یك استاد تغذیه دانشگاه شهید بهشتی درباره رژیم گیاهخورای،می گوید: گیاهخواران دو دستهاند؛ یك دسته افرادی كه فقط گیاهخوار محض هستند و هیچ نوع فرآورده حیوانی را مصرف نمیكنند و دسته دوم افرادی كه گوشت نمیخورند اما، برخی فرآوردههای حیوانی مانند شیر و تخممرغ را میخورند و ممنوعیتی ندارند.
خدیجه رحمانی ادامه میدهد: صرف گیاهخورای محض یعنی افراد دسته اول كمبود ویتامینهایی مانند B12 و D را تجربه خواهند كرد درحالی كه دسته دوم مشكل خاصی پیدا نمیكنند و در كنار مصرف فرآوردهای حیوانی و انواع گیاهان و سبزیجات بدن سالمی خواهند داشت. این استاد تغذیه عنوان میكند: گیاهخواری در هر شكل آن برای برخی گروههای سنی مانند زنان باردار، كودكان و برخی سالمندان توصیه نمیشود. در كنار اینكه فرد برای این كار نباید خودسرانه عمل كند و باید زیرنظر پزشك متخصص و با برنامه غذایی گیاهخواری كند تا دچار كمبود ویتامین و پروتئین نشود.
رحمانی درباره فواید گیاهخواری و اثر آن در دفع سموم از بدن میگوید: گیاهخواری سبب دفع سموم زیادی از بدن میشود و در درمان بسیاری از بیماریها مانند پرفشاری خون، اضافهوزن و چربی خون موثر است به شرطی كه فرد راه و رسم آن را درست اجرا كند و برنامه غذایی خودش را بر اساس نظر یك متخصص تغذیه تنظیم كند. این استاد تغذیه عنوان میكند: در هرمهای خوراكی تقریبا ۵۵ تا ۶۵درصد به غلات اختصاص داده شده؛ و ۱۵ تا ۲۰ درصد هم به میوهها، سبزیها و صیفیجات اختصاص داده میشود. بخش كوچكتری كه پنیر و تخممرغ هم در آنها جای میگیرند، بخش گوشتها را تشكیل میدهند. شیر و لبنیات تازه و كمچرب در بخش دیگری از این هرم قرار میگیرد. با این وصف در تمام راهنماهای غذایی توصیه میشود بخش عمده دریافت مواد مغذی از طریق مواد غذایی گیاهی باشد.
برای دیدن پربازدیدترین های نی نی نما لطفاً کلیک کنید…
بعضي اشخاص نميتوانند بين زنده خواري و گياهخواري فرقي بگذارند و حال اينكه گياهخـواري بـه
عوض اينكه به مردم يك راه صحيح نشان بدهد آنها را بيشتر در اشتباه مياندازد. فقط اجتناب از خوردن
گوشت براي بهداشت كار بسيار ناچيزي است. نان سفيد، برنج صاف شده، شكر، شيريني جـات و غيـره
هر يك به تنهايي ضررش كمتر از ضرر گوشت نيست. اگر يك گياهخوار درصدد برآيد كه فقـط بـا نـان
سفيد يا پلو يا شكر و يا مانند آنها تغذيه نمايد چند ماه بيشتر زنده نميماند. گياهخواري بـا پخـت و پـز
هيچ ارزشي ندارد.
بزرگترين گياهخواران آمريكا، انگلستان، هندوستان و اسرائيل بعد از خواندن كتاب من به اشـتباهات
خود پي برده، در صفحه هاي مجلاتشان اقرار نموده و روش زندهخواري را راه صحيح اعـلان كـرده انـد.
آنها اكنون كتابهاي مرا به فروش ميرسانند و براي زنده خواري تبليغ ميكنند. با وجود ايـن تـازه يـك
نفر مردهخوار پيدا شده كه ميخواهد در ايران اولين سازمان گياهخواري (يعني همان مـرده خـواري فقـط
بدون گوشت) را پايه گذاري نمايد. اصولاً مقصود گياهخواران تندرستي انسان و دفاع از قـوانين طبيعـت
نيست، بلكه آنها فقط كشتن يك موجود زنده را غير انساني و گناه حساب ميكنند.
