شوهرم بد اخلاق است چکار کنم؟!
اینکه شوهر شما رفتار نامناسبی با شما دارد و بیدلیل از دستتان عصبانی میشود و بد اخلاق است دلایل زیادی دارد. برخی از این دلایل مربوط به مشکل جسمی یا روحی پنهان هستند که شناسایی نشدهاند و دلایل دیگر نیز محیطیاند.
۵ دلیلی که باعث می شود شوهرتان بداخلاق شود!
۱- پایین بودن تستوسترون
هر چند خیلی از افراد، بالا بودن سطح تستوسترون را با خشم و خشونت مرتبط میدانند، اما معمولا استفادهی نادرست از استروئید است که چنین رفتارهایی در فرد ایجاد میکند، نه تولید تستوسترون به صورت طبیعی. مطالعات نشان دادهاند مردانی که سطح تستوسترونشان پایین است، تحریک پذیرترند و در معرض نوسانات خلقی قرار دارند. فاکتورهای محیطی مانند رژیم غذایی و کیفیت خواب نیز میتوانند بر سطح تستوسترون اثر بگذارند. خیلی از مردان دچار کمبود تستوسترون هستند که معمولا تشخیص داده نشده باقی میماند.
۲- پایین بودن سروتونین
یکی از پیام رسانهای عصبی مهم در مغز ما، سروتونین است که نقش مهمی در سلامت هیجانی و روحی ما دارد. اگر میزان سروتونین کم باشد، تحریک پذیر و عصبی و افسرده خواهیم شد. تغذیه و عادات خواب همان طور که بر سطح تستوسترون اثر میگذارند، بر میزان سروتونین نیز اثرگذارند.
۳- استرس زیاد
کورتیزول یا همان هورمون استرس میتواند سبب تحریک پذیری و زودرنجی شود و ضمنا مشکلات ادراکی ایجاد نماید. اگر شوهر شما در محل کارش زیاد در معرض استرس است و خوب نمیخورد و به اندازهی کافی نمیخوابد، پس سطح کورتیزول خونش بالاست و همین میتواند او را به آدم دیگری تبدیل کند.
۴- از دست دادن هدف و هویت مردانه
کارها و تلاشهای سخت همسرتان با هدف زندگی کردن طبق ایدهآلهای دور از دسترس مردانه میتواند او را فرسوده کند. تنها به موفقیت کاری توجه کردن و هدف را صرفا روی درآمد بیشتر گذاشتن میتواند سبب استرس، انزوا و اندوه شود. شوهر شما ممکن است احساس کند در مقایسه با دیگران، نالایق است و این احساسات میتوانند خود را به صورت خشم و عصبانیت بروز بدهند.
۵- ضربههای روحی رفع نشده
این امکان هم وجود دارد که شوهر شما درگیر مشکلات هیجانی حل نشدهای باشد که سعی میکند زخمهای روحی ناشی از آنها را پنهان کند. در نتیجه، این سرکوب و خودخوری او را عصبی و تحریک پذیر کرده است.
همیشه سعی کنید رویکردتان در اختلافها و بحرانها، با خونسردی و آرامش همراه باشد. اگر هر دوی شما نسبت به هم عصبانی باشید و پرخاش کنید، به راحتی موقعیت از کنترلتان خارج خواهد شد.
برخورد با شوهر بداخلاق
۱. نترسید
از خود ِ خشم نترسید. این را بدانید که خشم از کمبود قدرتی واقعی ناشی میشود. در اغلب موارد خشم، به این دلیل ظاهر میشود که فرد کنترلی روی موقعیت پیش آمده ندارد. پس از این به بعد به خشم همسرتان مانند گریهی یک کودک نگاه کنید، نه غرش یک شیر!
۲. رفتار و حرکات خودتان را بررسی کنید
به این فکر کنید که نقش شما در برانگیخته شدن خشم همسرتان چیست. باید با خودتان روراست باشید. اگر در شعله ور شدن آتش اختلافها نقشی دارید، پس باید مسئولیت رفتارهای خودتان را بپذیرید و اگر به این نتیجه رسیدید که عامل خشم شوهرتان رفتاری از خودتان است شاید لازم باشد بابت آنها عذرخواهی کنید. اما اگر ارتباطی میان خشم همسرتان و رفتارهایتان پیدا نکردید، پس باید ببینید کجاها و در چه مواردی همسرتان نسبت به شما دچار سوء تفاهم میشود.
