معمولا کودکان از همان سنین پایین شروع به کنجکاویهای جنسی در خصوص اندام تناسلی خود کرده و به بررسی تفاوتهای جنسی با جنس مخالف میپردازند. این مساله امری طبیعی است و جای نگرانی ندارد ولی مهم این است که والدین برخورد مناسب با این کنجکاویها از خود نشان بدهند.
اصولا کودکان به دلیل کنجکاوی و لذتی که از این کار به آنها دست میدهد، با آلت تناسلی بازی میکنند و ممکن است بارها اینکار را تکرار کنند و مهم این است که نحوه برخورد والدین چگونه باشد.در این زمینه والدین باید از برخورد خشن با کودک خودداری کنند.
بهترین کار حفظ آرامش و سوال کردن از کودک درخصوص اندامهای بدن او است به این صورت که زمانیکه کودک را در این حالت میبینند، او را متوجه اندامهای دیگر بدنش بکنند و اسامی آنها را از او بپرسند. البته لازم است که در کنار همه اندامها نام اندام تناسلی را هم به او بگوییم تا او با این اندام هم آشنا باشد. این مساله هیچ ایرادی ندارد و کاملا صحیح است. در واقع با این کار به او فهمانده اند که این اندام هم مانند سایر اندامهای بدن است.
تمام کودکان کنجکاوی جنسی دارند که به اشکال مختلف بروز میدهند از جمله لمس آلت تناسلی دیگران که این رفتارها طبیعی است. تنها رفتار والدین مساله را غیرطبیعی خواهد کرد.والدین اصولا در این زمان مشوش شده و رفتار خشن بروز میدهند.درحالیکه اصلا نیازی به این کار نیست و تنها باید حواس او را پرت کرد.
اگر کودک این رفتار را زیاد انجام دهد وبرای او لذت بخش شود به شکل عادت در خواهد آمد و بهتر است بدون انجام رفتارهای خشن تنها حواس کودک را پرت کنند و نحوه پرت کردن حواس کودک بستگی به سن کودک دارد.
اگر کودک دو تا سه سال است تنها باید ذهن او را متوجه فعالیتی دیگر کرد و اگر در سنین بالاتری است باید به او گفت که این کار درستی نیست و نباید به اندام تناسلی دست بزنی و هیچ گونه توضیح اضافه و برخورد خشن نباید صورت بگیرد.
آموزش مسائل جنسی از چه سنی باید شروع شود؟
بحث مربوط به آموزش مسائل جنسی به کودکان از آن جهت که امر نوینی در آموزش کودکان محسوب می شود، مورد مناقشه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری و جنسی است. باید تاکید شود این آموزش شامل سن شروع یادگیری، مسئولیت آموزش آن، محدوده اطلاعات داده شده و چگونگی اطلاع رسانی به کودکان است که در مورد آنها نظریات مختلفی میان کارشناسان وجود دارد.
صرف نظر از متغیرهای ژنتیکی و متعاقب آن هورمونی که باعث می شوند یک نوزاد با جنسیت مونث یا مذکر به دنیا بیاید، آدمی از همان بدو تولد با مناسبات مرتبط با جنسیت مواجه است و این مواجهه تا زمان مرگ نیز ادامه دارد. بنابراین آموزش جنسی نیز از همان سال های نخست آغاز می شود.
یعنی حتی وقتی اطرافیان کودک خود متوجه نیستند، به طور مستقیم و غیرمستقیم در حال تاثیرگذاری بر مفاهیمی همچون هویت جنسی و نقش جنسی کودک هستند. طبیعی است که هر چه سن کودک بیشتر می شود، ملاحظات تربیتی او نیز پیچیده تر می شود و همان طور که بسیاری از ابعاد یادگیری مثل زبان یا بسیاری از مهارت های حرکتی محدوده ایده آل خاص خود را دارند، آموزش جنسی نیز متناسب با سن کودک و سپس در دوران نوجوانی ملاحظات ویژه خود را می طلبد.
اما والدین اگر اصولا در این خصوص دغدغه ای داشته باشند، اغلب دچار سردرگمی هستند. عدم آشنایی آنها با مفاهیم جنسی و محدود دانستن این امور در رابطه جنس بین زن و مرد، باعث می شود نتوانند در این مورد با کودکان خود صحبت کنند. خود آنها نیز اغلب در سن مناسب و به شکل مناسب با این مقوله آشنا نشده اند.
بدتر آن که بسیاری از آنها تصور می کنند که صحبت در این رابطه ممکن است به ترغیب کودکان برای تفحص بیشتر و حتی تجربه های نامطلوب منجر شود. این تصوری اشتباه است که متاسفانه بسیاری از روانشناسان در بخش سلامت و همچنین نظام آموزشی کشور بر آن پافشاری دارند.
این در حالی است که مطالعات متعدد، چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، نشان داده اند که آموزش مناسب در سن مقتضی نه تنها باعث تشویق رفتار پرخطر نشده است، بلکه فرزندانی که از نظر جنسی به درستی آموزش دیده اند حتی در نوجوانی و جوانی فعالیت جنسی را به مراتب دیرتر شروع کرده اند.
