برای همهی زوجها پیشآمده که باهمسری که بسیار عصبانی و خشمگین است، مواجه شدهاند. در این لحظات سخت است بدانیم چه باید بکنیم.
معمولا اتفاقی که میافتد این است که عصبانیت یکطرف بهطرف دیگر نیز سرایت کرده و کار بالا میگیرد؛ مشاجرات، بگومگوها، دعواها و حتی گاه توهین و تحقیرها و گاهی بدتر از آن، کتککاریها نتیجه این عصبانیتها است. اما چه میشود کرد تا این عصبانیت گاه ساده، تبدیل به شرایط حاد و بحرانی نشود؟ آیا در مقام همسر شخص عصبانی، میتوان راهی پیدا کرد که عصبانیتش تبدیل به شرایط بدتری نشود؟ چه واکنشی در مقابل خشم، آن را مهار میکند؟ با عصبانیت و ناراحتی که در این لحظات پیش میآید، چه باید کرد؟
عصبانیت یک هیجان طبیعی و دفاعی است که در شرایط به خطر افتادن «خود» به وجود میآید و مانند هیجانات دیگر، وظیفه حفاظت از شخص را به عهده دارد. اما خیلی از اوقات، این هیجان در موقعیت نامناسبی بروز میکند و نتایج بالعکسی را به دنبال دارد. رفتاری که در حین تجربه این هیجان اتفاق میافتد، به عوامل مختلفی مانند وضعیت جسمی و شرایط بیولوژیک، یادگرفتهها و عادات خانوادگی، نحوه مدیریت هیجان، استرسهای موجود در زندگی فرد، عوامل شخصیتی، عوامل خلقوخویی و چندین عامل دیگر بستگی دارد. همچنین میزان تجربه این هیجان نیز ارتباط مستقیمی با نوع تفکر فرد در برابر اتفاقات دارد. اما این هیجان در زندگی مشترک نقش فوقالعاده مهمی دارد. به عقیده جان گاتمن -روانشناسی که ۲۰ سال بر روی زوجها تحقیق کرده است- خشم و عدم مدیریت مناسب و عصبانیت، از عوامل بسیار مهم شکست در زندگی مشترک است. در آزمون پایان زندگی زناشویی که توسط گاتمن تدوینشده است، مهمترین پاسخ بهدستآمده در مورد زوجهایی که جداشدهاند، خشم و عدم مهار مناسب آن است.
چه کنیم؟
برای اینکه بتوانیم راحتتر با عصبانیت همسرمان کنار بیاییم و آن را بهتر مدیریت کنیم و همچنین از نتایج و عواقب نامناسب آن کم کنیم، باید به نکات زیر توجه داشته باشیم:
۱. سریع قضاوت نکنیم
تقریبا در تمامی اوقات ما درست نمیدانیم دقیقا چه چیزی همسرمان را عصبانی کرده است. فقط حدس میزنیم و چنانچه بخواهیم با این فرضیات و گمانهای خود پیش برویم، ممکن است واقعیت را درست متوجه نشده باشیم و موضوع بدتر شود. هر نوع قضاوت و پیشداوری برآمده از ذهن خود ماست و بسیار احتمال دارد که با واقعیت فاصله قابلتوجهی داشته باشد. بنابراین در اولین گام سعی میکنیم قضاوتهایمان را مدیریت کرده و کناری نگهداریم تا باعث عصبانیت، ناراحتی یا هرگونه هیجان منفی ما نشوند. اول باید بدانیم علت واقعی عصبانیت چیست، شاید چیزی که ما به آن فکر میکنیم، اشتباه باشد.
۲. انتظاراتمان را کم کنیم
همسرمان از خیلی جهات مثل ژنتیک، تربیت خانوادگی، شرایط کنونی، شخصیت و موارد دیگر با ما متفاوت است؛ بنابراین مانند ما فکر نمیکند و یا رفتارش در برابر اتفاقات، ممکن است به دلیل تفاوتهای گفتهشده شبیه ما نباشد. دانستن این موضوع باعث میشود از او انتظار زیادی برای داشتن رفتار موردنظرمان نداشته باشیم؛ چراکه انتظار، معمولا زمانی پیش میآید که احساس میکنیم طرف مقابلمان همانند ما فکر میکند و باید رفتاری که مدنظر ماست، داشته باشد. اگر میزان این انتظار را پایین بیاوریم، عصبانیت و رفتار خشمگینانه او غیرقابلتحمل به نظر نمیرسد، راحتتر با رفتارش کنار میآییم و با آرامش بیشتری با او برخورد میکنیم.
۳. به خودمان نگیریم
خیلی وقتها دلیل عصبانیت سوءبرداشتها و عدم درک درست از رفتار یا کلام طرف مقابل یا حتی مسائل حاشیهای غیر مرتبط است. پس بهتر است در روبهرو شدن با عصبانیت همسرمان، بلافاصله موضوع را به خودمان ارتباط ندهیم و به دنبال دلیل واقعی عصبانیت باشیم. چهبسا دلیل واقعی خشم وی مسائل غیر مرتبط با ما یا درک نادرست از رفتار ماست؛ نه دقیقا خود رفتار ما.