۳. بپذیرید که خشم شوهرتان، یکی از عادتهای اوست
خیلی وقتها، خشم یک مرد فقط یک عارضه است؛ عادتی که با کم اهمیتترین انگیزهها برانگیخته میشود. این تقصیر شما نیست که همسرتان زود عصبانی میشود و مهم نیست او چقدر تلاش میکند (عمدا یا غیر عمد) تا شما را شستشوی مغزی بدهد که باور کنید مقصر شما هستید، به هر حال تحریک پذیری همسر شما ربطی به شما ندارد. مسئولیت کلمات و رفتارهای شوهر شما با خود اوست، بنابراین هرگز بابت رفتارها یا حرفهایش خودتان را سرزنش نکنید.
۴. سعی نکنید خشم او را مهار کنید
سعی نکنید خشم همسرتان را کنترل کنید و مهمتر اینکه تمرکزتان را روی تغییر دادن او نگذارید، چون نمیتوانید، فقط خودش میتواند خودش را تغییر بدهد. تمام کاری که شما میتوانید بکنید این است که واکنش خودتان را نسبت به او کنترل کنید و در نتیجه روی واکنشی که او در نهایت به شما نشان میدهد اثر بگذارید. به عبارتی دیگر، او میتواند آتش به پا کند، اما شما میتوانید پناه بگیرید تا این آتش شما را نسوزاند.
۵. خشم ناشی از یک رنج بزرگ است
وقتی یک مرد با زنی بدرفتاری میکند، با خودش هم بدرفتاری میکند. در ابتدا خشم به مرد احساس قدرت و تسلط میدهد، اما کم کم او را از درون میسوزاند و تهی میکند. این حس کلیشهای «مردانگی» دارای خاصیت بوم رنگی بر سلامت جسمی و روحی مرد است و او در درون خود کشمکش و رنجی دارد که نمیداند چیست یا اجازهی بروز به آن نمیدهد. در نتیجه گرفتار چرخهی معیوبی میشود که رهایی از آن ساده نخواهد بود. اگر شما بتوانید خشم شوهرتان را از این زاویه ببینید، اختلافها و جنگ و جدالها را شخصی تلقی نخواهید کرد و میدانید که خشم همسرتان ریشه در رنجی بشری دارد.
۶. خشم نشانهی ضعف است
برخلاف چیزی که در اغلب فرهنگها به تصویر کشیده میشود، خشم نشانهی قدرت نیست، بلکه ریشه در ضعف دارد. مردان قوی که اعتماد بنفس خوبی دارند نیازی به داد و بیداد کردن ندارند، بلکه فقط مردان ضعیف و ترسو این کار را میکنند. پس سوال اصلی باید این باشد که: دلیل پنهان خشم چیست؟
۷. حس شوخ طبعیتان بهترین مدافع شماست
وقتی در لحظهای حساس قرار گرفتید که میدانید همسرتان در آستانهی عصبانی شدن است، یادتان باشد که خنده و شوخی بهترین دارو برای هر دوی شماست. به چیزی فکر کنید که شما را به خنده بیندازد. مثلا این متن طنز را به خاطر داشته باشید: «خداوند مرد را آفرید و به او گفت: گوش کن، من به تو دو اندام شگفت انگیز دادم که به تو قدرت فکر کردن و منفعت رساندن به دنیا را میدهند: یک مغز و یک آلت تناسلی! اما اعتراف میکنم که نقصی در طراحیشان وجود دارد و آن هم اینکه، این دو اندام نمیتوانند به طور همزمان خون کافی داشته باشند تا خوب عمل کنند!»
یک نکته
یک مرد ممکن است به خاطر هیجاناتی که سرکوبشان میکند و از بروزشان میترسد از دست همسرش عصبانی شود. مثلا مردی که از بچهگی به او یاد دادهاند «مرد که گریه نمیکند»، انرژی درونش که مایل به گریه کردن است را سرکوب میکند و این انرژی ممکن است به صورت خشم و عصیان جلوه کند؛ بنابراین در این لحظه، این احساس ناامنی و پریشانی درون یک مرد است که حرف میزند و رفتار میکند، نه مردی که عاشق شماست.
تکنیکهایی برای برخورد با شوهر بداخلاق
۱. خشم او را تغذیه نکنید
خشم یک ویژگی مهم دارد: موقتی است! بنابراین اجازه دهید همسرتان عصبانی باشد و بدانید که بالاخره آرام خواهد شد. اگر خشم او را تشدید کنید، ممکن است ساعتها و حتی روزها طول بکشد. یادتان باشد که خشم او خواهد گذشت، اما چیزهایی که در اوج بگومگوها به هم میگویید ممکن است زخمهایی همیشگی به جا بگذارد.
