سومين عامل طلاق در كشور مسئلة ناباروري است كه بهرغم گسترش روشهاي درمان، همچنان وجود دارد. ناباروري يك بيماري است و زوجهاي نابارور حق دارند كه از هر روشي براي درمان خود استفاده كنند. يكي از اين روشها رحم جايگزين است.
دكتر محمدمهدي آخوندي، رئيس پژوهشكدة ابنسينا، در نشستي كه به منظور بررسي جنبههاي مختلف روش رحم جايگزين برپا شده بود، گفت: «باروري نيازمند وجود تخمك سالم و مناسب، اسپرم سالم، محيط شيميايي و فيزيكي مناسب در رحم و سلامت لولـههاي رحمي است تا حاملگي طبيعي بهوقوع بپيوندد. در صورت ضعف هريك از اين عوامل، ناباروري رخ ميدهد و ناگزير بايد از درمانهايي همچون اهداي تخمك، اسپرم، جنين يا روش رحم جايگزين استفاده كرد.» وي اضافه كرد: «بهرهگيري از روش رحم جايگزين از متلاشي شدن بنيان خانواده پيشگيري ميكند. خوشبختانه اين روش درمان از نظر پزشكي، فقهي و حقوقي موردي ندارد و علما جملگي بر اين عقيدهاند كه در صورت فقدان رحم يا در مواردي كه زن نميتواند جنين را در داخل رحم خود نگه دارد، ميتوان از اين روش بهره گرفت و پرداخت وجه نيز منعي ندارد چرا كه فرد از موقعيت جسمي و سلامت خود استفاده كرده و عضو رحم را در اختيار زوج نابارور قرار داده است.»
وي وجود مشكلات فرهنگي را مهمترين مسئله در استفاده از روش رحم جايگزين دانست و افزود: «متأسفانه، جامعه به زناني كه اين اقدام خداپسندانه را انجام ميدهند انگ ميزند. بايد در جامعه فرهنگسازي كرد و با فراهم آوردن زمينههاي مناسب حقوقي، پزشكي و روانشناختي، اين مسائل را حل كرد.» دكتر محسن معيني، فوقتخصص جنينشناسي، هم در اين نشست اظهار داشت:
«از روش رحم جايگزين ميتوان در موارد فقدان رحم، وجود كورتاژهاي متعدد، بيماريهاي عفوني و سقطهاي مكرر بهره گرفت. براي مثال، در مورد زناني كه اصلاً رحم ندارند وليكن تخمدان دارند، چون تخمكگذاري صورت ميگيرد، ميتوان تخمك را از زن و اسپرم را از شوهر گرفت و پس از لقاح دادن در محيط آزمايشگاه، جنين را در رحم شخص ثالث قرار داد. همچنين رحم زناني كه كورتاژهاي متعدد داشتهاند دچار چسبندگي ميشود و نميتوانند جنين را در رحم خود نگه دارند. در موارد ابتلا به بيماريهاي عفوني نظير سل رحمي هم چون رحم سالمي وجود ندارد كه منجر به حاملگي شود، استفاده از اين روش درماني ضرورت مييابد. بيماران قلبي نيز نميتوانند حاملگي داشته باشند چرا كه ضربان قلب در دوران بارداري افزايش پيدا ميكند و حاملگي براي مادر خطرناك خواهد بود. زناني كه سقطهاي مكرر داشتهاند هم نيازمند استفاده از رحم جايگزين هستند.»
وي تصريح كرد: «براي بهرهگيري از روش رحم جايگزين، هر دو زن بايد از نظر سيكل قاعدگي، يعني زمان شروع و ختم قاعدگي كاملاً موازي باشند. بدين ترتيب، از زني كه رحمش شرايط لانهگزيني جنين را ندارد، تخمك را ميگيريم و با اسپرم شوهر در محيط آزمايشگاه لقاح ميدهيم. در مقابل، با دارو از تخمكگذاري زني كه ميخواهد رحم خود را در اختيار زوج نابارور قرار دهد جلوگيري ميكنيم تا محيط رحم براي انتقال جنين آماده شود. البته سابقة اين فرد از نظر ابتلا به بيماريها و اعتياد نيز بايد بررسي شده باشد.»
دكتر ميلانيفر، مشاور حقوقي پژوهشكدة ابنسينا، نيز در اين نشست ابراز داشت: «يكي از مشكلات فعلي استفاده از روش رحم جايگزين اين است كه گواهي ولادت براي كسي صادر ميشود كه بچه را به دنيا آورده، درحاليكه بايد براي صاحبان گامت و اسپرم گواهي صادر شود. بنابراين، لازم است موانع قانوني در اين زمينه رفع شود. مسئلة ديگر وظايفي است كه صاحبان گامت و اسپرم از نظر پرداخت هزينة تغذيه، درمان، مشاوره و غيره به صاحب رحم برعهده دارند چرا كه بارداري خطرآفرين است و ممكن است زن در زمان بارداري يا وضع حمل جان خود را از دست بدهد يا صدمات جبرانناپذيري بر سلامت او وارد شود يا اينكه پس از زايمان دچار افسردگي شود. بنابراين، اين مسائل بايد به دقت بررسي شود.»