انضباط به معنای تنبیه کردن برای اصلاح رفتار نیست. اصول انضباطی مؤثر در کنار رهنمودها و تعیین حدود، به کودک کمک میکند تا فردی منضبط بار آید.
ثبات در برقرار کردن روشهای انضباطی، امری ضروری است. در هر روشی که به کار گرفته شود، ثبات مهمترین اصلی است که باید رعایت شود.
بسیاری از اوقات، والدین به شیوهای رو میآورند، اما پس از چند روز که تغییری را مشاهده نمیکنند، به شیوه دیگری متوسل میشوند. یک یا دو روش انضباطی را در پیش بگیرید که بتوانید همواره به آن پایبند باشید و اجازه دهید گذر زمان تأثیر آن را نشان دهد. فراموش نکنید که گاه باید رفتاری را اصلاح کنید که طی پنج سال در کودک شما شکلگرفته است.
تعیین قانون و حد و حدود رفتاری
کودکان باید قطعیت امور را بدانند، اینکه چهکاری را میتوانند انجام دهند و چهکاری را نمیتوانند. حدود به کودک میفهماند در هر شرایطی چه انتظاراتی باید داشته باشد و این درواقع رهنمودی برای رفتار او به شمار میرود.
وقتی حدی برای فرزند خود تعیین میکنید، توجه داشته باشید که آن را کوتاه و روشن بیان کنید. توضیحات پیچیده دربارۀ مقررات تأثیر زیادی بر کودک شما ندارد. عباراتی از قبیل: حتماً باید با بزرگتر از خیابان رد شوی چون ممکن است تصادف کنی یا نباید از مبلها بالا بروی چون ممکن است بیفتی، نمونهای از قوانین مختصر و مفید است.
دلیل لزوم مقررات را برای فرزند خود توضیح دهید. هیچکس، حتی یک کودک پنج ساله، دوست ندارد به او دستور دهند. اگر بتوانید توضیح سادهای برای لزوم مقررات خود بیان کنید، کودک شما بهتر از آن پیروی میکند.
اگر باید مقرراتی رعایت شود، در فرصت مناسب، قبلاً آن را به فرزند خود یادآوری کنید. مثلاً اگر کودک شما هنگام رد شدن از خیابان با دوچرخه فراموش میکند که ابتدا بایستد و خیابان را نگاه کند، قبل از آنکه برای دوچرخهسواری با کودک خود بیرون بروید به او یادآوری کنید: یادت باشه که برای رد شدن از خیابون، باید بایستی و ماشینها رو نگاه کنی.
مثبت باشید!
اولین نکتهای که در اجرای یک برنامۀ انضباطی مؤثر باید رعایت شود، مثبت بودن است. هرچند اکثر افراد روی موارد منفی انگشت میگذارند، اما تمجید کردن روشی مؤثر و نیرومند در تغییر رفتار است. متأسفانه غالب اوقات وقتی کودک گریه میکند، جیغ میکشد یا سروصدا راه میاندازد، به یاد قوانین انضباطی میافتیم، نه زمانی که آرام و بیصدا در اتاق بازی میکند. روش خود را تغییر دهید و بر رفتارهای مثبت فرزند خود تمرکز کنید.
دقیقاً مشخص کنید که قصد دارید چه رفتاری را تقویت کنید. مدتی رفتار کودک را زیر نظر بگیرید و هرگاه رفتار موردنظرتان از کودک سر زد از او تمجید کنید. مثلاً اگر فرزندتان اسباببازیهایش را به خواهر کوچکترش نمیدهد، مترصد زمانی باشید که او بهراحتی با خواهرش کنار میآید.
گاهی باید خیلی دقت کنید، اما بالاخره رفتار مناسب از او سر خواهد زد. میتوانید از رفتار مناسب به این صورت تمجید کنید: از اینکه اینطوری اسباببازیهایت را با خواهرت تقسیم کردی واقعاً خوشحالم. نکتۀ مهم این است رفتار کودک را تحسین کنیم، نه اینکه او را به دلیل خوب بودن موردتمجید قرار دهیم.
