کاهش سطح انرژی، تغییراتی در میزان خواب و اشتها، بی قراری یا کندی روانی – حرکتی، مشکل در مهارت های شناختی (تصمیم گیری، تمرکز)، احساس بی ارزشی و ناامیدی، احساس گناه یا عذاب وجدان، فکر کردن پیرامون مرگ و حتی در موارد شدیدتر افکار و اقدام به خودکشی از سایر علایم افسردگی است.
اختلال افسردگی در سراسر جهان و در همه گروه های سنی می تواند بروز کند، درحال حاضر پس از حوادث رانندگی جاده ای جز دومین علت مرگ در گروه های سنی ۱۵ تا ۲۹ سال است.
اگر چه افسردگی دوران کودکی، اختلال نسبتا کمیابی است و نرخ شیوع آن در بین کودکان دبستانی ۲ تا ۳ درصد می باشد، با این حال شیوع آن با افزایش سن بیشتر می شود.
خطر بروز افسردگی برای پسرها و دخترها در کودکی به یک اندازه است، بطوری که در بزرگسالان احتمال بروز آن در زنان دو برابر مردان می باشد.
اختلال افسردگی در کودکی، اختلال بسیار پیچیده ای محسوب می شوند، چون به عوامل رشدی بستگی دارد و تا حدودی با سایر اختلالات روانپزشکی دوران کودکی رابطه داشته و بر کارکردهای روانی- اجتماعی کودک تاثیر منفی و بلند مدت می گذارد.
علائم اختلال افسردگی در کودکان، تا حدودی شبیه علائم آن در بزرگسالان است با این تفاوت که در کودکان مبتلا به افسردگی، تحریک پذیری بیشتر از خلق افسرده دیده می شود و افکار خودکشی در بین کودکان کمیاب تر است.
کودکان مبتلا به افسردگی بیش از بزرگسالان مبتلا، احتمال دارد که شکایات جسمی (همچون دل درد و سردرد)، اضطراب جدایی و چسبیدن بیش از حد به والدین بویژه مادر، ترس، احساس گناه شدید، عزت نفس پایین، مشکلات رفتاری داشته باشند.
سایر نشانه های افسردگی در کودکان عبارتند از؛ بی حال و حوصله بودن، بی شور و شوق بودن، عصبانیت و پرخاشگری، غمگینی صورت، زیاد گریه کردن، بی قراری یا کم فعالی، بی علاقگی به کارهای روزمره و لذت نبردن از تقریبا هیچ چیز، مشکلات خواب(کم خوابی یا پرخوابی)، لاغر شدن و عدم وزن گیری مورد انتظار با رشد کودک، مشکلات و افت تحصیلی، مشکل داشتن در مدرسه، افت مهارت های شناختی همچون تمرکز، توجه، دقت، حافظه ، مشکل در روابط اجتماعی و روابط با همسالان بویژه پس از ۶ سالگی، مشکل در دوست یابی و تدام نداشتن دوستی ها و … .
علت اختلال افسردگی در کودکان را به تعامل بین چندین عامل از جمله ژنتیکی، زیستی و روانی- اجتماعی بستگی دارد. افسردگی زمینه های خانوادگی (حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد) دارد، به عبارتی کودکانی که یکی از بستگان درجه یک آنها مبتلا به اختلال افسردگی می باشد سه برابر بیشتر از سایر کودکان احتمال ابتلا به این اختلال را دارند.
همچنین عوامل زیستی بویژه تغییرات هورمون رشد و عوامل استرس زای محیطی و رویدادهای ناگوار و منفی، بویژه خانواده؛ روش های تربیتی ناسالم والدین، برخورد غیر یکسان والدین با کودکان و تبعیض بین آنها، طلاق یا جدایی والدین، اختلافات خانوادگی شدید، اختلاف بین والدین، نداشتن مهارت های فرزندپروری مناسب و عدم برقراری ارتباط صمیمی و سالم والد- کودک، بد رفتاری یا غفلت از کودک، برخی ویژگی های رفتاری والدین همچون کمال گرایی، انتقادگری، سرزنش گری، کنترل گری بیش از حد، عدم توانایی کودک در برقراری ارتباط با همسالان و … می توانند در بروز اختلال افسردگی در کودکان نقش داشته باشند.
تشخیص به موقع این اختلال در دوران کودکی بسیار حائز اهمیت است لذا درک بهتر والدین از پدیده افسردگی (علایم، نشانه ها، علل بروز و … ) در کودکان و آگاهی آنها از راه های پیشگیری و درمان های مناسب، به والدین کمک می کند تا در صورت مشاهده این تغییرات در کودک خود اقدامات لازم جهت دریافت خدمات درمانی مناسب را با مراجعه به روانپزشک کودک و نوجوان و یا روان شناسان انجام دهند.
افسردگی هم قابل درمان و هم قابل پیشگیری است. در زمینه درمان به انواع درمان های موثر دارو درمانی و روان درمانی(شامل درمان شناختی- رفتاری) می توان اشاره کرد و در بعد پیشگیری نیز به آموزش مهارت های فرزندپروری سالم به والدین، نحوه برقراری روابط صمیمی و سالم والد- کودک و آموزش مهارت های زندگی( شامل مهارت هایی همچون مهارت کنترل خشم، مهارت کنترل استرس، مهارت شناسایی و کنترل هیجانات منفی، مهارت برقراری روابط با همسالات و دوست یابی، مهارت حل مسئله و …) به والدین و کودکان می توان اشاره کرد.