تاکید می کنم همان طور که هر سنی محتوای آموزشی خاص خود را دارد، در آموزش جنسی نیز لازم نیست برخی موارد به شکل زودرس برای کودکان توضیح داده شود و البته در مقابل طبیعی است که دادن اطلاعاتی لازم به شکل دیرهنگام با افزایش شانس آسیب به سلامتی جسمی، روانی و اجتماعی فرد همراه خواهد بود.
آموزش جنسی کودک براساس سن او و مرحله به مرحله
درواقع آنچه میان روانشناسان در این گونه مسائل اساسا بر آن تاکید می شود. آموزش جنسی کودک براساس سن وی و مرحله به مرحله است. آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی شود، بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سوالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و آموزش فرزند در هر سنی متفاوت است. اگر والدین با برنامه ریزی درست و بلند مدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام آرام و به تناسب سن شان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند، از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهندکرد.
بهترین سن شروع آموزش به کودمان وقتی است که بچه ها را از پوشک می گیرید.
• هرگز جلوی جمع شلوارشان را پایین نکشید.
• بهشان یاد دهید که زیر پوشک حریم خصوصی بچه هاست.
• هرگز بچه ها را مجبور نکنید کسی را ببوسند و برای بوسیدن از بچه ها اجازه بگیرید.
• بگذارید یاد بگیرند که برای بوسیدن و در آغوش کشیده شدن اجازه بچه ها شرط است.
• مهارت نه گفتن را به بچه ها بیاموزید.
• در مورد اعضای تناسلی؛ به بچه ها یاد دهید صحبت در این مورد خارج از عرف است و هر کسی خواست در این مورد با ایشان صحبت کند سریع شما را در جریان قرار دهد. بگویید این حرف ها فقط در چهارچوب خانه مطرح می شود.
کودک ۲ یا ۳ ساله مراقبت های خاص خود را لازم دارد. کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت های جنسی می شود و این توجه باعث می شود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد. والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند.
گاهی کودک سوالاتی درباره نحوه متولد شدن خود می پرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که می داند باشد و برای پاسخ دهی به سوال او ابتدا باید دانست که این سوال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد، سپس براساس دانسته های کودک به او جواب می دهیم.
مسئولیت آموزش جنسی به کودکان با چه کسانی است؟
با توجه به اینکه کودکان، امروزه با انواع رسانه های اطلاعاتی و ارتباطاتی محاصره شده اند، خواه ناخواه در معرض آگاهی های جنسی و تبلیغات نامناسب وسایل جنسی در گوشه کنار فضای مجازی یا در شبکه های ماهواره ای هستند. همچنین با ورود آنها به مدرسه و یا پیش از آن، مهدکودک و پیش دبستانی، در معرض اطلاعات هم کلاسی های خود قرار گرفته و حتی در صورتی که کنجکاو هم نباشند، چیزهای نمی شنوند که کنجکاویشان تحریک می شود.
گروهی وجود یک سیستم آموزشی یکپارچه و همگانی در سطح آموزش و پرورش را بهترین گزینه برای به عهده گرفتن مسئولیت آموزش مسائل جنسی می دانند.اما در عین حال رویکرد دیگری در این راستا معتقد به پررنگ تر کردن نقش والدین در خصوص آموزش و اطلاع رسانی جنسی به فرزندان است.
در این رویکرد نگاه به آموزش مسائل جنسی برای کودکان براساس نیاز فرزندان و فرهنگ خانواده ها متنوع است. در این خصوص مادرها و پدرها باید آگاهی و آمادگی لازم را داشته باشند تا بتوانند مسائل جنسی فرزند خود را حل کنند و پاسخگوی سوالات و درخواست هایشان باشند.
از یک طرف کنجکاوی کودکان و از سوی دیگر جریان اطلاعات، فضا را مخدوش کرده است؛ لذا به عقیده من خانواده ها باید یاد بگیرند که چگونه رفتار کنند، در حالی که دیگر نمی توانند با تغافل یا ساده انکاری از کنار این مسائل عبور کنند؛ باید تا حدودی بر فضای فرهنگی بچه ها مسلط شود و بتواند پاسخ های لازم را داشته باشند.
بسیاری از والدین به دلایل متعددی از جمله نداشتن آگاهی، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسائل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات، انداختن بار این مسئولیت بر دوش مراکز آموزشی و مدرسه، داشتن باورهای غلط همچون کودک خودش روزی بزرگ می شود و به این مسائل پی می برد و یا اینکه اگر پدر و مادر درباره مسائل جنسی با کودک خود حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می شود و… نه می خواهند و نه می توانند در مورد مسائل جنسی با کودک و نوجوان خود به گفتگو بپردازند.
در صورتی که اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی همچون دوستان و اینترنت و… به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهدشد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموخته های نادرست فرد در زمینه امر جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.