تضعیف رفتارهای منفی
برای تضعیف رفتارهای منفی نیز میتوانید از تحسین استفاده کنید. اگر از کودک خود برای انجام ندادن رفتار منفی تمجید کنید، انجام رفتار منفی را کاهش خواهید داد. اگر فرزند شما خواست خود را با غرغر بیان میکند، هرگاه بدون ناله کردن تقاضایی کرد، از او تمجید کنید: از اینکه بدون ناله کردن چیزی را می خوای واقعاً خوشحالم. ممکن است مدتی طول بکشد تا رفتار منفی رو به کاهش بگذارد، اما بالاخره این مرحله شروع میشود.
عواقب تخلف رفتاری را گوشزد کنید
وقتی حدود را برای فرزند خود مشخص میکنید، بهتر است عواقب تخلف از آن را نیز بازگو کنید. هر رفتاری پیامدی طبیعی به دنبال دارد. گاه نادیده گرفتن عواقب طبیعی رفتار کودک آسان است. مثلاً اگر کودک از شام خوردن خودداری کند نتیجۀ طبیعی آن گرسنگی است. اگر با دوستانش بدرفتاری کند کسی با او بازی نخواهد کرد. در صورت لزوم بگذارید فرزندتان چنین پیامدهایی را تجربه کند.
در مقام والدین میتوانید برای بعضی از رفتارها عواقب منطقی تعیین کنید. مثلاً اگر کودک شما از یک اسباببازی درست استفاده نمیکند آن را از او بگیرید. اگر وسیلهای را خراب میکند، از او بخواهید در تعمیر آن نقشی داشته باشد. اگر با رنگ یا مداد شمعی جایی را کثیف کرد از او بخواهید در تمیز کردن آن محل کمک کند.
شاید گاه لازم باشد برای اصلاح یک رفتار، از راهکار منفی بهره بگیرید. وقفه روش مؤثری است تا کودک شما دوباره کنترل خود را به دست آورد. اما برای آنکه این روش کارایی خود را حفظ کند باید درست اعمال شود.
مکانی را در منزل برای این تنبیه در نظر بگیرید، مثلاً اتاق بچهها. یک صندلی را دور از مکان بازی بچهها یا مکانی پرت در خانه قرار دهید. یکی دو رفتار را که درخور چنین تنبیهی باشد، مشخص کنید: مثلاً کتک زدن دیگران، لگدزدن یا رفتار بیادبانه نسبت به بزرگترها.
توجه داشته باشید که این تنبیه را در موارد مختلف به کار نبرید. همچنین برای رفتارهایی که مکرراً از کودک سر میزند، از این تنبیه استفاده نکنید.
اعمال بیش از اندازۀ تنبیه کارایی آن را از بین میبرد.
وقتی کودک به رفتاری دست میزند که قصد تضعیف آن را دارید، ابتدا به او اخطار بدهید. اگر کودک به رفتار خود ادامه داد، به او بگویید باید پنج دقیقه تنبیه شود. زمان وقفه باید با سن کودک متناسب باشد؛ یک دقیقه در ازای هرسال. با کودک خود درگیری لفظی پیدا نکنید و در صورت لزوم او را تا محل وقف همراهی کنید.
وقتی زمان وقفه تمام شد، شاید لازم باشد رفتار موردنظر و علت وقفه را بهطور خلاصه برای کودک توضیح دهید. این باید آخرین واکنش شما در مورد رفتار مذکور باشد. گذشته را فراموش کنید و هر یک به دنبال کار خود بروید.
محرومیت از امتیازات
گاه برای سرپیچی از مقررات میتوانید امتیازی را لغو کنید. محرومیت از تماشای یک فیلم جالب، بازی با اسباببازی یا پلیاستیشن اگر بهجا انجام شود، مؤثر خواهد بود. ممنوعیت تماشای تلویزیون، زمانی که برنامۀ جالبی ندارد، فایدهای نخواهد داشت.
جمعکردن تمام اسباببازیها برای تخلف از یک قانون احتمالاً وضعیت را بدتر میکند، چون کودک دیگر سرگرمیای ندارد جز اینکه مزاحمت ایجاد کند و اگر بازی با پلیاستیشن را برای یک روز منع کنید تأثیرش بیشتر از محرومیت یکهفتهای است. چون بعد از گذشت یکی دو روز هم شما و هم فرزندتان فراموش خواهید کرد که اصلاً برای چه آن را کنار گذاشتهاید.
