بسياري از اوقات والدين با اين مشكلات به كلينيك درمانگري مراجعه مي كنند كه فرزندشان هنگام خشم، رفتارهاي عجيب و غريبي به شكل خودآزاري از خود نشان مي دهند. مثلا سر خود را محكم به ديوار، كف اتاق يا هر چيز سخت و محكم ديگر مي كوبد. در اكثر مواقع، اين خشم ناشي از آن است كه كودك چيزي خواسته و خواسته او اجابت نشده و يا كودك «نه» شنيده يا اينكه خواهر يا برادر بزرگ تر او، به وسايلي كه او علاقه مند است دست زده يا تصاحب شان كرده در اينجا اين سوال براي والدين مطرح مي شود كه چه چيز باعث بروز چنين رفتاري است و در چنين مواقعي چگونه بايستي برخورد نمود؟
در واقع زماني كودك دست به چنين رفتارهايي مي زند كه شدت خشم، تنش و ناكامي كه تجربه مي كند، از آستانه تحملش بيشتر باشد. مشابه چنين رفتاري را در بزرگسالان هم مي توان مشاهده نمود: گاهي اوقات بزرگسالان نيز وقتي با مشكلات عاطفي عظيمي مواجه مي شوند (مثلا هنگام مرگ عزيزان) شروع به رفتارهاي خود آزارگرانه مي كنند مثلا به سر و روي خود مي كوبند يا موهاي خود را مي كشند. وقتي علت را از آنها جويا شويم،
خواهند گفت كه اين طوري احساس مي كنند احساسات منفي شان اندكي تخليه مي شود و چون درد و رنج جسمي اي كه از اين طريق برايشان ايجاد مي شود بسيار كمتر از رنج عاطفي شان است، ترجيح مي دهند اين درد جسمي را به جان بخرند تا اندكي از درد رواني و عاطفي شان كاسته شود.
براي كودكان نيز همين جالت وجود دارد؛ آستانه تحمل كودكان براي ناكامي هاي عاطفي بسيار كمتر از بزرگسالان است و ناكامي اي كه شايد از ديد بزرگسالان بسيار ناچيز و موجه پنداشته شود ممكن است براي كودك بسيار آزاردهنده و غير قابل تحمل بوده، آسيب و درد عاطفي عميقي براي وي ايجاد نمايد. در چنين مواقعي او ترجيح مي دهد كه با ايجاد آسيب ها و دردهاي جسمي اندكي از تنش عاطفي خود را بكاهد تا درد و رنج رواني كمتري را تجربه كند.
براي چنين كودكاني نوازش هاي جسمي از طرف مراقبان و علي الخصوص پدر و مادر، بسيار ضروري است چرا كه كودك بايد محبت و عواطف را از طريق بدن خود كسب كند تا بدنش هم برايش ارزشمند تلقي گردد.
وقتي كه والدين كودك را به شكل محبت آميزي نوازش كنند، كودك متوجه مي شود كه از طريق همين بدن مي تواند محبت و علاقه ديگران را به دست آورد و بدن بيشتر برايش ارزشمند خواهد شد؛ چرا كه منبع كسب محبت است. درست مثل بزرگسالي كه مي داند «صورت» از اندام مهم در جلب توجه و قضاوت ديگران است، پس ارزشمندي اعضاي صورت باعث مي شود حتي در شرايط سخت عاطفي كه قصد خودزني دارد، مراقب باشد كه به آنها كمترين آسيب وارد شود.
بنابراين، كودكي كه به محض عصباني شدن شروع به خودزني مي كند، بيش از بقيه كودكان نياز دارد كه مورد نوازش هاي آرام، دلسوزانه و مهربانانه قرار گيرد. والدين چنين كودكي بايد سعي كنند در مواقع مختلف، با لحني آرام، ملايم و محبت آميز با او صحبت هاي دوستانه انجام دهند و همزمان صورت، سر و موهاي او را نوازش نمايند.
يكي ديگر از راهكارها جهت كاهش تنش و افزايش ارزشمندي بدن در كودكان اين است كه اجازه دهيم در وان آب و كف به بازي و شنا بپردازند.
بازي با حباب ها، اسباب بازي ها، ليزخوردن و شناوري در آب، علاوه بر اينكه تفريح بسيار بزرگي براي بسياري از كودكاني شمرده مي شود، كمك مي كند تا تنش ها و هيجانات كودك به نحو مطلوبي كاسته شود و آستانه تحمل كودك بالاتر رود. به طور كلي اگر كودك شما هم گاهي چنين رفتارهايي از خود نشان مي دهد، سعي كنيد كه زندگي شادتر و تفريحات بيشتري برايش فراهم نماييد. هر روز با او صحبت كنيد، برايش كتاب داستان بخوانيد و ترجيحا از كتاب داستان هايي استفاده كنيد كه تصاوير بزرگ و رنگارنگي دارند. اين امر باعث مي شود علاقه مندي كودك به كتاب بيشتر شود. كتاب وسليه بسيار خوبي براي پر كردن اوقاتي است كه شما مشغول كار هستيد و فرصت رسيدگي به كودك را نداريد.
