– کودک را تحت فشار نگذارید.
کودک را در موقعیتی قرار ندهید که به دروغگویی تشویق شود. به عنوان مثال وقتی از کودک میپرسید «تو با ماژیک روی دیوار خط کشیدی؟» بدیهی است او از ترس پاسخ خواهد داد «نه» در این حالت حتی اگر ماژیک در دستش هم باشد باز هم نه خواهد گفت. در حقیقت حالت گفته شما او را به دروغ گفتن مجبور کرده است. در اینجا میتوانید به کودک بگویید «چه بد شد که روی دیورا خط کشیدی بهتر است آن را با هم پاک کنیم و فکر جدیدی برای نقاشیهای دیواری تو بکنیم.» این شیوه برخورد کودک را به راستگویی تشویق میکند.
– راستگوییهای کودک را تشویق کنید.
زمانی که کودک کار اشتباهی انجام میدهد و آن را برای شما تعریف میکند از او قدردانی و حمایت کنید و به او بگویید «از تو متشکرم که خودت این مطلب را گفتی میدانم که گفتن آن برایت سخت بوده» و آنگاه خودتان اوضاع را مرتب کنید.
– الگوی شایستهای در صداقت برای کودکتان باشید. به عنوان مثال وقتی قولی به کودک میدهید حتما به آن پایبند باشید. اگر به او قول میدهید که او را به پارک خواهید برد حتما این کار را بکنید.
– به کودک اجازه خیالپردازی بدهید.
کودکان خردسال چون هنوز قادر به تشخیص واقعیت از خیال نیستند نمیتوانند بین راست و دروغ تفاوت بگذارند. در واقع نیازمند توسعه و گسترش دنیای خیالی خود هستند تا خلاقیت و ابتکارشان را پرورش دهند.
– زمان مناسبی را برای پاسخگویی به پرسشهای گوناگون کودک اختصاص دهید.
– داستانهایی درباره شهامت داشتن در راستگویی برای کودکتان تعریف کنید.
– به کودک برچسب نزنید. به اونگویید «تو یک دروغگو هستی» این جمله یک حالت تدافعی در او ایجاد میکند و ممکن است از آن به بعد خود را دروغگو بداند.
-علت دروغگویی کودک را کشف کنید.