کودکان هم بازی که با یکدیگر ۱/۵ تا ۳/۵ سال تفاوت سنی دارند نسبت به هم بیشتر حسادت میکنند. نخستین فرزندان خانواده بیشتر از فرزندان دیگر حسود هستند. کودکان باهوش بیشتر دچار حسادت میشوند. کودکان یک خانواده که خیلی مورد توجه و علاقهی مادر یا پدر هستند به یکدیگر احساس حسادت بیشتری دارند. معمولاً آغاز حسادت از نظر روانکاوی از حدود ۱۵-۱۶ ماهگی در کودکان ظاهر میشود و در همان دو سه سال اول زندگی به اوج خود میرسد. شدیدترین مرحلهی حسادت در دوران قبل از ۵ سالگی است.
حسادت چگونه خود را آشکار می کند؟!
جلوهی حسادت، پرخاشگری، هجوم، آزار، صدمههای موذیانه و حمله و گاهی هم خودخوری و انزوا است. برخی از افراد حسود ممکن است خراب کای کنند، فیالمثل چیزهایی را بشکنند، اماکنی را ویران کنند، آشغال را در کف اتاق بریزند و …گاهی حسادت به صورت ناسزا گفتن، ضربه زدن، خرد کردن شخصیت، آزار و اذیت کردن طرف، قهر کردن و از این قبیل است.
حسادت ممکن است به صورت انزواطلبی، عدم شرکت در بازی دیگران، رقابتهای افراطی، مبارز بودن، شهرتطلبی بیش ازحد، تواضع زیادتر از اندازه، سخاوت، طمع و حرص ظالمانه خود را نشان دهد و در سنین بزرگسالی این امر به صورت سبقتجویی بیحساب در رانندگی یا در عرصهی حیات اجتماعی و سیاسی خود را نشان دهد.
برخی از حسودان، خراب کار و منحرف بار میآیند، رابطهشان با دیگران خوب نیست، احساس تنهایی و متروک ماندن دارند، سعی در از میان بردن سوگلی خانواده میکنند، از دیدن لذت و آسایش دیگران احساس خشم میکنند، عصبانی میشوند و میکوشند وضع و موقعیت او را به خطر بیندازند.
طرز فکر کودکان در مورد حسادت
آنها هرگز در مورد حسادت پرسش نمیکنند زیرا هر کودکی در زندگی خود کمابیش آن را تجربه کرده و خوب آن را درک میکند.
منشأ حسادت:
منشأ حسادت یا تشدید کنندهی آن غالباً محیط و خانواده است. فرد فکر میکند که موقعیت او در خانواده در اثر نفوذ دیگران به خطر افتاده و دیگر نمیتواند آن موقعیت قبلی را داشته باشد. برخی از این گونه رفتارهای نادرست را ذکر میکنیم:
الف) حسادت به کودک جدید:
هنگامی که کودک دیگری پا به خانه میگذارد حس حسادت کودک اول را تشدید میکند. گاهی به این علت که شما کودک اول را به خوبی برای پذیرش نوزاد آماده نکردهاید، و گاهی هم با رعایت تمام نکات و آمادگی لازم کودک برای پذیرش نوزاد، باز کودک دچار حسادت شدیدی شده است که این حسادت را به صورتهای مختلفی بروز میدهد.
برخی آشکارا به نوزاد صدمه میزنند برخی نیز به علت ترس از والدین در خیال به او صدمهی شدیدی وارد میکنند یا حتی باعث مرگش میشوند. در این صورت خود اغلب دچار اضطراب و کابوس و شبادراری میشوند، شروع به آزار و اذیت اطرافیان میکنند، ناخن میجوند، دچار اختلالات جسم مثل آسم میگردند یا روی پوست بدنشان دانههایی ظاهر میشود.
