کودکان چه داستانهایی را دوست دارند؟/ انواع داستان

انواع داستان
داستانهایی را كه ممكن است به دانش آموزان گفته شود می توان به هفت نوع تقسیم كرد از این قرار:
۱٫ داستانهای واقعی
حوادث این گونه داستانها را از محیط كودك می گیرند و به تدریج آنها را گسترده تر می كنند و گاهی از حوادث تاریخی استفاده می كنند. داستانهای واقعی فرصتی خواهند بود كه كودك اخلاق و كردار و عادتهای مطلوب پیدا كند، زیرا تلاش خواهد كرد كه از قهرمان داستان، تقلید كند.
۲٫ داستانهای خیالی
داستانهایی هستند كه از شخصیتهای فرضی و اعمال غیرواقعی تركیب یافته اند. جنبه ی تحریكی داستانهای خیالی صحنه های عجیب و غریب آنهاست، مانند داستانهای هزار و یك شب. در این گونه داستانها نباید شخصیتهای ترسناك و وحشت انگیز باشند و كودكان را به اضطراب و ترس دچار كنند.
۳٫ داستانهای نمادی (سمبولیك)
داستانهایی هستند كه اشكال زندگی را به صورتهای نمادی نشان می دهند و بازگو می كنند و حوادث آنها معمولاً به زبان حیوانات و پرندگان مختلف، بیان می شوند، مانند داستانهای كلیله و دمنه. (۱) این گونه داستانها بیشتر مورد علاقه كودكان هستند، زیرا معانی دور از ذهن بچه و افكار عمیق در آنها وجود ندارد.
۴٫ داستانهای قهرمانی
داستانهای مربوط به اكشتافات، گردشهای علمی و امثال آنها را گویند كه صفات شجاعت و شهامت و قهرمانی را به طور غیرمستقیم تعریف و تحسین می كنند و از فرهنگها و ارزشهای اخلاقی و تشویق فضیلتها حكایت می كنند.
۵٫ داستانهای فكاهی
هدف این گونه داستانها ایجاد دلخوشی و نشاط و رفع خستگی در خواننده یا شنونده است. داستانهای فكاهی دارای اثر تهذیبی خوبی هستند، زیرا كردار مطلوب را نمی توان از طریق پند و اندرز یا موعظه جدی ایجاد كرد و اوضاع و احوال فكاهی بیش از نصایح در ایجاد كردار مطلوب مؤثرند.
۶٫ داستانهای اجتماعی
این گونه داستانها محتوی مسائل و مشكلات اجتماعی هستند و گاهی نیز یكی از محیطهای اجتماعی را توضیح می دهند. داستانهای اجتماعی به تربیت و گسترش جنبه های عاطفی توجه دارند و بر ارزشهای انسانی تأكید می كنند مانند محبت، فداكاری، همكاری و … در همه ی این داستانها، اجتماعات برتر و مطلوب، منعكس می شوند.
۷٫ داستانهای تاریخی
حوادث و شخصیتهای آنها از تاریخ گرفته می شوند و گاهی درباره ی قهرمانی دور می زنند كه حوادث را به وجود می آورد، گاهی نیز از یك حادثه تاریخی معینی حكایت می كنند و شخصیتهای داستان در همین حادثه، بازی می كنند.
هركدام از انواع مذكور داستانها برای سن یا كلاس معینی مناسب است، مثلاً داستانهای خیالی برای كودكان خردسال مناسب ترند، در صورتی كه داستانهای بزرگسالان باید دور از موضوعهای خیالی باشند.

صفات یك داستان خوب

هر نوع داستان وقتی برای كودكان، جالب و مفید خواهد شد كه:
۱٫ حوادث آن مسلسل و به یكدیگر مربوط باشند، هر حادثه ای به دنبال حادثه ی دیگر بیاید و رابطه ی آنها قطع نشود كه در این صورت، خسته كننده می شود و تصورات شنونده را درباره ی آنها از همدیگر می گسلد.
۲٫ دارای یك نوع «وحدت» آشكاری باشد كه همه ی حوادث آن را به همدیگر مربوط كند.
۳٫ بیشتر حوادث آن در اطراف حركت و فعالیت دور بزند و كودك را به آنها متوجه گرداند.
۴٫ در شنونده، صورتهای ذهنی قوی ایجاد كند. ایجاد این صورتها در ذهن كودك وقتی ممكن است كه عناصر آنها برای او مأنوس باشند یا به آنچه می شناسد مربوط باشند به همین سبب، باید عناصر آنها همگی «ساده» باشند و به زبان ساده نیز گفته شوند تا كودك به فهم و تقلید آنها قادر باشد.
۵٫ با این همه، باید عناصر نامبرده دارای یك نوع غرابت نامأنوسی باشند و اعجاب كودكان را برانگیزند.
۶٫ چون كودكان بیشتر به محسوسات توجه دارند از این رو، باید همه ی داستان، درباره ی امور و مسائلی باشد كه احساس آنها برای كودكان ممكن است، نه امور معقول و معنوی كه از فكر آنان دورند.
۷٫ این نیرو را داشته باشد كه خاطرات، افكار، اطلاعات و تجارب مفید را به كودكان الهام كند و تجارب تازه ای در اختیار آنها بگذارد.
۸٫ كودكان خردسال داستانی را دوست می دارند كه دارای عبارات مكرر باشد كه در موارد و جاهای مختلف داستان آورده شوند و نقل و بیان آنها با یك نوع آهنگ و وحدت موسیقی همراه باشد.
۹٫ دارای رنگ عاطفی باشد و هیجانهای پراكنده ای را در شنونده برانگیزد، به این معنا كه كودك در آن، شادی یا خشم یا اندوه یا خوشبختی و جز آن احساس كند.
۱۰٫ از مهم ترین صفات داستان خوب و پسندیده این است كه یك هدف اخلاقی داشته باشد، اگرچه این هدف باید ضمنی باشد و به طور صریح برای دانش آموزان آشكار نباشد.
۱۱٫ با زمانی كه برای گفتن یا خواندن آن اختصاص داده شده متناسب باشد، به این معنا كه وقتی برای كمك به دروس روخوانی از آن استفاده می شود باید كوتاه باشد و اگر برای خواندن آزاد است طولانی بودنش اِشكال نخواهد داشت.