عدم رضایت جنسی خصوصاَ در جامعه ما از شیوع بالائی برخورداراست. اکثر زنان و مردان متاهل از روابط جنسی خود لذت کامل و کافی را نمی برند. این مسئله حداقل در مورد زنان به شدت صادق است.
پژوهشی که چند سال پیش در یکی از شهرهای غربی ایران به انجام رسید نشان داد که بیش از ۹۰% زنان متاهل شهری هیچگاه در عمر خود ارگاسم (اوج لذت جنسی) را تجربه نکرده اند.
اغلب افراد متاهل (اعم از زنان یا مردان) گمان می کنند که رابطه جنسی خدمت و وظیفه ای است که توسط زنان به شوهرانشان داده می شود و در اصل به منظور تامین آسایش مردان صورت می گیرد و البته ممکن است تا حدودی زنان را نیز هیجان زده کند.
در این تفکر غالب ، رضایتمند بودن زنان ملاک عمل نیست و آنها چه تمایل داشته باشند و چه نداشته باشند، شرعاً موظف به تمکین جنسی در برابر شوهری که نفقه می پردازد هستند؛ البته این برداشتی غیر واقعی از شرع می باشد.
البته در مورد مردان هم وضع چندان رضایت بخش نیست . زیرا اکثراً مبتلا به پاره ای مشکلات روانی – جنسی نظیر خروج زودرس منی یا تحریک ناقص آلت تناسلی می باشند و یا غالباً از تکنیکهای صحیح آمیزشی استفاده نمی کنند لذا حاصل فعالیت جنسی شان در بسیاری مواقع یک ارگاسم کامل و با مدت زمان کافی نمی باشد.
موفقیت در این امر سمبل موفقیت در زندگی زناشویی است و نادیده گرفتن احساسات و نیازهای یکدیگر در این مورد سمبل بی توجهی به یکدیگر در زندگی است.
البته بیشتر این برداشتها در سطح ناخوداگاه رخ می دهد ولی تاثیر عمیق آن بر رابطه ی دو طرف باقی می ماند و در دراز مدت به عاملی پنهان برای شعله ور تر شدن اختلافات زناشوئی مبدل می شود.
از آنجا که نیاز جنسی از قویترین نیازهای درونی بوده و رابطه تنگاتنگی با ناخودآگاه انسان دارد عدم رعایت نکات فوق الذکر به اختلالات پنهان و عمیقی در روابط زوجین منتهی می شود که می توان به تنفر از همسر ، دلخوری ، حسادت و رقابت برای سرکوب یکدیگر، مقصر دانستن همسردر بسیاری از مشکلات زندگی، حس انتقام گیری ناخودآگاه ، احساس تحقیر شدن توسط همسر، احساس عدم اعتماد به نفس، احساس شیئ بودن و ملعبه واقع شدن و احساس مورد بی اعتنایی واقع شدن اشاره نمود.
این مشکلات از طرف سایر تنش ها و اختلافات، تقویت شده یا در قالب آنها تجلی و بروز می یابد و شکاف بین همسران را رفته رفته عمیق تر می سازدو یکی از عوامل اصلی طلاق را پایه ریزی می کند ؛ چیزی که شاید کسی آشکارا به آن اعتراف نکند.
طلاق جنسی، به معنای سردی در روابط زناشویی زن و شوهر ناشی از ناهمخوانی جنسی آن دو است. این ناهمخوانی در طولانیمدت میتواند بنیان خانواده را با مشکلاتی که مهمترین آن طلاق قانونی است، مواجه کند.
بهنام اوحدی؛ روانپزشک و سکسولوژیست، در این خصوص گفت: مدتی است که روانشناسان و کارشناسان حوزه خانواده به طلاق عاطفی توجه ویژهای نشان میدهند، اما مسئله مهم دیگری که در حوزه خانواده حائز اهمیت است، طلاق جنسی است.
وی با اشاره به تعریف طلاق جنسی گفت:
در طلاق جنسی زن و مرد از نظر عاطفی، علاقه و عشق با هم در یک راستا هستند، اما همزبانِ همآغوشی هم نیستند. در این مورد اغلب دو طرف مقصرند؛ یا مردان نمیتوانند روند یک رابطه جنسی را پیش ببرند و یا زنان نمیتوانند با این رابطه خود را وفق دهند.
اوحدی افزود: باید توجه داشته باشیم که در رابطه جنسی، افراد یا میل جنسی زیاد و یا میل جنسی کم دارند. بنابراین افرادی که با فردی ازدواج میکنند که از نظر جنسی متفاوت از آنها است، در رابطه جنسی و البته زندگی مشترک دچار مشکل خواهند شد.
این سکسولوژیست با بیان اینکه شیوه و شکل رابطه جنسی مورد علاقه دو طرف؛ حتی پیشنوازی در رابطه و یا پسنوازی میتواند بر روند رابطه و نیز طلاق جنسی تأثیر گذار باشد، تصریح کرد:
رابطه جنسی خوب و مناسب، موتور حرکت یک زندگی زناشویی است؛ درصورتیکه این رابطه موفق نباشد، دلسردی، دلخوری و دوری ایجاد میکند؛ بنابراین طلاق جنسی در طولانیمدت به طلاق عاطفی و طلاق عاطفی نیز در بلندمدت به طلاق رسمی و قانونی تبدیل میشود.
عدم توجه به میل و نیازهای جنسی در مشاورههای پیش از ازدواج مسئلهساز است!
اوحدی با اشاره به مشاورههای پیش از ازدواج گفت: ضروری است در مشاورههای ازدواج، به همتایی جنسی زن و شوهر توجه شود، اما باید دقت داشته باشیم که گرمبودن یا سردبودن جنسی را در حال حاضر مشاورههای ازدواج نمیتوانند بسنجند یا اصلاً مدنظر قرار نمیدهند و این به دلیل آن است که اولاً روانشناسان بسیار کم از فیزیولوژی بدن آگاهی دارند و ثانیاً شرح حال درستی از رؤیاهای جنسی فرد از بلوغ تاکنون نمیگیرند و به فانتزیهای جنسی او توجه ندارند.
تنها میتوان ۱۵ درصد در میزان میل جنسی افراد تغییر ایجاد کرد
وی به میزان تغییر در میل جنسی افراد در جلسات مشاوره اشاره کرد و گفت: موضوع دیگر آن است که با سکسوتراپی و تلاش برای ترمیم رابطه جنسی، تنها میتوان ۱۵ درصد میزان میل جنسی افراد را تغییر داد؛ یعنی زن یا مردی که سردمزاجی جنسی دارد، تنها تا ۱۵ درصد امکان افزایش میل جنسی دارد و برعکس.
اوحدی راهکارهای کاهش طلاق جنسی را برشمرد و گفت: مهمترین راهکار، عملکرد مشاورههای پیش از ازدواج است؛ از آنجاییکه مشاوران ازدواج اغلب روانشناس هستند نه روانپزشک، به نظر میرسد که ضروری است که از نظرات روانپزشکان در مشاورههای پیش از ازدواج؛ به خصوص مشاورههای همتایی جنسی کمک گرفته شود و اینکه تبعات ازدواج به زوجهای غیرهمخوان جنسی گوشزد شود که این امر مستلزم گرفتن شرح حال دقیقی از افراد در مورد فانتزیها و تصورات جنسیشان است.