او مي تواند چندين دقيقه با كتابي كه دوست دارد سرگرم شود بدون اينكه به دنبال وسايل خطرناكي باشد كه شما در دسترسش قرار نمي دهيد يا از او مي گيريد و اين كار باعث ناكامي و خشم او مي شويد. فقط به شرطي كه كودك به كتاب بيش از آن وسايل علاقه مند باشد. پس سعي كنيد با انتخاب كتاب خوب چنين علاقه اي در وي ايجاد كنيد و از عصبانيت هاي ناشي از ناكامي پيشگيري نماييد. راهكار ديگر ماساژ دادن كودك است. ماساژ علاوه بر اينكه تحريكات لمسي مناسبي براي كودك فراهم مي كند، فرصت مناسبي براي كاهش تنش هاي عضلاني و گفتگوي محبت آميز با او است. علاوه بر همه آنچه كه گفته شد، گاهي رفتارهاي خشن يا انضباط سخت گيرانه والدين باعث بروز چنين رفتارهاي پرخاشگرانه و خودتخريبي در كودك است.
مراقب باشيد كه در تنبيه هاي خود از روش هاي خشن و آسيب زننده و صداهاي بلند استفاده نكنيد. مخصوصا زماني كه رفتارهاي خودتخريبي از كودك سر مي زند هرگز با خشونت و صداي بلند او را از اين كار منع نكنيد؛ چرا كه كودك خودش در شرايط سخت و ناراحتي قرار دارد. بهتر است شما هم ناراحتي و نگراني خود را از وضعيت او به شكل محبت آميزي به وي نشان دهيد تا اعتمادش را نسبت به نگراني هاي دلسوزانه خود جلب نماييد. سعي كنيد سطوح خطرناك منزل را تا حد ممكن اندك سازيد. زماني كه كودك شروع به كوبيدن سر خود به ديوار و… نمود، بلافاصله بالش نرمي را حايل سر او با ديوار بسازيد و در حالي كه سر و صورتش را نوازش مي دهيد بگوييد: «مي دونم ناراحتي، مي خوام بالش رو بين سرت و ديوار قرار بدم تا سر كوچولوي خوشگلت كمتر اذيت بشه. من خيلي دوست دارم و دلم نمي خواد اذيت بشي.»
به علاوه، اطمينان حاصل كنيد كه كودك به اندازه كافي اسباب بازي در اختيار دارد و نيازي نيست كه به وسايل و اسباب بازي خواهر و برادر يا همسالانش دست بزند وسايل مشترك آنها را به حداقل برسانيد و با در اختيار قرار دادن توجه مثبت و علاقه مندي بدون چون و چرا، به همراه در آغوش گرفتن و نوازش كودك احساسات مثبت را جايگزين حسادت ها و عواطف منفي در كودك نماييد.
تأثير بيشتر تشويق در مقايسه با تنبيه
تأثير تشويق و تنبيه در سنين مختلف در کودکان متفاوت است. بر اساس بررسي هاي جديد دانشمندان، کودکان تا ۱۲ سالگي برداشت چندان درستي از طبيعت ندارند و به تشويق به مراتب بيشتر از تنبيه واکنش نشان مي دهند. محققان با بررسي مغز کودکان به روش ام آرآي دريافتند، تشويق مراکز ويژه رفتاري را در مغز کودکان تحريک مي کند و کودک رفتارهاي مثبت خود را که تشويق شده است، تکرار مي کند.
پدران افسرده، يادگيري فرزندان شان را به تأخير مي اندازند
ارتباط کلامي کودکاني که پدر افسرده دارند، بسيار ضعيف تر از ديگر کودکان است. بررسي هاي محققان نشان مي دهد پدران افسرده به طور ميانگين ۹ درصد کمتر از ساير پدران براي فرزندان شان کتاب مي خوانند و همين امر در يادگيري و دامنه لغوي فرزندان آنان تاثير مي گذارد. پژوهشگران مي گويند اين تفاوت ممکن است کوچک به نظر برسد اما وقتي تأثير آن در تکامل يادگيري گفتار کودک در نظر گرفته شود تفاوت قابل توجه اي خواهد بود.
تأثير تشويق و تنبيه در دوره هاي سني گوناگون در کودکان يکسان نيست
دانشمندان در بررسي هاي جديد دريافتند، کودکان تا سن ۱۲ سالگي برداشت درستي از تنبيه ندارند و با تشويق بيشتر هدايت مي شوند. محققان با بررسي مغز کودکان در ۸ سالگي، مراکز ويژه رفتاري را در مغز تحريک مي کند و کودک رفتارهاي مثبت خود را که تشويق شده است، تکرار مي کند.
به گفته آنها تنبيه در کودکان ۸ ساله چنين تاثيري ندارد و کودک در اين سن نمي تواند درک کند که در صورت مشاهده واکنش منفي براي يک فعاليت، نبايد آن را دوباره تکرار کند.
برای دیدن پربازدیدترین های نی نی نما لطفاً کلیک کنید…