هرگز با این مردان ازدواج نکنید!

 ازدواج با چه مردانی اشتباه است؟

 با چه پسرانی نباید ازدواج کرد،  ازدواج با چه مردانی خطرناک است

 ۱. مردانی که می‌گویند «کمکم کن تا به آمادگی برسم» گزینه خوبی برای ازدواج نکردن!
این نوع افراد کلاً در ناامنی‌های خود غرق شده‌اند. فقط از مشکلات خودشان می‌گویند، نه از مشکلات شما، اما می‌خواهند زنی را در کنار خود داشته باشند تا بدین طریق از عزت نفس برخوردار گردند.

بنابراین، برای آنکه زن را نزد خود نگاه دارند به وی می‌گویند «کمکم کن تا به آمادگی برسم.» اما واقعیت آن است که او هیچوقت آمادگی کسب نمی‌کند و در نتیجه به درد ازدواج نمی‌خورد و گزینه خوبی برای ازدواج نکردن.

 ۲. ازدواج نکردن با مردانی که «فقط حرف ازدواج را می‌زنند.»
این مردان می‌دانند که زن‌ها جذب کلمات می‌شوند و به اعمال توجهی ندارند، از ازدواج و برنامه‌های آینده با شما سخن می گویند، زیرا می‌دانند شما دوست دارید این موارد را بشنوید.

اما این مردان به همین بسنده می‌کنند و در عمل هیچ اقدامی نمی‌کنند. هیچ زمانبندی برای اقدام وجود ندارد؛ درباره اقدام عملی هیچ گاه صحبت نمی‌شود و هر وقت که حرف آن به میان می‌آید موضوع بحث عوض می‌شود. با کمک مشاوره رابطه می‌توانید افرادی که برای ازدواج مناسب نیستند را تشخیص دهید.

۳. مردی که می‌گوید «هر حرفی که می‌خواهی از ازدواج بزن.»
این دسته از مردان می‌گذارند هرچقدر که دوست دارید درباره ازدواج حرف بزنید.

او می‌داند که شما درباره ازدواج رؤیاپردازی می‌کنید؛ به حرف‌های شما گوش می‌دهد و با جزییات درباره آن بحث می‌کند، اینکه خانه شما کجا خواهد بود، چه نوع اسباب و وسایلی می‌خرید، چه نوع مراسم عروسی را می‌پسندید. اما هنگامی که از او درباره رویاهایش سؤال می‌کنید، در پاسخ می‌گوید: «عزیزم هرچه تو بگویی.» همیشه به رفتار او نگاه کنید. اگر رفتاری وجود نداشت و فقط اهل حرف است، مناسب ازدواج نیست و ازدواج نکردن با وی پیشنهاد می‌شود.

 ۴. ازدواج نکردن با مردی که می‌گوید «فعلاً تحملم کن»
چنین مردی بهانه‌های منطقی و جالبی می‌آورد که قابل قبول بنظر می‌رسند.

فعلاً نمی‌تواند اقدامی انجام دهد، زیرا مشغله کاری دارد، یا اینکه دارد وزن کم می‌کند، مشغول نیازهای پدر و مادرش است. تا اسم ازدواج را می‌آورید در پاسخ می‌گوید: «فعلاً تحملم کن.»

 ۵. مردی که می‌گوید «بگذار اول کمی خوش بگذرانیم»
چنین مردی رابطه را صرفاً به خاطر هیجانش دوست دارد.

هنگامی که تفریح و خوشگذرانی تمام شد به سراغ هیجان و ماجراجویی‌های جدید می‌رود. او اهل برنامه ریزی برای آینده یا زن و فرزند یا حتی سروسامان پیدا کردن و زندگی در کنار تنها یک زن نیست. او فقط تفریح و رابطه جنسی می‌خواهد و از همین‌ها هم سخن می‌گوید. هرگاه حرف ازدواج را به میان می‌آورید، حالت چهره‌اش عوض می‌شود، خوشی تمام می‌شود و می‌گوید «فقط بلدی حال خوشمان را خراب کنی»، به این امید که در نهایت به ازدواج نکردن فکر کنید.

اگر بیخیال ازدواج نشدید، خیلی زود راهش را می‌کشد و سراغ نفر دیگری می‌رود.

