یک روانشناس تاکید کرد: در ازدواج با فردی که از همسر سابق خود فرزند دارد، مدیریت صحیح روابط عاطفی ضامن بقای این ازدواج است.
داوود زمانی با بیان این مطلب، اظهار کرد: شخصی که پس از شکست در ازدواج اول خود اقدام به ازدواج دوم میکند باید بتواند توازن صحیحی از لحاظ عاطفی بین همسر جدید و فرزندی که از همسر سابق خود دارد برقرار کند، چرا که در غیر این صورت ممکن است حسادت همسر جدیدش را برانگیزد و متعاقب آن لطمههای جبرانناپذیری به بدنه زندگی زناشویی وارد شود.
این کارشناس ادامه داد: ممکن است فردی به علت از دست دادن همسر و در فاصله زمانی بین ازدواج اول تا دوم، تمام عواطف خود را از سر تنهایی به فرزندش انتقال دهد و زمانی هم که برای ازدواج مجدد اقدام میکند نتواند دلبستگیهای افراطی نسبت به فرزندش را کمرنگ کرده و رابطه سالمی با همسرش برقرار کند، از این رو افراد اگر از نظر روحی هنوز آمادگی ازدواج دوم را در خود احساس نمیکنند باید قبل از این اقدام به مشاور مراجعه کنند.
وی همچنین افزود: در واقع وجود محبت عمیق بین طرفین میتواند به عنوان یک ابزار قوی برای پذیرش فرزندی که حاصل ازدواج سابق است استفاده شود، چرا که نامادری یا ناپدری اگر از همسر خود توجه و عشق دریافت کند میتواند نسبت به فرزند همسر خود نیز احساس محبت کرده و به مرور حضور او را در زندگیاش تثبیت کند.
زمانی در ادامه خاطرنشان کرد: علاوه بر موارد مذکور، تشکیل روابط مثلثی در زندگی زناشویی زوجینی که یکی از آنها از همسر سابق خود فرزند یا فرزندانی دارد از عوامل تخریب کننده روابط خانوادگی به شمار میرود. به این صورت که زن و کودک و یا مرد و کودک علیه همسر دوم جبهه گرفته و محیط خانه را به شکل دو تیم درمیآورند که هنگام بروز مشکلات به جای مشورت و همفکری، پشت سر یکدیگر بدگویی کنند.
این روانشناس در این رابطه تصریح کرد: به علاوه، ازدواج دوم بعد از تجربه یک شکست در زندگی قبلی و با وجود داشتن فرزند، بدون تفکر و تنها از سر عطش عشق، عملی غیرعقلانی است که صدمات زیادی به کودک وارد میکند؛ چرا که بعد از مدتی عطش فرو خوابیده و فرزند از جانب زن یا مردی که به عنوان همسر دوم وارد این زندگی شده به هیچ عنوان پذیرفته نمیشود.