«هر وقت ناراحت شدی به من بگو»، شما با این بیان به او میفهمانید که احساسات او را درک میکنید. سعی کنید او را در بیان احساسات واقعیش آزاد بگذارید نه این که مجبور شود بر روی آنها سرپوش بگذارد.
وقتی که کودک را در حین صدمه زدن به نوزاد غافلگیر میکنید فوراً او را با بیطرفی و آرامش و خیلی جدی از این کار بازدارید و آشکارا راجع به انگیزهی او از این کار صحبت کنید. این روش بهتر از تنبیه و ناسزاگویی یا حبس کردن به شما کمک میکند. هر یک از کارهایی مثل نبوسیدن نوزاد جلوی کودک اول یا در آغوش نگرفتن نوزاد یا بد گفتن و مزاحم خطاب کردن او جلوی کودک که باعث ایجاد سوء تفاهم در کودک شود خود مشکل دیگری را به وجود میآورد.
در مورد برادر و خواهر:
هرگز با کودکان بزرگتر و کوچکتر یکسان رفتار نکنید به کودک بزرگتر امتیازاتی مانند دادن پول توجیبی، دیر به رختخواب رفتن و بیشتر از فرزند کوچکتر درخارج از خانه بودن را بدهید. هرگز نخواهید کودک بزرگتر به خاطر کودک کوچکتر یا برادر به خاطر خواهر فداکاری یا از خود گذشتگی کند.
کودکان از پدر ومادر محبت یکسان نمیخواهند بلکه آنها مایلند که مانند فردی خاص و یگانه مورد محبت قرار بگیرند. ساعتی را فقط با یک کودک باشید و در آن لحظه اجازه دهید کودک احساس کند که او تنها فرزند خانواده است. بدانید که کیفیت محبت شما برای کودک اهمیت دارد نه برابری محبت.
به هر حال در طریق «اصلاح و درمان» بهتر است این نکات در نظر گرفته شود:
۱- تفهیم و آگاه کردن، ۲- رعایت عدالت، ۳- محبت در تنهایی (مهر و محبت انفرادی تسکین دهنده و آرامشبخش است)، ۴- ایجاد زمینهی اعتماد، ۵- ارجاع کار (مثل سپردن کار نوزاد به کودک بزرگتر)، ۶- جرأت دادن (والدین کاری کنند که کودک احساس عظمت نماید)، ۷- تفهیم زیان عجز (کودک متوجه شود که ضعیف و ناتوان بودن هم چیز خوبی نیست)، ۸- جایگزین کردن (اگر قرار است خواهر یا برادرش را بزند، عروسکی به او بدهید تا دقدلی خود را سر او خالی کند)، ۹- عقده تکانی (به او اجازه دهید که حس نفرت خود را بیان کند)، ۱۰- قطع امید او (امید به این که او میتواند به کودک صدمه بزند را قطع کنید).
حسد گاهی ثمره تفاوت سنی میان فرزندان یک خانواده است. بچه خردسال به هر مزایایی که طفل بزرگ از آنها برخوردار است، حسادت میورزد و بچه بزرگتر از محبت و مواظبتی که به بچه کوچکتر میشود بدش میآید. تبعیض پدر و مادر علت دیگر حسادت کودکان است. والدین بدون اینکه آگاه باشند به فرزندان زیبا ، خونگرم و با استعداد بیشتر مهر میورزند و این باعث حسد فرزندانی میشود که چینی نیستند.
والدین از آنجایی که میل دارند بچههایشان طبق موازین معینی پرورش یابند و بر کودکان دیگر پیشی گیرند، حدودی برای پیشرفت فرزندان خود قائل نمیشوند. وقتی که اطفال نتوانند به این حدود خود را برسانند خود را نالایق و گناهکار می پندارند. این از یک طرف و از طرف دیگر سرزنش پدر و مادر و مقایسه ناپسندی که بین فرزندان و اطفال دیگر بعمل میآورند، حسد کودکان را نسبت به آنها بیشتر رفتهاند بر میانگیزد.