چرا همسرم دیگر مرا دوست ندارد؟!

اکثر زوج‌ها یا افرادی که با هم در رابطه عاطفی و عاشقانه مشارکت دارند ممکن است در یک دوره خاص از اینکه کنار هم هستند بسیار خوشحال باشند اما زندگی و روابط عاطفی همیشه طبق روال و به نحوی که در تصور طرفین همیشه مثبت بوده است؛ باقی نمی‌ماند و خیلی از عوامل هستند که باعث بی احساس شدن فرد در روابط عاطفی می‌شود و این سوال را در ذهن همسران پیش می آورد که "چرا همسرم دیگر مرا دوست ندارد؟" و گاها بعضی از افراد نیز وجود دارند که ممکن است از همان اول رابطه بی‌احساس باشند.

چرا همسرم دیگر مرا دوست ندارد، چگونه بفهمم شوهرم مرا دوست دارد؟

بی احساس شدن یعنی اینکه فرد نسبت به رابطه خود بی تفاوت می‌شود و هر اتفاق خوشایند و ناخوشایندی که قبلا او را تحت تاثیر قرار داده است هم اکنون اهمیتی ندارد و شخص در این حالت هیچ چیزی در نظرش اهمیت ندارد و این حالت ممکن است یا به صورت ذاتی در افراد وجود داشته باشد و یا اینکه بعد‌ها بر اثر عواملی در فرد ایجاد شود و باعث بی احساس شدن او به مسائل شود اما در هر صورت این حالت ممکن است باعث شود که رابطه با شکست روبرو شود و در نهایت ناکام بماند.

در این مقاله مهم‌ترین عواملی را که باعث بی احساس شدن در بین زوجین و یا در روابط عاطفی بین افراد می‌شود را توضیح می‌دهیم که اگر شما نیز با این موارد در زندگی سر و کار دارید باید منتظر بی احساس شدن و سرد شدن رابطه‌یتان باشید و گرنه با شناخت و بررسی عواملی که به آن اشاره می‌کنیم از این امر جلوگیری کنید.

چرا همسرم دیگر مرا دوست ندارد؟

۱- حرف نزدن با همدیگر

در رابطه‌های عاطفی و عاشقانه و بیشتر در اوایل و شروع آن خیلی کم پیش می‌آید که افراد از حرف زدن و گفت و گو با همدیگر خسته شوند بلکه حتی به دنبال فرصتی هستند تا با همدیگر حرف بزنند و درد دل‌ها و وقایع روزانه خود را برای هم بازگو کنند و ویژگی‌ها و نقاط ضعف همدیگر را بیشتر بشناسند اما خیلی از اوقات بعد از مدتی که از رابطه عاطفی افراد و یا زندگی مشترک می‌گذرد گفت و گوها و حرف بین آنها خیلی کم‌رنگ می‌شود تا جایی که شاید اصلا فرصتی برای این کار پیش نمی‌آید و یا افراد خودشان این فرصت را به وجود نمی‌آورند و در نهایت بی احساس شدن در این مواقع امری عادی می‌شود و طرفین نسبت به همدیگر سرد می‌شوند.

۲- سرعت و عجله در پیشرفت رابطه

ممکن است افراد در اوایل رابطه خیلی سریع به هم جذب شوند و دوست داشته باشند همه کار‌ها، امور و وقت خود را با یک‌دیگر سپری کنند و بعد از آن خیلی سریع رابطه خود را پیش ببرند که در این میان سریع پیش رفتن رابطه بخصوص برای مردان اصلا خوشایند نیست چون آنها می‌خواهند سنجیده قدم بردارند بنابراین وقتی عجله طرف مقابل خود را می‌بینند تلاش می‌کنند که سرعت پیشرفت رابطه خود را کم کنند و رابطه خود را با اطمینان بیشتر و به سمت رابطه‌ای سالم‌تر و بهتر سوق دهند پس در این حالت نوعی بی احساس شدن دامن‌گیر افراد می‌شود.

