خانمهایی که به نحوی مبتلا به اختلالات اضطرابی یا خلقی یا سایر بیماریهای روانپزشکی هستند در دوران بارداری و هنگام شیردهی ممکن است بدلیل ترس از اینکه داروها، اثرات زیانآوری روی نوزاد آنها داشته باشد از مصرف داروها اجتناب کنند.
از طرف دیگر پزشکان نیز به دلایل مشابه، تا حدی از تجویز داروهای اعصاب و روان به هنگام بارداری و شیردهی اکراه دارند.
اما باید توجه داشت که عدم درمان موثر یک اختلال یا بیماری روانپزشکی، خود میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند.
اختلالات روانپزشکی ممکن است باعث شوند که شخص به میزان کافی و مناسب مراقب سلامت خود و یا نوزاد خود نباشد و این مطلب سلامت و رشد نوزاد را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
بایستی توجه شود که تغذیه با شیر مادر فواید زیادی هم برای نوزاد و هم برای خود مادر دارد که عبارتند از: کاهش ریسک ابتلا به آنمی، کاهش مشکلات تنفسی، کاهش عفونت گوش میانی و نیز کاهش شیوع و شدت بیماریهای عفونی در نوزاد.
چرا از میان سایر داروها، داروهای اعصاب و روان در زمان شیردهی بیشتر مورد توجه و بحث قرار گرفته اند؟
در پاسخ میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
۱- بسیاری از داروها، نظیر آنتی بیوتیکها، مسکنها و … جهت درمان بیماریهای حاد و بصورت کوتاه مدت استفاده میشوند اما داروهای اعصاب و روان اغلب برای مدت طولانی مصرف میشوند.
۲- این داروها هفتهها یا ماهها تجویز میشوند و برای اثربخشی نیازمند زمان طولانی هستند
۳- داروهای اعصاب و روان برای اینکه بتوانند به محل اثر خود یعنی سیستم اعصاب مرکزی برسند، عموماً باید داروهایی لیپوفیل باشند. همین ویژگی هم باعث میشود که به راحتی و به مقدار بیشتری وارد شیر شوند.
۴- دلیل دیگر در مورد لزوم توجه به مصرف داروهای روانپزشکی در شیردهی این است که تعداد نسبتاً زیادی از خانمها پس از زایمان مستعد ابتلا به ناراحتیهای روانپزشکی از جمله افسردگی پس از زایمان و سایکوز پس از زایمان میباشند.
از اینرو احتمال تجویز داروهای روانپزشکی در دورانن شیردهی زیاد است. ضمناً ممکن است مصرف این داروها در خانمهایی که به هر دلیلی از قبل ملزم به مصرف این داروها بودهاند، در دوران شیردهی نیز ادامه پیدا کند.
تقریباً تمام گزارشات مربوط به عوارض جانبی داروها، در نوزادانی که دارو را از طریق شیر مادر دریافت کردهاند در نوزادان کمتر از ۶ ماه بوده است.
چرا نوزادان زیر ۶ ماه به عوارض داروها حساستر هستند؟
کمتر بودن فعالیت آنزیمهای متابولیزه کننده داروها در نوزادان یا کامل نبودن واکنشهای گلوکورونیداسیون که مسؤول دفع بسیاری از داروها هستند ؛ کمتر بودن میزان فیلتراسیون گلومرولی و ترشح توبولی در کلیههای نوزادان بیشتر بودن PH معده در نوزادان ،کندتر بودن حرکات روده و حذف داروها از طریق رودهها ، کمتر بودن اتصال پروتئینی دارو در نوزادان و در نتیجه افزایش میزان داروی آزاد فعال در خون آنها غیر قابل پیشبینی بودن میزان جذب دارو در نوزادان زیر ۶ ماه بدلیل متغیر بودن این میزان یکی از مهمترین فاکتورهای تعیینکننده اثر دارو بر نوزاد، میزان دارویی است که وارد شیر مادر میشود.
