چگونه بچه را لوس نکنیم؟
آیا محبت بیش از حد کودکان را لوس میکند؟
یکی از نیازهای اساسی کودکان دریافت محبت از جانب پدر و مادر میباشد. در واقع بدون برآورده شدن این نیاز، کودک به درستی پرورش پیدا نمیکند. در واقع چیزی به اسم محبت بیش از اندازه بی معنی است. محبت پایهی اصلی پرورش کودک میباشد و بنابراین نباید از آن دریغ کرد. گذاشتن محدودیت در ابراز محبتتان به کودک و دریغ کردن آن به بهانهی ترس از لوس شدن کودک، ترسی بی پایه و عملا مضر میباشد.
نیاز کودک به محبت بیقید و شرط
هر کودکی نیاز به محبت بی قید و شرط دارد. یعنی در جریان رشد طبیعی کودک باید متوجه شود که والدینش او را همانطور که هست میپذیرند و دوستش دارند. در واقع نباید کودکتان را فقط در یک شرایط خاص دوست داشته باشید. البته این به این معنی نیست که هر رفتار کودک قابل قبول میباشد. گاهی اوقات برخی والدین تهدیداتی از این قبیل به کار میبرند: اگر این کار زشت را بکنی، دیگر دوستت ندارم. یا تو دختر بدی هستی. عباراتی این چنین به کودک میفهمانند که کودک در هرحال دوست داشتنی و ارزشمند نیست.
دوست داشتن بی قید و شرط و ابراز کردن آن به کودک مانع از تربیت صحیح و باعث لوس شدن کودک نمیشود. در واقع لوس شدن کودک به علت سبک فرزندپروری غلط و رفتارهای دیگر والدین میباشد که از اشتباهات رایج تربیتی است.
سبک فرزندپروری و لوس شدن کودک
والدین بر اساس سبک فرزندپروی که بر میگزینند ممکن است باعث لوس شدن کودک خود شوند. برای آگاهی از انواع سبک فرزندپروری کلیک کنید. به طور کلی والدین را از نظر میزان محبتی که به کودک خود میکنند و انتظاراتی که از او دارند، میتوان به ۴ دسته تقسیم کرد:
تربیت سهلگیرانه
دستهی اول والدینی هستند که به میزان زیاد به کودکشان محبت میکنند بدون اینکه مرزهای روشن و انتظارات روشنی از کودکشان داشته باشند. در واقع شیوهی تربیتی این گونه والدین سهل گیرانه است که منجر به لوس بار آمدن کودک میشود.
تربیت استبدادی
دستهی دوم والدینی هستند که در مقابل دستهی اول قرار میگیرند. آنها هرگونه محبت را از کودک خود دریغ میکنند و در عوض مسئولیتهای زیادی به او محول میکنند و انتظارات زیادی از کودکشان دارند. کودکانی که در این خانوادهها رشد میکنند با مشکلات هیجانی زیادی درگیر میشوند.
سبک تربیتی طرد کننده
سومین دستهی والدین، آنهایی هستند که نه تنها محبتی به کودک نمیکنند، از کودک خود انتظار و توقعی هم ندارند. در واقع کودکان در این خانوادهها از هر نظر مورد غفلت قرار میگیرند. در این خانوادهها هم خطر لوس شدن کودک وجود دارد. چرا که معمولا به جای ابراز توجه و محبت به کودک، باج میدهند. یعنی باج دادن و براورده کردن خواستههای کودک برای جلوگیری از اعتراض او میتواند منجر به متوقع شدن کودک و لوس شدن او و پافشاری روی خواستههایش بشود.
تربیت مقتدرانه مانعی برای لوس شدن کودک
آخرین دسته، والدینی هستند که علیرغم سطح محبت بالا، توقعات به جا و مناسب از کودکانشان دارند. این والدین محبت خود را دریغ نمیکنند، ابراز کلامی و غیر کلامی مناسبی دارند، و به جای محدود کردن ابراز احساساتشان به کودک، توقعات به جا از او دارند. بهترین سبک فرزندپروی همین سبک میباشد که در آن محبت بسیار است اما قوانین پا برجا هستند و خبری از لوس شدن کودک نیست.
پیامدهای دریغ کردن محبت برای جلوگیری از لوس شدن کودک
کودکانی که محبت را با قید و شرط دریافت میکنند و یا از محبت محروم میشوند مشکلات هیجانی زیادی را تجربه خواهند کرد. این افراد ممکن است دچار حس بی ارزشی و کمبود عزت نفس شوند، حس ناامنی را نسبت به دنیا و دیگران پرورش میدهند، در برقراری روابط عاطفی صحیح و صمیمی شدن با دیگران دچار مشکل میشوند، ممکن است برای به دست آوردن محبت به هر راهی خود را بزنند و یا بالعکس نسبت به مسائل عاطفی بی تفاوت شوند.