۳- عدم حضور یکی از طرفین در رابطه

هنگامی که دو نفر با همدیگر ارتباط عاطفی دارند خواه اینکه در زندگی مشترک باشد و خواه در سایر رابطه‌های عاطفی، از همدیگر انتظار دارند که هر کدام وقت خود را برای طرف مقابل و در اختیار او قرار دهد و در شادی، سرگرمی و ملاقات‌های عاشقانه با هم مشارکت کنند اما وقتی یکی از آنها به خاطر بهانه‌هایی مانند کار همیشگی، گذراندن اوقات با دوستان و غیره همیشه از گذراندن وقتش با طرف مقابل سر باز می‌زند پس طرف مقابل او نیز که در رابطه عاطفی حضور دارد نسبت به او بی‌تفاوت می‌شود و بی احساس شدن در این مواقع نیز امری عادی است.

۴- بوجود آمدن احساس و افکار منفی در فرد

اکثرا برای افراد بخصوص برای مردان این حالت یعنی بی احساس شدن در رابطه وقتی پیش می‌آید که در کاری شکست می‌خورند و یا از هدف خود ناکام می‌مانند. در این هنگام آنها دوست دارند کسی دور و برشان نباشد و فقط تنهایی را ترجیح می‌دهند و نسبت به خودشان افکار منفی زیادی ربطه می‌دهند مثلا وقتی فکر می‌کنند لیاقت کاری را ندارند و یا در بین سایرین محبوب نیستند و سایر افکار منفی دیگر که به مرور باعث می‌شود شخص در رابطه عاطفی خود سرد و بی‌احساس شود.

۵- نگرانی و استرس درباره موضوعات مختلف

استرس داشتن درباره موضوعات مختلف مانند مسائل کاری، مالی و خانوادگی مواردی هستند که در رابطه عاطفی باعث بی احساس شدن بخصوص در مردان می‌شوند چون زنان اکثرا این مشکلات را با حرف زدن و درد دل کردن با نزدیکان خود در میان می‌گذارند اما آقایان وقتی درباره مسئله‌ای استرس دارند هرگز دوست ندارند طرف مقابلشان که با آنها در رابطه عاطفی است ضعفشان را ببیند پس آنها تلاش می‌کنند به تنهایی مشکل خود را حل کنند و در نهایت این مشکلات باعث بی‌توجهی و بی احساسی آنها در رابطه می‌شود و فقط به خودشان مرتبط است و ارتباطی با شریک عاطفیشان ندارد.

۶- وجود مشکلات خلقی در اساس

بی احساس شدن خصیصه‌ای است که در اکثر مشکلات روانی در افراد بروز می‌کند پس برای اینکه بدانید که فرد آیا واقعا در اثر خلق خودش است که بی احساس رفتار می‌کند و یا به مرور اینچنین شده است باید از یک فرد روانشناس کمک بگیرید و یا به نکاتی دیگر دقت کنید؛ مانند اینکه رفتار او را با سایر اطرافیان و خانواده را مشاهده کنید و ببیند آیا با آنها نیز همین‌گونه رفتار می‌کند.

۷- حل نکردن اختلافات

هر رابطه عاطفی هر چقدر هم خوب و عاشقانه باشد باز هم دچار اختلاف می‌شود و اگر برای این اختلافات چاره جویی نشود و به موقع درباره آنها بحث و گفتگو صورت نگیرد و یا در زمان مناسب خود حل نشوند باعث می‌شود که کدورت‌ها به همان شکل باقی بماند و شاید بزرگتر هم بشود و مانند خاطره‌های تلخ برای افراد می‌ماند که با یادآوری آن همیشه اذیت می‌شوند و به جایی می‌رسد که شاید هیچ وقت حل نشود و در نهایت باعث بی احساس شدن طرفین در رابطه عاطفی می‌شود.