ترشح دارو به داخل شیر مادر، فرآیند پیچیدهای است که متاثر از فاکتورهای متعددی از جمله: غلظت دارو در خون مادر ، حلالیت دارو در چربی ،میزان اتصال پروتئینی دارو، سن نوزاد ، الگویی تغذیه، میزان تغذیه با شیر مادر و متابولیسم دارو در بدن نوزاد و از طرفی دیگر، دوز دارو و طول مدت مصرف آن، راه مصرف و فرکانس تجویز دارو، متابولیسم، کلیرانس کلیوی، شدت جریان خون به سینه ها و PH شیر میباشد.
برای مثال، معمولاً داروهایی که اتصال پروتئینی خیلی بالایی دارند، به مقدار قابل توجهی وارد شیر نمیشوند.
از اینرو دارویی مانند وارفارین، با وجود اینکه در دوران بارداری منع مصرف دارد، به طور ایمنی در شیردهی قابل استفاده است.
نكته:
یک فاکتور مهم که میباید مد نظر قرار گیرد، «زمان شیردهی» به نوزاد است. بلافاصله پس از زایمان، سلولهای آلوئولی پستان دارای گپ های بزرگی هستند که به داروها اجازه میدهد راحتتر وارد شیر پستان شوند.
بنابراین نوزاد در دو هفته اول پس از زایمان ممکن است میزان دارویی بیشتری را از طریق شیر مادر دریافت کنند. ضمناً بایستی توجه داشت که میزان دارو در شیر زمانی که غلظت دارو در خون یا پلاسمای مادر در کمترین حد میباشد (قبل از مصرف دوز دارو)، پایینتر است.
چگونه میتوان ریسک در معرض قرار گرفتن نوزاد به داروی مصرفی مادر را کاهش داد؟
یک دارو تنها باید زمانی تجویز شود که از لحاظ پزشکی ضروری باشد و نتوان دارو درمانی را تا پس از اتمام دوره شیردهی به تعویق انداخت.
در صورتی که پزشک تشخیص دهد مادر شیرده بایستی حتماً از داروهای اعصاب و روان استفاده کند، میباید هر گونه تلاشی صورت گیرد تا ریسک قرارر گرفتن نوزاد را در معرض دارو کاهش دهد. به جز در موارد داروهایی که به طور کامل در شیردهی منع مصرف دارند.
اقداماتی که باعث کاهش ریسک در معرض قرار گرفتن نوزاد میشوند
الف. انتخاب دارو:
۱- حتیالمقدور دارویی انتخاب شود که ترشح کمی به داخل شیر مادر داشته باشد بنابراین غلظت آن در شیر نسبت به غلظت آن در خون مادر کم باشد.
۲- تا حد امکان بهتر است از تجویز داروهای طولانی اثر (مانند فرآورده های آهسته رهش) خودداری کرد.
۳- در نظر گرفتن راههایی از تجویز دارو که غلظت کمتری از دارو را در شیر مادر ایجاد میکنند. ۴- تعیین طول مدت درمان و کوتاهتر کردن مدت درمان در صورت امکان
ب. الگوی تغذیه نوزاد با شیر:
۱٫ در زمان پیک اثر دارو بهتر است از شیردهی اجتناب شود.
۲٫ در صورت امکان بهتر است شیردهی بلافاصله قبل از مصرف دوز بعدی دارو صورت گیرد.
آموزش به مادر یک نقش عمده در فرآیند تصمیم گیری بالینی دارد. مادر باید از ریسکها و مشکلات مربوط به یک دارو آگاه گردد. همچنین باید به او آموزش داد که تغییر الگوی شیردهی و زمان مصرف دارو، میتواند ریسک ناشی از آن دارو را کاهش دهد.
مادر باید نوزادش را به دقت از لحاظ بروز علائم غیر معمول (نظیر خواب آلودگی، تحریک پذیری، راش، کاهش اشتها، تأخیر در رشد و …) که ممکن است به علت بروز عوارض دارویی باشد، زیر نظر داشته باشد.
در صورتی که در تصمیم گیری بالینی، مضرات شیردهی به نوزاد بالاتر از فواید آن قرار گیرد، شیردهی باید متوقف گردد.