حدود ۳ سال است که درمانهای مختلفی از جمله آی یو آی و ای وی اف انجام دادم اما بارداری اتفاق نمی افتد.. دیگه کم کم دارم باور می کنم که نازا هستم.. از این بابت خیلی ناراحتم.. چگونه با ناباروری کنار بیایم؟!
خودتان یا همسرتان را سرزنش نکنید. اگر باردار شدن بیشتر از آنچه انتظار داشتید طول کشیده است، احساس ناامیدی طبیعی است. تشکیل یک خانواده و بزرگ کردن فرزندان برای بسیاری از افراد بخشهایی اساسی از زندگی هستند و وقتی این اهداف به سادگی به دست نمیآیند، ممکن است احساس کنید شما مشکلی دارید.
چگونه با استرس ناباروری کنار بیاییم؟!
مهمترین توصیه به شما حفظ آرامش و دور کردن استرس و پیروی از قانون رها کردن است. مدتی پیگیری برای درمان را کنار بگذارید.
بدانید و بپذیرید که شما و همسرتان در دورهٔ تلاش برای بارداری فراز و نشیبهایی خواهید داشت. برای شروع با یکدیگر صحبت کنید و از زوجهای دیگری که هنوز در تلاش برای باردار شدن هستند مشورت بگیرید.
اگر تمام زندگی شما روی رژیم سختگیرانهای از نظارت بر دمای پایهی بدن و رابطهٔ جنسی برنامهریزیشده خلاصه شده است، سعی کنید به خودتان مدتی مرخصی بدهید. تلاش کنید عشق و جذابیتی را که در وهلهٔ اول شما را به هم رساند است زنده کنید.
داستانهای زیادی از زوجهایی هست که در طول یک مسافرت موفق به لقاح شدند یا وقتی دست از تلاش سخت و جدی کشیدند. مدتی خود را رها کنید و به بارداری فکر نکنید. گاهی مهمترین دلیل ناباروری می تواند استرس باشد.
اگر دورهمیها یا جشنها برایتان خیلی ناراحتکننده است، مثلا همهٔ خواهر و برادرهای شما دو سال پیش بچهدار شدند یا اینکه مرتب به مهمانی تولد نوزادان دعوت میشوید، به خودتان اجازه دهید که وقتهایی که خیلی ناراحت هستید به این مراسم نروید.
به خاطر داشته باشید که دیگر علایقتان را دنبال کنید یا علایق جدیدی بیابید. اگر همیشه خواستهاید که ساز زدن را یاد بگیرید این کار را بکنید. اگر کار مورد علاقهتان پیادهروی در طبیعت است، حتماً آن را امتحان کنید یا در کلاس نقاشی، رقص یا چیز دیگری که همیشه شما را وسوسه کرده است شرکت کنید.
فراموش نکنید که خندیدن یکی از بهترین داروهاست. یک فیلم کمدی ببینید، به ویژهبرنامههای طنز بروید، رمان یا مجلات طنز بخوانید و البته، اگر حالتان را بهتر میکند، یک دل سیر گریه کردن هم هیچ ایرادی ندارد!
بسیاری از مشکلات نسبتاً ساده درمان میشوند، بنابراین اگر تشخیص پزشک را بگیرید ممکن است خودتان را از ناامیدی خیلی بیشتری نجات دهید.
من و همسرم چگونه میتوانیم از یکدیگر حمایت کنیم؟
شاید صحبت کردن با یکدیگر مهمترین کاری باشد که شما میتوانید برای نزدیک ماندن به هم انجام دهید. دربارهٔ احساساتتان صادق و روراست باشید و همسرتان را نیز تشویق کنید که همینطور باشد. سعی نکنید احساسات یکدیگر را حدس بزنید، به جای آن با یکدیگر حرف بزنید و به یکدیگر گوش کنید.
شما و همسرتان ممکن است احساسات یکسانی دربارهٔ تلاش برای بارداری نداشته باشید و شاید هر کدام از شما راههای متفاوتی برای کنار آمدن با این مشکل داشته باشید. یکی از شما ممکن است عصبانی باشد و دیگری احساس گناه کند. ممکن است یکی از شما بخواهد هر گزینهای را که برای باروری وجود دارد امتحان کنید، درحالیکه دیگری ترجیح دهد به تلاش با روشی کمتر تهاجمی ادامه دهید. حتی شما یا همسرتان ممکن است بخواهید درمانهای باروری را به طور کامل متوقف کنید اما از مطرح کردن این موضوع بترسید، گون در هر صورت تأثیر عاطفی مشکلات باروری عمیق و پیچیده است؛ میتواند زندگی جنسی شما را مختل کند، باعث فشار مالی شود و در روابط دوستی و زندگی اجتماعیتان اختلال ایجاد کند.