پیامدهای دریغ کردن محبت بر مغز کودک
علاوه بر تاثیرات گفته شده، اتصالات عصبی که انتظار میرود در مغز کودکی که از محبت محروم شده است یا آن را به شکل سالم دریافت نکرده است، تشکیل نمیشود. یعنی در ساختار مغزی کودکان هم تفاوتهایی ایجاد خواهد شد. این کودکان در تشخیص و ابراز احساسات مختلف خود و دیگران دچار مشکل خواهند شد.
چگونه با بچه لوس برخورد کنیم؟!
راهکار درست برای اجتناب از لوس شدن کودک
گفتن دوستت دارم به کودک، در آغوش کشیدنش، بوسیدنش و مواردی مثل این را محدود نکنید. بالعکس سعی کنید رفتارها و کلامی که نشانهی محبت شما به فرزندتان میباشد را افزایش دهید. در عوض برای فرزندتان قوانین مناسب با سنش تعیین کنید. توقعات روشن و متناسبی داشته باشید و به موقع از تشویق و تنبیه بهره ببرید.
برخی والدین به جای اینکه به فرزند خود محبت کنند، به شکل مادی درخواستهای کودک را براورده میکنند و فکر میکنند این کار محبت کردن است. در واقع این کار موجب لوس و متوقع شدن کودک میشود اما محبت واقعی و اصیل چنین مشکلی را به وجود نمیآورد.
۱٫ قانون گذاری
قوانین مناسب با سن کودک منظور توقعاتی است که شما از کودک خود دارید. مثلا میتوانید از کودک ۵سالهی خود توقع داشته باشید که بعد از بازی کردن وسایلش را جمع کند. گذاشتن قانون بسیار مهم است و از آن مهمتر این است که شما خودتان قوانین خودتان را زیر پا نگذارید. برای مثال اگر چنین قانونی بگذارید و هربار خودتان وسایل او را جمع کنید او یاد میگیرد که اهمیت قوانین را نادیده بگیرد.
اگر قانونی وضع کردهاید، مطمئن شوید کودک آن را متوجه شده باشد. بیان کردن ضمنی آن یا غیر واضح بودنش منجر به تخطی میشود.
۲٫ توقعات به جا
یعنی به فراخور سن کودک از او توقع داشته باشیم اعمالی را انجام دهد. برای مثال به مدرسه رفتن و انجام تکالیف مدرسه، توقع متناسب با سن برای یک کودک ۷ ساله میباشد ولی توقع داشتن از یک کودک ۷ساله که علاوه بر مدرسه، موسیقی، ورزش و بسیاری کارهای دیگر را هم به خوبی انجام دهد، نا به جا میباشد. در واقع میتوان متناسب با سن کودک، توقعاتی از او داشت و مسئولیتهایی به او محول کرد. محول کردن مسئولیتهای کوچک و متناسب به کودک مسئولیت پذیری را یاد میدهد.
۳٫ مواجه کردن کودک با پیامدهای رفتار
در صورتی که کودک قوانین را نقض کرد یا عمل اشتباهی انجام داد، به زبان ساده و به دور از خشونت با پیامدهای رفتارش مواجهش کنید. برای مثال کودکی باید اتاقش را مرتب میکرده ولی نکرده است، شما به جایش اتاقش را مرتب نکنید. او مجبور میشود در اتاق آشفته زندگی کند و در نتیجه ممکن است برخی وسایلش را پیدا نکند.
۴٫ استفاده از تشویق و تنبیه برای جلوگیری از لوس شدن کودک
در صورتی که کودک وظایفش را به خوبی انجام داد یا یک تکلیف رشدی را به خوبی انجام داد میتوانید از تشویق کلامی و مادی استفاده کنید. برای انگیزش دادن به کودک جهت انجام مسئولیتهایش میتوانید هدایایی در نظر بگیرید. البته باید حواستان باشد طوری عادتش ندهید که برای انجام وظائفش توقع هدیه داشته باشد.
استفاده از تنبیه باید متناسب با اعمال کودک باشد، خشونت آمیز نباشد، کودک بداند برای چه کار مشخصی تنبیه میشود و چرا ؟ و بعد از تنبیه باید عمل متناسب که انتظار دارید کودک انجام دهد را متذکر شوید.
منبع خبر : honarehzendegi