بعضيها ميگويند كه زندهخواري تازگي ندارد. آنها نيز سخت در اشتباهند. بعضـي از آنـان غـذاهاي
زنده را در ضمن وسايل پزشكي ديگر براي معالجه «بعضي بيماريها» به كار ميبرند. بـين ايـن روش و
زندهخواري كامل كه بنده توصيه ميكنم از زمين تا آسمان تفاوت است. آنها مواد زندهي نبـاتي را يگانـه
خوراك حقيقي بشر اعلان نميكننـد. آنهـا مصـرف مـواد مـرده و داروهـاي سـمي را صـريحاً محكـوم
نمينمايند. آنها برنامه هاي غذايي درست ميكنند و از ويتامينها صحبت مينماينـد و بـراي هـر يـك از
مرضها دستورات مخصوصي صادر مينمايند تا از اين راه از مردم ساده لوح پولهاي هنگفتي به دسـت
بياورند. اين يك شارلاتاني بيش نيست كه خوردن آب تُرب يا آب سيبزميني را ليوان ليـوان بـه مـردم
تجويز ميكنند در صورتيكه ما از همين سيبزميني و تُرب سالادهاي خيلي خوشمزه تهيه ميكنيم و بـه
مصرف ميرسانيم.
من در اين باره بايد توضيح بيشتري به مردم بدهم تا آنها هيچ وقت فراموش نكنند. اين واجب تـرين
و اساسي ترين نكتهي مطلب است و پايهٔ فلسفهٔ تغذيه ميباشد. اگر در اين كتاب كوچك اين مطلب
چندين بار تكرار شود مانعي ندارد، چون همهي گفته هاي من فقط به منظـور اثبـات ايـن نكتـه اساسـي
ميباشد.
«خـام» در
حقيقت خام نيست و «پخته» در حقيقت پخته نيست. معمولاً كلمه خام به معني نپختـه، حاضـر نشـده و
ناقص محسوب ميشود و مردم اشتباهاً ميوه جات و سبزي جات زنده را خام تصور ميكنند و حـال اينكـه
اينطور نيست. طبيعت كليه غذاهاي گياهي را از هزاران نوع مواد خام درست ميكند و با اشعه خورشيد
ميپزد و كاملاً آماده كرده با سلولهاي زنده در اختيار ما ميگذارد. مردم كوتاه بين ايـن غـذاهاي زنـده و
كامل را در آشپزخانه ها نميپزند؛ بلكه غذاي پخته را با آتش ميكشند، ميسوزانند و نابود ميكننـد. آنهـا
در آشپزخانه ها براي خود و عزيزانشان فقط بيماري ميپزند و بس.
طبيعت براي همه موجودات زنده روي زمين مطابق احتياجات بدن آنها غذاي گياهي بـا سـلولهـاي
زنده به بار آورده است. هيچ موجود زنده به غير از انسـان آشـپزخانه نـدارد، آنهـا همگـي غـذاي زنـده
ميخورند، به عبارت ديگر آنها زنده خوارنـد. آن كسـاني كـه غـذاي زنـده را روي آتـش مـيگذارنـد و
سلولهاي آن را ميكشند و ميخورند در حقيقت غذا نمـيخورنـد بلكـه خاكسـتر غـذا را مـيخورنـد،
سلولهاي مرده ميخورند، جسد سلولها را ميخورند؛ از اين رو ما آنها را مرده خوار خواهيم ناميد. اين
كلمه هر چقدر هم زننده باشد عين حقيقت است، حقيقت بزرگ كه بايـد هميشـه تكـرار شـود تـا ايـن
اشخاص از كار زشت خود دائماً آگاه باشند.