۲. صبر کنید تا آرام شود
وقتی که همسرتان آرامتر و منطقیتر است در مورد خشمش حرف بزنید و علت را جویا شوید. تعجب نکنید اگر شوهر شما همچنان عصبانی است، حتی وقتی که همه چیز طبق خواست او پیش رفته است. درک کنید که بدن یک سیستم انرژی است و طول میکشد تا این انرژی فروکش کند. معمولا ۲۰ دقیقه طول میکشد تا تاثیر آدرنالین فروبنشیند. هر وقت همسرتان آرام شد، رفتار غیر منطقیاش را مطرح کنید.
۳. خط قرمزهایتان را مشخص کنید
خط قرمزها و مرزهایتان را مشخص کنید و به آنها پایبند بمانید. بزرگترین اشتباه این است که اغلب افراد به طور دقیق مشخص نمیکنند چه چیزهایی را نمیتوانند تحمل کنند. مشخص کردن خط قرمزها و اعلام آنها به همسرتان، یکی از موثرترین تکنیکهای مدیریت خشم در خانه است.
۴. جنگی را که میدانید در آن بازندهاید شروع نکنید
بهترین ژنرالها بلدند تنها زمانی باید وارد جنگ شوند که میدانند میبَرند. آنها منابع خود را برای جنگهایی که میدانند توان پیروزیاش را ندارند هدر نمیدهند. هر چه کمتر بجنگید، برای وارد شدن به جنگهایی که میدانید برندهاید قدرتمندتر خواهید شد. با چنین روشی نه تنها قدرت و انرژی بیشتری ذخیره میکنید بلکه همسرتان را نیز با پیروزیتان شگفت زده خواهید کرد و او میفهمد که شما برای چیزهایی میجنگید که واقعا برایتان مهماند. البته موضوع دقیقا بُرد و باخت نیست، بلکه هدف این است که بدانید و هوشیار باشید که چه چیزهایی ارزش مبارزه کردن دارند و چه چیزهایی را باید رها کنید و بگذرید.
۵. بیاحترامی را تحمل نکنید
هیچ برخورد تحقیرآمیز و بیادبانهای را نباید تحمل کنید. مردی که با شما بد رفتاری میکند و با خود پسندی به شما بیاحترامی میکند تنها تا زمانی میتواند به این رفتارش ادامه بدهد که هیچکس به او اعتراضی نکند و رفتارش را به چالش نکشد. اگر او خیالش راحت باشد که کسی اعتراضی نمیکند، حرفهای آزاردهندهای به شما خواهد زد که به واسطهی آنها، خود پسندیاش را بیشتر و بیشتر تقویت کند.
توصیهای قدیمی هست که شاید کمی ناخوشایند باشد، اما درست است: «اگر یک بار من را احمق فرض کردی باید خجالت بکشی، اما اگر برای دومین بار من را احمق فرض کردی من باید خجالت بکشم»؛ بنابراین اگر شوهر شما بیشتر از یک بار به شما بیاحترامی کرد، این وظیفهی شماست که متوقفش کنید. بدین گونه که بگذارید بداند چنین بیاحترامیهایی را از جانب مردی که قسم خورده تا آخر عمرش عاشق شما بماند تحمل نمیکنید. اگر اجازه دهید بارها و بارها با شما بد رفتاری کند، یعنی به او اجازه میدهید باور کند که رفتارش ایرادی ندارد. پس تحمل نکنید و خط قرمزهایتان را واضح اعلام کنید.
۶. هر وقت لازم بود عذرخواهی کنید
البته نیازی به این توصیه نیست، اما ارزش تکرار کردن را دارد: اگر در عصبانیت و تشدید اختلاف با همسرتان نقشی دارید پس باید مسئولیت بپذیرید و بگویید: «مغذرت میخواهم». هیچ چیزی مانند یک عذرخواهی واقعی، یک قلب عصبانی را آرام نمیکند. مراقب باشید که عذرخواهیتان از ته قلب باشد و هیچ، اما و اگری به دنبال نداشته باشد. مثلا: «من واقعا متاسفم که تو را ناراحت کردم، اما تو ظرفها را نشستی و خودت باعث ناراحتی من شدی». اگر از «اما» استفاده کنید، عذرخواهیتان را نفی و خنثی کردهاید.
