بچهها در هر دوره سني نيازهايي دارند، نيازهايي كه بايد تامين شوند، اغنا شوند و بعد وارد مرحله بعدي شوند. نياز كودكان زير ۳ سال بيش از هر چيز نياز حمايتي است. بچهها براي رسيدن به حس استقلال در بزرگسالي به اين حس حمايتي نياز دارند. وقتي ما كودك زير ۲ سال را به مهدهاي كودك ميسپاريم ممكن است در مقايسه با كودكان ديگر زودتر به رشد اجتماعي برسد، رشد و حركات سريعتري داشته باشد، با ديگران بهتر ارتباط برقرار كنند و… اما اين بدان معنا نيست كه عملا از درون هم به پختگي رسيده باشد. پختگي و احساس آرامش براي كودك به مراتب ارزشمندتر از تمام مهارتهايي است كه با گذشت زمان و به وقتش خواهناخواه آن را فرا ميگيرد.
كودك در اين شرايط در ازاء تمام آموزشهايي كه به دست ميآورد احساس اعتماد و اطمينان به منبع را از دست ميدهد و اين آغاز گسست روابط گرم و صميمانه خانوادگي است. يك نگاه اجمالي به آمار مراكز مشاوره نشان ميدهد بچههايي كه در دوران نوجواني در مقابل پدر و مادر خود ميايستند و از آنها تبعيت نميكنند معمولا كودكاني هستند كه در سالهاي اوليه زندگي حمايت خانوادگي را از دست دادهاند. آنها چون حمايت نديدهاند خيال تبعيت هم ندارند! در حقيقت ما همان بذري را در دراز مدت برداشت ميكنيم كه از پيش كاشتهايم. حالا اگر سراغ بذرهايي كه از نظر ژنتيك تغيير يافتهاند هم برويم ممكن است زودتر عمل بيايند ولي بدون شك بدون عارضه هم نيستند.
كانون خانواده بهترين انتخاب است
مراقبت از بچهها تا ۲ و حتي ۳ سالگي در كانون گرم خانواده يك اصل است چرا كه بچهها در اين سن بيشتر از هميشه به ايجاد حس امنيت و آرامش رواني نياز دارند و اين حس در هيچجا به وجود نميآيد مگر آغوش خانواده. بنابراين در شرايطي كه قدرت انتخاب وجود دارد نبايد آنها را به مهد سپرد حتي در شرايطي كه والدين هر دو شاغل هستند باز هم گزينه ارجح سپردن كودكان به اقوام نزديك مثل مادربزرگ، خاله و عمه… است. بچهها با اين افراد حس قرابت و نزديكي دارند بنابراين بودن در كنار آنها با وجود دور بودن از مادر حس اعتماد بيشتري در كودك ايجاد ميكند. چون اين افراد خواهناخواه چهرههاي آشنايي براي كودك هستند.
بنابراين زماني كه او به دنبال منبع امنيت ميگردد ميتواند به آنها بيشتر از ديگران اعتماد كند و تا حدي اين خلا را پر كند چون اين افراد براي او غريبه نيستند. در حالي كه سپردن آنها به مهد مساوي است با ايجاد همين حس نسبت به يك آدم غريبه آن هم درست زماني كه كودك تازه دارد به استقلال ميرسد. مربيان مهد در بهترين شرايط و حتي با مراقبتهاي ويژه براي كودك حكم يك غريبه را دارند. بنابراين كودك حتي اگر بتواند با آنها سازگاري هم پيدا كند اين سازگاري چندان كارآمد نيست. چرا كه كودكان در اين سن بيش از هر چيز ديگري دنبال منبع امنيت هستند. اگر اين منبع امنيت را پيدا نكنند دچار وحشت، اضطراب و فشارهاي روحي ميشوند كه در آينده و در آستانه نوجواني آثار آن در رفتارشان بروز پيدا ميكند.
قبل از ۳ سالگي مهدها انتخاب مناسبي نيستند
در پاسخ به سوال بسياري از مادران که آیا باید بچهها را به مهد کودک فرستاد یا خیر يا اصلا چه سنی براي فرستادن بچهها به مهد مناسب است؟ بايد گفت با وجود اینکه مهد کودک، اولین قدم ورود به جامعه است، اما تا پیش از ۳ سالگی سپردن كودكان به آن روش مناسب نیست و توصیه هم نمیشود که بچه را قبل از ۳ سالگی به مهد بفرستید چون بچههای زیر ۳ سال بيش از هر چيز نیازمند توجه متمرکزتر در خانواده هستند. اين در حالي است كه وقتي به مهدهاي کودک سپرده ميشوند مربی آنها باید توجه خودش را بین همه تقسیم کند يعني نه تنها خبري از توجه خانوادگي نيست بلكه توجه متمركز هم وجود ندارد! پس تا ۳ سالگی بهترين گزينه ماندن در خانه و در كنار مادر است اما اين گزينه در مورد مادران شاغل به اقوام نزديك مثل مادربزرگ، خاله و… تخفيف پيدا ميكند.
بچهها براي رسيدن به آرامش به شما نياز دارند
مادران شاغل باید توجه داشته باشند محدوده زمانی که به خاطر كار از بچهها دور هستند موجب ايجاد فاصله بین آنها نشود يا زمينهساز اين نشود كه دلبستگی و عاطفه بين آنها کمتر شود. آنچه تعیینکننده میزان دلبستگی است آرامشی است که بچهها در کنار مادرشان به دست میآورند.بعضی از بچهها تا مادرشان از راه میرسد و با اینکه هنوز به آنها شیر نداده است، آرام میشوند و در آغوش مادر آرامش عجیبی میگیرند. بعضی دیگر هم بیقرار شده و ترجیح میدهند به آغوش پرستار، مادربزرگ یا مربی مهد بروند. این عادات به طور دقیق متاثر از حالتهای درونی مادر است.اگر عصبی و پرتنش هستید، خستگی کار را به خانه آوردهاید، با همسرتان درگیری دارید یا بدون آنکه متوجه باشید دچار افسردگی پس از زایمان و تحریکپذیر شدهاید، بدانید بچههای شیرخوار و نوپا ترازویشان برای درک این مطلب قوی است… آنها ۹ ماه تمام صدای قلب شما را در استرس و آرامش شنیدهاند و نیاز آنها به شما برای کسب آرامش است. بچهها بسیار ناتوانند و چون میترسند آسیب ببینند دنبال مامنی آرام میگردند. پس مادرها نباید از این موضوع مهم غافل شوند و باید توجه بیشتری به کودکان خود داشته باشند و زمان بیشتری را به آنها اختصاص دهند.مادراني كه به هر دليل ناگزير به سپردن كودك به مهدها حتي اقوام و نزديكان هستند بايد براي جبران خلا حضورشان در ساعاتي كه در خانه هستند حضورشان را دوبرابر كنند.
به اين معنا كه طوري برنامهريزي كنند كه مثلا از ساعت ۴ تا ۹ شب كه در خانه هستند با بودن در كنار فرزند نياز حمايتي او را تامين كنند و احساس امنيت و آرامش را به كودكشان منتقل كنند. آن هم با استفاده از روشهايي مثل بازي و صحبت كردن با كودك. آنها بايد با كودكان هم كلام شوند و با زبان كودكي با او ارتباط برقرار كنند تا كودك بتواند در اين ساعات در كنار منبع امنيت يعني مادر تخليه رواني شود و نيازهايش را برآورده كند.
بهتر است کودک تنها چند ساعت در مهد کودک باشد و از عاطفه و توجه مادری زیاد دور نشود.