و خلاصه اینکه، هر راهکاری را به کار میبرید، به این نکات توجه داشته باشید:
• در کار خود ثابتقدم باشید.
• جریمه یا تنبیه را بلافاصله بعد از رفتار نادرست اعمال کنید. اگر بین رفتار نادرست و مجازات آن خیلی فاصله بیفتد ارتباط بین رفتار و نتیجۀ آن احساس نمیشود.
• اطمینان حاصل کنید که نوع پاداش و تنبیه برای کودک شما اهمیت دارد.
• بگذارید گذر زمان تأثیر راهکار را نشان دهد. معجزه و تغییر رفتار یکشبه اتفاق نمیافتد.
جملاتی که والدین در هنگام صحبت کردن با کودک استفاده می کنند بر روحیه و روان کودک بسیار مهم و تاثیرگذارند پس سعی کنید از گفتن برخی جملات مخرب و ناراحت کننده به آنان پیشگیری کنید!
تربیت کودک کار ساده ای نیست. شما باید در رفتار با کودکتان محتاط باشید. ما در اینجا ۱۰ جملهای را که نباید به بچههایتان بگویید، برایتان آوردهایم.
۱٫ «بگذار من خودم این کار را انجام میدهم»
طبیعی است که میخواهید کنترل کارهای کودکتان را به عهده بگیرید. به عنوان مثال رختخواب او را جمع کنید یا اتاقاش را مرتب کنید اما با این کار او هیچ گاه نمی تواند(یا نمیخواهد) کارهایش را خودش انجام دهد.
::۲٫ «گریه نکن»
کودکان باید در بیان احساساتشان آزاد باشند. زمانی که به کودکتان می گویید: «گریه نکن» در واقع به او میفهمانید که گریه کردن اشتباه است، در صورتی که این کار طبیعی است.
:traffic_light:3. «چرا نمیتوانی شبیه… باشی؟»
هیچ چیز برای کودک دردناکتر از این نیست که بشنود برادر، خواهر یا دوستش بهتر از او است. به جای این کار، نقاط مثبت و منحصر به فرد او را تایید کنید.
::۴٫ «آیا مطمئنی که میخواهی آن را بخوری؟»
به جای قضاوت درباره کودک بهتر است درباره تغذیه و عادات غذا خوردن و ورزش کردن با او به گفتگو بنشینید.
.
::۵٫ «صبر کن تا… به خانه بیاید»
گفتن این جمله، ۲ اشتباه به همراه دارد. اول این که تنبیه او تا زمانی که فرد مورد نظر به خانه بیاید، به تاخیر میافتد و او قادر است در این زمان به کار اشتباه خود ادامه دهد. دوم این که شما با گفتن این جمله نشان میدهید که بر کودکتان تسلطی ندارید.
::۶٫ «اتفاقی نیافتاده، حال تو خوب است»
شاید برای ما یک خراش چیز بزرگی نباشد اما برای کودکتان این طور نیست. یک خراش کوچک میتواند بدترین اتفاقی باشد که برای او میافتد. به ناراحتی کودکتان اهمیت دهید اما آن را بزرگ جلوه نکنید.
:traffic_light:7. «من قول میدهم»
زمانی که شما زیر قولتان میزنید، در واقع اعتماد کودکتان را از بین میبرید. بنابراین درباره مسائلی که احتمال میدهید ممکن است از توان شما خارج باشد، به جای کلمه «قول میدهم» از «سعی خودم را میکنم» استفاده کنید.
::۸٫ «او… دیوانه است»
اگر شما نمیخواهید فرزندتان، خواهر یا برادر خود را دیوانه بخواند، شما نیز نباید دیگران را به این نام بخوانید.
::۹٫ «دلیلی برای ترس وجود ندارد»
گفتن این جمله حقیقت ترس را برای کودکتان تغییر نمیدهد. بهتر است به جای این جمله با فرزندتان درباره ترس اش صحبت و به او در حل این مشکل کمک کنید.
::۱۰٫ «منم از تو متنفرم»
ممکن است گاهی کودکتان از روی عصبانیت این جمله را به شما بگوید. در این شرایط به جای این که مانند او رفتار کنید، بهتر است به او بگویید که بر خلاف او، دوستش دارید.