۶. مردانی که رفیق نیمه راه هستند.
هر دوی شما مشترکات فراوانی دارید و همه جوره به هم می‌خورید. همواره بی صبرانه منتظر قرار ملاقات بعدی هستید – فرقی نمی‌کند کِی باشد؛ او هیچگاه سر وقت نمی‌آید. هیچکس خواهان فردی نیست که هر وقت دلش خواست بیاید و برود و نسبت به طرف مقابل متعهد نباشد.

چنین افرادی شاید از شما بخواهند که صبور باشید یا به آنها اعتماد کنید، اما چنین رابطه‌ای بیشتر برایتان اضطراب آور است تا مهیج. هرکسی یک غریزه ذاتی دارد و اینکه در یک رابطه مشترک اعتماد کنید و از خود محافظت کنید امری طبیعی است. هنگامی که حد و مرزهای محکمی تعریف کنید، کسانی که بخواهند در کنار شما باشند، خودشان را با شرایط وفق می‌دهند و کسانی که صرفاً به دنبال وقت گذرانی هستند کنار گذاشته می‌شوند.

۷.ازدواج نکردن با مردانی که مثل بره مطیع هستند.
این دسته از مردان با هر چیزی که پیشنهاد می‌دهید، از برنامه‌هایتان برای تعطیلات آخر هفته گرفته تا زمان آغاز زندگی مشترک، موافق هستند. عملاً همیشه و در همه اوقات – مثل دوقلوهای به هم چسبیده – کنار هم هستید. شما همسری می‌خواهید که اهل مدارا و سازش باشد؛ نه کسی که کنار بنشیند و همه تصمیمات را به شما واگذار کند. این نوع مردان به جای آنکه خلاقیت به خرج دهند صرفاً از تفریحات و سرگرمی‌های شما تبعیت می‌کنند و هر آنچه را که شما می‌خواهید انجام می‌دهند. در بدو امر، شاید دستیابی آسان به چنین فردی جالب و جذاب باشد. با این حال، با گذشت زمان این رابطه جذابیتش را از دست می‌دهد، زیرا در می‌یابید که طرف مقابل هیچ چیزی برای ارائه ندارد و زندگی مشترکتان فاقد هرگونه چالش و هیجان است. شما یک همسر و همراه می‌خواهید، نه یک بره مطیع.

۸. مردانی که واکنش افراطی دارند
بحث و جدل و اختلاف در نهایت در هر رابطه سالمی اتفاق می افتد. (این البته چیز خوبی است؛ اینکه گه گاه با همسر خود دعوا می‌کنید نشان می‌دهد که رابطه‌تان برایتان مهم است.( علیرغم آنچه که گفته شد، شما به همسری نیاز دارید که هنگام دعوا رفتار منصفانه‌ای داشته باشد، نه کسی که با کوچک‌ترین اختلاف نظری از کوره در می‌رود).

زن و شوهر هر دو باید از مهارت‌های عاطفی لازم برخوردار بوده و احساسات و دیدگاه‌های طرف مقابل را نیز در نظر بگیرند. اگر فرد با اولین نشانه دعوا از هم بپاشد و تهدید کند که به رابطه پایان می‌دهد، چنین چیزی به هیچ وجه خوب نیست. محرک‌های عاطفی در واقع فرصتی هستند برای آنکه عواطف و احساساتمان را بشناسیم و به هم نزدیکتر شویم، نه اینکه سازگاری میان خود و یا کل رابطه را زیر سؤال ببریم. باید این سؤال را از خودتان بپرسید: آیا می‌توانم نظرم را به شکل امن و ایمن حتی در لحظات پرتنش و پراسترس بیان کنم؟ آیا همسرم نیز قادر به چنین کاری است؟ اگر پاسخ منفی است ببینید ایراد کار کجاست.

۹.ازدواج نکردن با مردان تک رو
درست است که هر دوی شما باید در کنار زندگی مشترکتان زندگی فردی خود را نیز داشته باشید. اما اگر طرف مقابل شما به تنهایی از پس همه چیز بر می‌آید، پس شاید در زندگی‌اش نیازی به شما نداشته باشد. این می‌تواند دلیل خوبی برای پایان رابطه باشد.

منبع خبر : برگرفته از fullfekr

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *