر کنید. اگر فعالیت مورد نظر با دیگر برنامههایتان تداخل نداشت میتوانید به آن جواب مثبت بدهید.
کم کردن فعالیتهای اجتماعی و وظایف مربوط به آن در سادگی زندگی نقش موثری دارند.
۲- آگاهانه تصمیم بگیرید که کمتر خودتان را درگیر مسائل کنید
خودتان را مجبور کنید که کارهای مهمتر را انتخاب کنید و مسائل دسته دوم و سوم را کنار بگذارید. کارهای دسته دوم و سوم کارهایی هستند که زمان زیادی میبرند ولی نقش برجستهای در زندگی ما ندارند. کارهایی مثل چک کردن فیس بوک و اینستاگرام البته ۲۰ بار در روز!
اگر نمیدانید کدام کارها مهمتر هستند؛ فرض کنید که هر روز تنها تا ساعت ناهار برای انجام کارهایتان وقت دارید، در این صورت کدام کارها را در اولویت قرار میدادید؟ کارهای اجتماعی یا شخصی؟ تصور کنید زمان محدودی در اختیار دارید و سعی کنید کارها را متناسب با این زمان اولویت بندی کنید. آیا کاری که میخواهید انجام بدهید آنقدر مهم هست که بخشی از روز را به آن اختصاص بدهید؟
افرادی که با بیماریها درگیر هستند به خوبی این موضوع را درک میکنند و در اولویت بندی کارها بسیار موفقتر عمل میکنند. این افراد به خوبی فهمیدهاند که انجام کارهای کمتر ولی موثرتر در عمق بخشی به همه جنبههای زندگیشان مؤثر است.
۳- نقاط قوت خود را بشناسید و آنها را تقویت کنید
زمانی را به شناسایی و استفاده از نقاط قوت خود اختصاص دهید. با این کار زمینه را برای لذت بردن بیشتر از کار و فعالیتهای خود فراهم میآورید.
برای شناختن نقاط قوت خود به کارهایی فکر کنید که به راحتی از پس آنها بر میآیید. مثلاً شاید در برنامه ریزی و مدیریت مسائل بهتر عمل میکنید یا در کمک به دیگران موفقتر هستید و یا شاید هم در کار با اعداد و توجه به جزئیات موفقتر عمل میکنید.
تواناییهای خود را محدود به موضوعاتی نکنید که از نظر دیگران در انجام آنها موفقتر عمل میکنید. منظور اصلی افراد این است که شما در انجام فلان کار بهتر از آنها عمل میکنید. این خبر خوبی است اما به خودی خود تنها بخشی از جورچین را تشکیل میدهد.
نکته اساسی این است که تمرکز خود را صرف انجام کارهایی کنید که از انجامان لذت میبرید و ذاتی شما هستند و با انجام آنها تفاوت شما با دیگران و دنیای اطرافتان مشخص میشود.
۴- هدف داشته باشید
یکی از دلایل پیچیدگی زندگی، فاصله بین رؤیاهای ما و واقعیت زندگی است.
دقیقاً مشخص کنید که چه میخواهید و سپس به سمت آن حرکت کنید. هرچیز غیر مرتبط با اهدافتان را میتوانید حذف کنید.
همه چیزهایی را که دوست دارید تصور کنید و سپس روی واقعی کردن آن متمرکز شوید. قرار نیست همه اهدافتان را به یک باره واقعی کنید. تنها اهداف اصلی را تعیین کنید و به سمتشان حرکت کنید. یکی پس از دیگری به آنها دست مییابید.
رسیدن به اهداف، حتی کوچکترین آنها زندگی را شاد و فرح بخش میکند.
۵- خودتان را دوست بدارید
هیچ کس کامل نیست اما این که شما همه آنچه که هستید را بپذیرید زندگی را برایتان راحتتر میکند.
اینکه نقاط ضعفتان را بشناسید و روی آنها کار کنید هیچ ایرادی ندارد اما اینکه انتظار داشته باشید که بی نقص باشید واقعاً غیر منطقی است. به جای این موضوع روی بهتر شدن تمرکز کنید.
موفقیتهایتان را جشن بگیرید و به خاطر کارهای درستی که انجام میدهید به خودتان افتخار کنید. وقت گذاشتن و تمرکز روی نقاط قوت عزت نفس و اعتماد به نفس شما را بالا میبرد و این موضوع روی هر موضوع دیگری اثر گذار است.
۶- چه خاطرهای در ذهن دیگران به جا خواهید گذاشت
شاید بارها این جمله را شنیده باشید” کسی در مراسم خاکسپاری رزومه مرده را نمیخواند”. معمولاً افراد را به خاطر دستاوردهایشان به خاطر نمیسپارند حتی افراد بزرگی چون استیو جابز هم به خاطر دستاوردهایش در خاطرات ماندگار نشده است. بلکه این افراد به خاطر خلاقیت، قدرت ذهنی، هوش و ارادهشان است که در ذهن ماندگار میشوند.
آن دسته از ویژگیهایی که میخواهید مردم شما را با آنها بشناسند را تعیین کنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. بهترین کار تعیین ارزشها و شکل دادن زندگی بر اساس همین ارزشهاست.