چالش اصلی دیگر در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان چگونگی پاسخ به سوالات آنهاست و اینکه اساسا در هر زمینه ای چه نوع اطلاعاتی باید در اختیار کودکان و نوجوانان قرار بگیرد.
نکته بسیار مهم در این میان آن است که والدین و معلمان باید گام به گام با بچه ها بزرگ شوند. اطلاعاتی که در این خصوص به کودک ۳ ساله داده می شود، بسیار متفاوت با دختر ۱۳ ساله است.
از طرفی عدم آگاهی دادن و طفره رفتن از پاسخ به مسائل بلوغ سوالات جنسی، باعث می شود به کنجکاوی های کودک و نوجوان تازه بالغ شده دامن زده شود، بنابراین خانواده مهمترین موقعیتی است که بایستی اطلاعات لازم و کافی را به کودک و نوجوانش بدهد و آرام آرام به راهنمایی وی بپردازد.
جوان وقتی می خواهد مسائل جنسی را با والد خود در میان بگذارد، بایستی احساس امنیت کند. پدر یا مادر باید با فرزند خود صحبت کند و بگوید این مسائل و جریانات برای آنان نیز پیش آمده و قابل درک است و ذهن خود را خیلی درگیر این مسائل نکن. نباید به گونه ای صحبت شود که کنجکاوی های شدید برای کودک و نوجوان پیش آورد تا جایی که تحریک شده و به سمت تجربه کردن و فهمیدن مسائل بیان شده روی بیاورد.
مثلا یک کودک پیش دبستانی باید بداند که چه کسی و تا چه حدی می تواند به بدن او دست بزند؛ مثلا اعضای تناسلی او از جمله قسمت های است که جزء و الدین و پزشک کسی حق مشاهده یا لمس آن را ندارد. به تدریج باید در مورد ارزش های خانواده و این که هر جنسی چه رفتارهایی پذیرفته است یا مسائلی مثل مفهوم حریم خصوصی، با کودکان صحبت شود و البته باید توجه داشت که بچه ها به طور همزمان از دنیای اطراف (از جمله دوست و آشنا، سایر کودکان و انواع رسانه ها) در حال دریافت اطلاعات هستند.
هر چه سن کودک بالاتر می رود، اثرگذاری دنیای اطراف و به ویژه دوستان او بیشتر می شود والبته پدر و مادر باید بتوانند به درستی و با عبارات قابل فهم برای او به سوالات وی پاسخ دهند. حتی وقتی والدین احساس می کنند که کودک نگرانی هایی دارد ولی نمی تواند در این خصوص سر صحبت را باز کند، گاه لازم است خودشان به بهانه ای آغازکننده بحث باشند.
بخش عمده ای از این محتوای آموزشی نیز به خود والدین بر می گردد. آنها باید اطلاعات صحیح داشته باشند و به علاوه باید بدانند در مواجهه با سوالات و با موقعیت هایی مثل کنجکاوی های جنسی آنها (مثلا به بهانه دکتربازی) یا حتی خودارضایی در این دوران باید چه عکس العملی نشان دهند. واکنش های نادرست و شتاب زده می توانند تاثیرات عمیق بر تربیت و رشد روانی اجتماعی کودکان بر جای بگذارد.
بنابراین لازم است والدین کودکان و خصوصا مادران ابتدا خود اطلاعات مناسب برای آموزش کودکان و پاسخ به سوالاتشان را کسب کرده و سپس در نهایت احترام و جدیت به ایجاد رابطه صمیمانه و معتمدانه با کودکان در زمینه مسائل جنسی بپردازند تا بدین ترتیب خطرپذیری و احتمال کسب اطلاعات غلط و نامناسب جنسی را برای فرزندانشان به حداقل برسانند.
والدین باید خود مراقبتی را در سه سالگی یعنی دورانی که کودک به هویت جنسی میرسد، به صورت غیر مستقیم در او نهادینه کنند، زیرا کودکان بعد از سه سالگی میتوانند نقش خود را به عنوان جنس مونث و مذکر پیدا کرده و تفاوتهای ساختاری و کارکردی را تشخیص دهند.
شیوندی افزود: به طور مثال اگر در پیش از سه سالگی از پسربچهای پرسیده شود که تو دختر هستی یا پسر؟ به دلیل اینکه استدلال اخلاقی در او شکل نگرفته، علت پسر بودن خود را به داشتن تفنگ، شمشیر، کوتاه بودن مو و… ربط میدهد. اگر این سوال در سه سالگی که هویت جنسیاش را میشناسد، از او پرسیده شود، به دلیل شرم و حیا از پاسخ دادن به این سوال طفره میرود.
اگرچه شرم و حیا از سه سالگی در کودکان شکل میگیرد، اما آنها در این سن، نوعی کنجکاوی دارند، به طوری که به طور مداوم نسبت به جنس مخالف مانند پدر و مادر به صورت هدفمند خود را مقایسه میکنند لذا والدین باید برای مراقبت از کودکشان نکاتی را در نظر بگیرند.