به یکدیگر فرصت و فضای پردازش و هضم عواطف شخصی را بدهید، به شیوهٔ طرف دیگر در مواجهه با این مشکل احترام بگذارید و در عین حال هر زمان که لازم بود حرفهایش را با دلسوزی بشنوید. با ذهنی باز گوش کنید و به دنبال راههایی باشید که این موقعیت دشوار را با هم مدیریت کنید.
ایجاد برخی محدودیتها میتواند مفید باشد. تمرکز روی تلاش برای بچهدار شدن ممکن است استرس شما را بیشتر کند و بر هر چیز دیگری که شما به عنوان یک زوج از آن لذت میبردید سایه بیندازد. برای مثال، سعی کنید برای صحبت دربارهٔ ناباروری محدودیت زمانی ایجاد کنید و اگر برخی مراسمها احساسات دردناکی را در شما زنده میکنند مثلاً شام خوردن با دوستی که تازه باردار شده است یا یک مهمانی خانوادگی که کودکان زیادی در آن هستند، شاید بهتر باشد که آن را رد کنید.
اگر شما یا همسرتان احساس اضطراب، افسردگی یا درماندگی میکنید، متخصص سلامت روان میتواند کمک کند. از پزشکتان بخواهید شما را به یک مشاور ناباروری که به طور ویژه برای حمایت از زوجهای دارای مشکلات باروری آموزش دیده است، ارجاع دهد. همچنین میتوانید در گروههای آنلاین مربوط به باروری با دیگران دربارهٔ تأثیر مشکلات باروری روی رابطه و زندگی جنسیتان صحبت کنید.
آیا مشکلات باروری میتواند باعث افسردگی شود؟
بله، مشکلات باروری میتواند به افسردگی منجر شود. انتظاراتی که دربارهٔ روند زندگیتان داشتید ممکن است آنطور که قرار بود و شما امید داشتید، پیش نرود. از دست رفتن خانوادهای که تصور کرده بودید با همسرتان میسازید ممکن است هر ماه از نو برایتان تکرار شود و این احساس که بدنتان به شما پشت کرده است هم میتواند شبیه یک جور خیانت به نظر بیاید.
بیشتر زنان با اعتقاد به چیزی که در کودکی یا دبیرستان یاد گرفتهاند بزرگ میشوند، اینکه باردار شدن یک هدف آسان است. برای بسیاری از زنان، به ویژه زنان جوانتر، باردار نشدن ممکن است اولین ناامیدی باشد که آنها به عنوان یک بزرگسال با آن مواجه شدهاند.
پس از تشخیص اینکه طبیعت با نقشههای شما همکاری نمیکند، ممکن است در تلاش برای رسیدن به هدفتان فعالتر شوید و از کیتهای پیشبینی تخمکگذاری و جدولهای دمای پایهٔ بدن استفاده کنید اما اگر این اقدامات هم مؤثر نباشد، احساس میکنید یکی دیگر از انتظاراتتان دربارهٔ چیزی که قرار بود مؤثر باشد نقش بر آب شده است و ممکن است کمکم احساس ناخوشایندی پیدا کنید و وقتی انتظاراتتان یکی پس از دیگری نقش بر آب میشود، احساس خسران و افسردگی میتواند به تدریج در شما ایجاد شود. اگر دوستان و خواهر و برادرها شروع به بچهدار شدن کردهاند هم ممکن است شما احساس بدتری در بارهٔ مشکلات باوری پیدا کنید.
برای برخی زنان، احساس افسردگی ممکن است بعد از هر پریود، برای چندین روز ادامه داشته باشد و برای برخی دیگر، این احساسات هفتهها باقی میماند. وقتی افسردگی مانع از این میشود که همان کسی باشید که همیشه بودید، مراجعه به یک متخصص سلامت ذهنی که در مشکلات باروری تخصص دارد میتواند کمک زیادی به شما بکند. بهتر است در این مورد شک نکنید و برای بهبودتان یک قدم بردارید و فکر نکنید که خودتان بهتر از هر کسی خودتان را میشناسید و میتوانید از پس مشکلات بربیایید، و همین حالا کمک بگیرید تا دچار افسردگی شدید نشوید، چون این اتفاق مشکل شما را حل نخواهد کرد.
منبع خبر : برگرفته از madarsho