۷- ساده بنگرید
وقتی با مسئلهای روبهرو میشوید از خود بپرسید سادهترین راه برای دست یابی به راه حل چیست؟ به جای خود فرایند روی نتیجه تمرکز کنید و خواهید دید که زندگی چقدر آسان تر خواهد بود.
برای جا افتادن موضوع یک مثال میزنم. روزی همسر یکی از همکارانم با او تماس گرفت و گفت که پشت در مانده و کلید ندارد. از طرفی همان لحظه یکی از مراجعه کنندگان برای مشاوره به دفتر همکارم آمده بود. خانه همکارم نیم ساعت تا محل کار فاصله داشت. موقعیت جالبی بود دو نفر همزمان به او احتیاج داشتند و او میبایست تصمیم بگیرد او باخونسردی کلید ماشین را برداشت و ضمن ارائه مشاوره به مراجعه کننده کلید را به همسرش رساند (در راه مریض را ویزیت کرد).
۸- کمی منطقیتر بیندیشید
قبول کنید که گاهی موضوع را خیلی بزرگ میکنید در حالی که به خودی خود اینطور نیست. نگران نباشید همه ما گاهی این کار را میکنیم.
دفعه بعدی که با مسئلهای روبهرو شدید از خودتان بپرسید که موضوع را خیلی بزرگ کردهاید یا خیر و اگر برایتان قابلتشخیص نبود از یک دوست معتمد در این مورد کمک بگیرید.
دست از قضاوت شرایط بردارید و سعی کنید کنجکاوی منفعل و آرامی داشته باشید. واقعیت را همانگونه که هست بپذیرید.
۹- اضطراب متفاوت از نگرانی است
شاید نگرانی و اضطراب به ظاهر یکی باشند ولی در عمل اینگونه نیست. شخص مضطرب وقت و انرژی خود را صرف فکر کردن به موضوعی میکند که ممکن است اتفاق بیافتد اما برای مقابله با آن کاری نمیکند. در حالی که فرد نگران به راههای ممکن برای فائق آمدن بر مشکل میاندیشد و نگاهی رو به جلو دارد.
وقتی نگرانید احساس خوشایندی ندارید اما نقشهای که دارید به شما قدرت میبخشد. زمان و انرژی خود را صرف فکر کردن به این موضوع نمیکنید چرا که رو به جلو حرکت میکنید و از اینکه به موضوع فکر کردهاید و برای ادامه راه طرحی دارید خیالتان راحت است.
۱۰- در زمان حال زندگی کنید
اغلب موارد ناراحتی ما از اتفاقاتی است که هنوز رخ نداده؛ گاهی از شکست میترسیم و گاهی از پیروزی! غافل از اینکه اگر روی زمان حال تمرکز کنیم میبینیم که زندگی سادهتر از این حرفهاست. برنامه ریزی برای آینده خوب است به شرط اینکه یادمان باشد ما در زمان حال زندگی میکنیم.
ایمان داشته باشید که برای مواجه با فردا یا هفته آینده در زمان مناسبش حاضرید و لازم نیست از الان نگران آن باشید.
۱۱- به خودتان برسید
در کنار پیشبرد برنامههایتان زمانی را هم به تفریح، مسافرت و گذران وقت با عزیزانتان اختصاص بدهید. این موضوع یکی از اولویت های زندگی است و به سادگی زندگی کمک شایانی میکند. لذت بردن از زندگی هوشیاری ما نسبت به مسائل بالا میبرد.
۱۲- مراقب لحظات کوتاه ولی مؤثر زندگی باشید
لحظات کوتاهی در زندگی همه ما وجود دارد که ره آوردهای بزرگی را به همراه میآورند. تماشای کودکان نشان میدهد که آنها سادگی زندگی را فهمیدهاند و میدانند زندگی مجموعهای از لحظات بی قیمت است. زندگی پیدا کردن زیبایی در طلوع آفتاب، بارش باران و خواندن شعر و صحبت با دیگران است. روزی که با خنده و رؤیاپردازی همراه شود یک روز عالی است. زندگی داشتن یک همراه خوب است زندگی درک عشق است.
چاره اندیشی
این زندگی شماست و اگر چیزی هست که ناراحتتان میکند خودتان باید دست به کار شوید و آن را اصلاح کنید.
چیزی که خیلیها از گفتن آن به شما طفره میروند این است که شما قدرت تغییر زندگیتان را دارید. شاید خودتان را بیش از حد مشغول کرده باشید ولی توان این را دارید که زندگی را همانگونه بسازید که میخواهید و با رفتن به سمت سادگی و سبکباری تا حد زیادی از بار زندگی بر دوشتان بکاهید.
پس بلند شوید و قدم اول را امروز، بعدی را فردا و بعدیها را فرداهای بعد بردارید.
حالا نوبت شماست
کدام توصیه را بیشتر پسندیدید؟ پیشنهاد شما برای ساده کردن زندگی چیست؟ چگونه میتوانیم خودمان را از پیچیدگیهای زندگی امروز رها کنیم؟ زندگی شما چگونه است؟ ساده یا پیچیده؟ نکات مثبت سادگی چیست؟