بیشتر بچه ها از غریبه هایی که ظاهر بدجنسی دارند یا به نحوی ترسناک هستند احساس نگرانی می کنند. ولی واقعیت این است که اکثر کودک آزارها و بچه دزد ها ظاهر معمولی دارند و خیلی از آنها کاملاً دوستانه و خونگرم و صمیمی به نظر می رسند. پس به جای آنکه بچه از روی ظاهر فرد در مورد او قضاوت کند، باید یاد بگیرد که از روی کارهایش در مورد او قضاوت کند.
وقتی با بچه ها بیرون می روید، اشکالی ندارد که اجازه دهید با افراد جدیدی آشنا شوند، سلام کنند و حرف بزنند. زیرا شما کنارشان هستید و بر آنها نظارت می کنید و از آنها محافظت می کنید. ولی اگر فرزندتان تنها بود و غریبه ای به او نزدیک شد، قضیه فرق می کند.
شاید این نکته هم مهم باشد که بچه ها را تشویق کنیم از روی حس ششم و غریزه خود به فرد اعتماد کنند. به آنها یاد بدهیم که اگر کسی باعث می شود که آنها احساس ناراحتی کنند یا احساس می کنند یک جای کار ایراد دارد، حتی اگر نتوانستند توضیحی برای آن بیابند، باید فورا از آن محل و آن فرد دور شوند.
اگر فرزندتان تنها بود و برای کمک مجبور بود از غریبه ها کمک بخواهد چه؟
اول باید سعی کند افراد یونیفرم پوش مانند افسر پلیس یا نگهبانی را پیدا کند. اگر چنین افرادی را پیدا نکرد باید سعی کند از پدربزرگ یا مادربزرگ ها یا خانم هایی که بچه دارند کمک بگیرد. در عین حال باید حواسش به این افراد باشد و اگر به نظرش این افراد قابل اعتماد نبودند، باید از فرد دیگری کمک بخواهد.
با آنکه همیشه نمی توانیم از بچه هایمان در مقابل غریبه ها محافظت کنیم، ولی می توانیم به آنها یاد بدهیم که رفتارهای درست کدامند و اگر کسی از حد و مرز خودش رد شد، او باید چکار کند. اگر بچه ها این چیزها را در ذهن داشته باشند، وقتی بیرون هستند، جایشان امن خواهد بود.
به فرزندتان بگویید که اگر غریبه ای به او نزدیک شد و چیزی مانند اسباب بازی یا خوراکی تعارف کرد یا خواست او را سوار ماشینش کند یا برای کاری از او کمک خواست، فرزندتان باید فورا آنجا را ترک کند یا فریاد بزند. او باید در مورد این قضیه به شما یا بزرگتر قابل اعتماد دیگری (مانند معلم یا مراقبش) بگوید. همین قضیه جایی که کسی – غریبه، آشنا یا دوست – از فرزندتان می خواهد تا رازی را نگه دارد، سعی کند به قسمت های خصوصی بدن بچه دست بزند یا از بچه بخواهد به بدن او دست بزند هم صادق است.