۸- روزمرگی و یکنواختی در زندگی

چون بعضی افراد مجبور هستند هر روز به خاطر شغل یا وضعیت کاری خود هر روز ساعت معین و کار مشخصی را انجام دهند و شاید تفریح و تغییر و تحولاتی در این عرصه ندارند و همچنین از طرفی دیگر در رابطه خود نیز در زندگی دچار یکنواختی شده‌اند چون شاید شریک عاطفی آنها نیز هیچ تلاشی برای بیرون آمدن از این وضعیت نمی‌کند و به طور کلی اوضاع خسته کننده می‌شود و فرد را دچار فرآیندی به نام بی احساس شدن می‌کند.

۹- تغییر در رفتار و شخصیت

وقتی افراد در اوایل رابطه خود هستند نقاط مشترک زیادی داشته‌اند که آنها را به سمت همدیگر جذب کرده است و به خاطر همین مسائل بوده که رابطه عاطفی شکل گرفته است ولی بعضی وقت‌ها افراد در طول زمان دچار تغییراتی خواسته یا ناخواسته می‌شوند که از شخصیت واقعی آنها دور است بنابراین شریک عاطفیشان اصلا از این تغییر خوشحال نمی‌شود و به مرور زمان نسبت به آنها بی احساس می‌شود.

۱۰- تحت فشار گذاشتن شریک عاطفی

گاها بعضی از افراد در رابطه و با بهانه‌هایی مانند پیدا کردن اعتماد به نفس و با ارزش شمردن خود و غیره بیش از حد به شریک خود وابسته و نزدیک می‌شود و به نوعی او از هر لحاظی تحت کنترل خود قرار می‌دهد یا بعضی اوقات وقتی به شریک عاطفی خود اعتماد کافی ندارد و بدون اینکه او خطایی مرتکب شده باشد او را کنترل می‌کند چون از این می‌ترسد که مبادا او را ترک کند پس طرفش را در فشار قرار می‌دهد.

باید گفت انجام چنین رفتار‌هایی نتیجه‌ای جز بی احساس شدن طرف مقابلتان را در پی نخواهد داشت چون هیچ فردی دوست ندارد که تحت فشار باشد و به کنترل کسی دیگر دربیاید و برای رهایی از این وضعیت از شریک عاطفی خود فاصله می‌گیرد و از او دور می‌شود.

۱۱- نادیده گرفتن و گذشتن از نیاز‌های یکدیگر

نیاز‌های مختلفی در زندگی و در رابطه عاطفی از قبیل نیاز به محبت، نیاز جنسی و غیره وجود دارد که اگر به هر کدام از این نیازها به وقت خود و به طور صحیح پاسخ داده نشود باعث بی احساس شدن و سردی در رابطه می‌شود برای مثال وقتی یک مرد در محیط کارش با همکار خانم خود بحث و گفتگوی زیادی دارد پس نیاز به گفتگوی خود را به نوعی ارضاء کرده است و در نتیجه برای همسرش وقتی نمی‌گذارد و یا وقتی یکی از طرفین در زندگی و در رابطه جنسی چه به صورت آگاهانه و چه به طور ناخود آگاه نیاز طرف مقابلش را برطرف نمی‌کند باید گفت که این نیازه‌ها همانگونه بدون اینکه به آنها پاسخی داده شود باقی می‌مانند و فرد را دچار سردی و بی احساسی در زندگی و رابطه عاطفی می‌کنند.

۱۲- اطمینان نداشتن درباره رابطه

اکثرا در روابطه عاشقانه افراد اطمینان کامل ندارند به اینکه آیا واقعا می‌خواهند رابطه‌یشان را ادامه دهند یا نه با آنکه طرف مقابل را دوست دارند و یا عاشق او هستند اما شک و تردید جزئی طبیعی در اکثر روابط عاطفی و عاشقانه است چون فرد شک دارد و هنوز به اطمینان نرسیده است که آیا شخصی که دوستش دارد نیمه گمشده او است یا نه بنابراین دچار حالت بی‌تفاوتی و بی احساس شدن می‌شود.

منبع خبر : takamoleman

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *