کودک دو سالۀ شما عاشق این است که دربارۀ دنیای خود بیاموزد. او دیگر درک میکند که انسانی جدا از شما و دیگر اطرافیان خود است، اما این باور هنوز در او پابرجاست که ستارۀ فیلم زندگی است.
همانطوری که از او انتظار میرود، دنیا را فقط از دریچۀ نگاه خود میبیند. هدف او در تمام لحظات این است که چرا و چگونه پدیدههایی را که با آنها روبهرو میشود، درک کند و کنجکاوی سیریناپذیر خود را ارضاء کند.
شما که والد او هستید، در کشفیاتش او را همراهی کنید. او از نشان دادن کشفیات خود به شما لذت میبرد و شما هم میتوانید دنیا را از دریچۀ چشم او به روشی تازه بنگرید.
بهترین روش یادگیری برای فرزند دو سالۀ شما تجربۀ مستقیم است. کودک شما یک جستجوگر دائمی است: لمس میکند، میچشد، میبوید، بالا میرود و از هم باز میکند.
هنگام شرکت در فعالیتها و مشاهدات واقعی بهتر میآموزد تا اینکه موضوعی را برایش شرح دهید یا به او عکس نشان دهید. او بیش از آنکه به نتایج فعالیتی علاقه داشته باشد، به خود فعالیت، علاقه دارد؛ یعنی به روند انجام کار و نه به هدف آن.
ممکن است پیش خود فکر کنید: چرا نمیتواند کاری را که شروع کرده، تمام کند؟ اما او خودش تصمیم میگیرد که کی کار را به اندازۀ کافی انجام داده است. شاید پرت کردن حواس او از یک فعالیت جالب و متوجه کردن او به فعالیت جالب دیگری، کار سادهای باشد و شاید هم حاضر نباشد یک اسباببازی را که ساعتی پیش حتی حاضر نبود به آن نگاه کند، اکنون کنار بگذارد.
ممکن است کودک دو سالهتان علاقه داشته باشد برای او دربارۀ دنیای اطرافش توضیح بدهید و شاید بارها و بارها بپرسد: چی؟ چرا؟ تا شما را به ادامۀ توضیحاتی که برایش میدهید، تشویق کند.
به خاطر داشته باشید اگرچه کودک دلبند شما ظاهراً به توضیحات شما گوش داده یا حتی آنها را تکرار میکند، ولی زمانی قادر به درک و فهم موضوعی میشود که آن را به طور مستقیم تجربه کند.
بیشتر بچههای دو ساله در آنِ واحد فقط میتوانند مقدار اندکی اطلاعات را درک کنند. اگر فقط انجام یک کار را به آنها واگذار کنید میتوانند به راحتی از عهدۀ آن برآیند. اگر همزمان انجام دو کار را به آنها محول کنید، ممکن است بتوانند کار اول را انجام بدهند، اما برای کار دوم به یادآوری نیاز دارند.
یکی از مفاهیمی که فرزندتان در طول دو سالگی خواهد آموخت، مفهوم جفتهاست. کودک دو ساله در زندگی روزمرهاش همه جا جفت میبیند: او دو دست و دو پا دارد، دو چشم و دو گوش. او دو کفش دارد و کاپشنش دو آستین دارد.
شمردن تا دو واقعاً برای او معنی دارد. مفهوم دو را به ضدهایی که در زندگی روزمرۀ خود به طور طبیعی میبیند نیز میتوان گسترش داد: بالا و پایین، روشن و خاموش، تیره و روشن و البته آری و نه.
برای اینکه به فرزند دو سالهتان کمک کنید در آینده از مفهوم جفتها و ضدها در یادگیری موضوعات مختلف استفاده کند، میتوانید بازیهای زیادی با او انجام دهید. مثلاً جفت کردن اشیاء جور، شمردن و مشخص کردن اشیاء مشابه و متفاوت. هرچند که این مفاهیم ساده به نظر میرسند، برای آموزش خواندن و آموزش ریاضی از مفاهیم پایهای به شمار میآیند.
بسیاری از بچهها میتوانند اعداد را حفظ کنند و از بر بخوانند، مخصوصاً اگر آنها را همراه با شعر و بازی از برنامههای تلویزیونی آموخته باشند. اگر فرزند دو سالهتان از شمردن لذت میبرد حتماً با او بشمرید. اما اگر شمارهای را جا انداخت یا چیزی را فراموش کرد، سعی نکنید شمارش او را اصلاح کرده و یا کمکش کنید تا درست بشمرد.
تغییر بزرگی که در طول سال شاهد آن خواهید بود، افزایش توانایی ذهنی او در حل مسائل است. مثلاً کودکی که در بیست ماهگی میتواند پازل تصویری سادهای را از هم باز کند و بر اساس آزمایش و خطا، قطعات آن را دوباره جور کند یا به سختی کنار هم بگذارد، در سی ماهگی با همان پازل جور دیگری رفتار خواهد کرد.
بعضی از بچهها حتی از دو سالگی از رویکردهای خاصی بیش از دیگر رویکردها استفاده میکنند. بعضی از بچهها آموزندۀ بصری هستند. آنها قبل از انجام دادن کاری به دقت تماشا و نگاه میکنند. بعضی آموزندۀ شنیداری هستند، آنها سؤال میکنند و به توضیحاتی که فرد بزرگسال یا کودک دیگر میدهد گوش میسپارند.
بعضی از بچهها آموزندۀ لمسی هستند و با لمس کردن و باز کردن شیء از هم، بهتر میآموزند. این بچهها برای حل یک مسئله نیاز دارند که به صورت فعال روی آن کار کنند.
بسیاری از بچهها ترکیبی از هر سه رویکرد را به کار میگیرند. اگر به سبک یادگیری طبیعی فرزندتان توجه داشته باشید، میتوانید به او کمک کنید تا سریعتر بیاموزد و از این کار لذت بیشتری ببرد.
کودک دو ساله ممکن است یک همصحبت خیالی هم داشته باشد که یا عروسک مخصوص اوست یا دوستی کاملاً خیالی که برای هر کسی به جز او نامرئی است. این همصحبت خیالی گاهی با کودک همراهی و همکاری میکند، اما در بسیاری از اوقات نقش کودک بیادب را ایفا میکند و اجازه دارد در حین بازی به تمامی فعالیتهایی بپردازد که فرزندتان میداند نباید خودش انجام بدهد.
انجام این نوع بازی خیالی، امری طبیعی است. کودک دو ساله با انجام این نوع بازی، برخی از تجربهها و تعارضهای زندگی روزمرۀ خود را بیرون میریزد.
با اینکه فرزندتان میتواند داستانها و بازیهای خیالی بیافریند، اما هنوز نمیتواند تفاوت بین واقعی و خیالی را درک کند. پاسخی که کودک دو ساله به شخصیتها و داستانهای تلویزیونی میدهد، بیشتر از هر چیزی این واقعیت را نشان میدهد.
کودک دو ساله ممکن است از چهرههایی که در زندگی واقعی خود میبیند که از نظر بزرگسالان، دوستانه و خنده دارند، بترسد. مثلاً اگر پدر نقاب بزند یا اگر کودک در مرکز خرید، دلقک یا آدمی ببیند که لباس شخصیتهای کارتونی را پوشیده، ممکن است بترسد چون هنوز نتوانسته است واقعی را از غیرواقعی تمیز دهد.
اگر فرزندتان از فعالیتهایی که از نظر شما لذتبخش است، میترسد شاید بهتر باشد از نزدیکتر و از دیدگاه یک کودک دو ساله به این فعالیتها نگاه کنید.
توانایی فرزند شما در به خاطر سپردن، فکر کردن و حل مسائل از دو سالگی تا سه سالگی با سرعتی اعجابانگیز افزایش خواهد یافت. هدف شما به عنوان والد این است آنچه را که فرزندتان میتواند و نمیتواند درک کند دستکم نگیرید یا بزرگ نکنید.
او هر روز تغییر میکند و پاسخ شما باید متناسب با تغییرات او تغییر کند. همانطور که کشف دنیای واقعی برای فرزندتان یک چالش است، زندگی کردن با او نیز برای شما چالش به حساب میآید.