۷. باور کنید تغذیه نیز اثر دارد
همسرتان چه میخورد؟! هله هوله زیاد میخورد؟ اهمیت یک رژیم غذایی خوب برای سلامت روان اهمیت دارد و نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت. حتما شنیدهاید که میگویند: ما همان چیزی هستیم که میخوریم. اگر شوهر شما غذاهایی که ارزش غذایی چندانی ندارند (مانند سیب زمینی سرخ کرده، غذاهای فرآوری شده، شیرینی) زیاد میخورد، پس تعجبی ندارد که مغزش داغ میکند! یک رژیم غذایی ناسالم و بیارزش میتواند هر کسی را دیوانه کند!
پس توصیه میکنیم سبزیجات تازه را به مقدار زیاد وارد رژیم غذاییتان کنید، گوشت قرمز را اغلب با ماهی و گوشت سفید جایگزین کنید، آبمیوههای طبیعی را به جای آبمیوههای صنعتی انتخاب کنید و ضمنا از مکملهایی مانند ویتامین B کمپلکس، ویتامین C، امگا ۳ و مولتی ویتامین استفاده کنید و زیاد آب بنوشید. مطمئن باشید با رعایت این نکات تغذیهای، تحریک پذیری و نوسانات خلقی همسرتان به میزان شگفت انگیزی بهبود خواهد یافت.
اگر هیچ کدام از این راهکارها جواب نداد، او را از خانه بیرون کنید! البته شوخی میکنیم، این کار شما کاملا غیرقانونی است و درد سرهای زیادی برایتان دارد. از سویی دیگر، ممکن است شوهر شما دچار اختلال پرخاشگری باشد یا عوارض مغزی دیگری داشته باشد که باید توسط پزشک متخصص، بررسی و تشخیص داده شود. شاید بتوانید او را متقاعد کنید که با هم به یک پزشک متخصص مراجعه کنید.
در مقابل عصبانیت همسرتان شما عصبانی نشوید
عاقلانه نیست که در واکنش به خشم همسرتان عصبانی شوید. اگر شما در برابر یورشهای کلامی همسرتان آرام بمانید و خونسردیتان را حفظ کنید، او از رفتار خودش شرمنده خواهد شد، سعی میکند رفتارش را اصلاح کند و حتی احترام بیشتری برای شما قائل خواهد شد.
حتما برای شما هم پیش آمده که عصبانی شده باشید و حرفهای غیرقابل تحملی زده باشید، اما طرف مقابلتان در جواب شما، آرام مانده و عاقلانه واکنش نشان داده است. آیا در دلتان او را تحسین نکردهاید و برایش احترام بیشتری قائل نشدهاید؟ آیا خیلی زود از آنچه گفتهاید پشیمان و شرمنده نشدهاید؟ بسیار خب، همسرتان را نیز در چنین موقعیتی قرار دهید.
بدانید چه زمانی باید چنین مردی را ترک کنید
شاید لازم شود تصمیم جدی و سختی بگیرید. اگر تمام راهکارهایی که به کار بردید به بن بست خوردند و شوهر شما زندگیتان را به شدت تلخ کرده و بدیهای او خیلی بیشتر از خوبیهایش شدهاند پس او دیگر مردی نیست که با او ازدواج کردهاید و نمیتوانید با او شاد باشید. پس مجبورید انتخاب سختی بکنید.
موقعیتتان را ارزیابی کنید و فکر کنید آیا باید در این رابطه بمانید (به هر دلیلی) یا اینکه تصمیم بگیرید این زندگی را ترک کرده و خودتان را نجات دهید. یادتان باشد یک رابطهی توهین آمیز مورد پسند هیچکس نیست. اگر خشم و پرخاش در خانه موج بزند، همه آسیب خواهند دید؛ شما، بچهها و حتی خود همسرتان.
همدلی شما لازم است
اگر شما صبور باشید و با همدلی و مهربانی رفتار کنید میتوانید همسرتان را متقاعد کنید که باور کند این تنها مهربانی و محبت نسبت به همدیگر است که رابطهتان را نجات میدهد و ماندگار میکند. همدلی، اکسیر زندگیست، تمام زخمها را التیام میدهد و روح را به تعالی میرساند. پس محبت و همدلیتان را از همسرتان دریغ نکنید.
منبع خبر : برگرفته از bartarinha