۴. صبور باشیم و درجه تحمل خود را بالا ببریم
لازم نیست بهسرعت واکنش نشان دهیم. موفقیت ما در مقابل عصبانیت همسرمان به میزان صبوری ما بستگی دارد. چنان چه بتوانیم قضاوت خود را در گوشهای از ذهن مهار کنیم و سریع به خود منتسب نکنیم، میتوانیم تحمل بیشتری نشان داده و صبورتر رفتار کنیم.
۵. گاهی سکوت کنیم
بعضی وقتها بهترین کار در مقابل فرد عصبانی، سکوت در آن لحظه است؛ چراکه هر نوع پاسخی ممکن است طرف مقابل را برآشفتهتر کند. این سکوت باعث میشود وضعیت بحرانی، بدون درگیری رد شود و ما فرصت پیدا کنیم که در لحظات بعدی، پس از فروکش کردن عصبانیتش راحتتر با او صحبت کنیم. یادمان باشد سکوت به معنای کوتاه آمدن نیست، بلکه فرصتی است که به همسر عصبانیمان میدهیم؛ چهبسا بعدازاین وقفه، خودش پشیمان شده و درصدد جبران برآید.
۶. قبل از هر عکسالعملی دلیل عصبانیتش را بپرسیم
عوامل زیادی مثل استرسها، ناامیدی و درماندگی ممکن است زمینهساز رفتار همراه با خشم باشد. گاهی شخص عصبانی بدون اینکه به دلیل مشخص خشمش اشاره کند، رفتار نامناسبی بروز میدهد. پس لازم است قبل از اینکه هر صحبت و واکنشی در برابر عصبانیتش نشان دهیم، از او سؤال کنیم که چه چیزی باعث عصبانیتش شده است. خوب گوش کنیم تا دقیقا بفهمیم چه شده است. به یاد داشته باشیم هرگز از «چرا» استفاده نکنیم، بلکه با «چیزی شده» دلیل را جستوجو کنیم تا معنی بازجویی و بازپرسی را در ذهن همسرمان ایجاد نکند.
۷. همدلی را فراموش نکنیم
سعی کنیم احساسش را خوب بفهمیم، خودمان را جای او بگذاریم و این درک کردن را به او نیز نشان دهیم. چنان چه خوب به حرفهایش گوش کرده باشیم و موضوع را بهخوبی فهمیده باشیم، میتوانیم بهراحتی احساسش را درک کنیم. لازم نیست حتما تاییدش کنیم، بلکه باید بتوانیم احساسی را که داشته خوب از حرفهایش بیرون کشیده و به او بگوییم، توانستهایم همدلی کنیم. در بسیاری از اوقات همین همدلی باعث میشود فرد خشمگین آرام شده و خودش از رفتارش اظهار پشیمانی کند.
۸. به حل مسئله فکر کنیم
بهتر است به جای پرداختن به رفتار همسرمان و انتقاد و گله به فکر راهکار باشیم و به همسرمان کمک کنیم تا بتواند راهی پیدا کند که مسئلهای که باعث عصبانیتش شده را حل کند. این شیوه از برخورد باخشم، باعث کاهش این هیجان میشود. همچنین باهم به این موضوع بپردازیم که چگونه باید این خشم مدیریت شود که دفعه بعد به رفتار نامناسبی ختم نشود. مواظب باشیم نصیحت نکنیم؛ انتقاد، توهین و تحقیر نیز درهرحال روش مناسبی نیست، بلکه با همسرمان همفکر شویم. اگر در حل موضوع پیشآمده، خوب عمل کنیم در آینده با مسئله مشابه روبهرو نخواهیم شد و یادآوری این اتفاق باعث آزردگی خاطر ما و همسرمان نخواهد شد.
۹. حتما در مورداحساس خودمان نیز صحبت کنیم
ما هم موقع عصبانیت همسرمان اذیت شدهایم. بعدازاینکه همسرمان آرام شد، برای او از احساس ناراحتی یا آزردگی که موقع عصبانیت او داشتیم اما بروز ندادیم، صحبت کنیم. اگر بتوانیم بدون انتقاد به وی از این احساس خودمان حرف بزنیم، به ما کمک خواهد کرد راحتتر او را ببخشیم و با این موضوع کنار بیاییم و ناراحتیها را بر دوش نکشیم. همچنین باعث میشود همسرمان هم از نتایج رفتار خودش بیشتر بداند و برای دفعات بعد بهتر خشمش را کنترل کند. برای اینکه این کارمان با موفقیت بالاتری همراه باشد، بهتر است صحبتمان را در این مورد با خودمان و احساس خودمان شروع کنیم. بدون اینکه او را بابت این ناراحتی مقصر بدانیم، فقط در مورد احساسمان حرف بزنیم. بهاینترتیب همسرمان احساس بدی نخواهد داشت و خوب گوش خواهد کرد.
به یاد داشته باشیم:
اگر عصبانیتهای همسرمان خیلی زیاد شده و مدام عصبی رفتار میکند و میزان خشم او بالاست، لازم است اقدامات جدیتری انجام دهیم. باید ازلحاظ پزشکی همسرمان معاینه شود تا اگر مشکل جسمی باعث عصبی بودن وی است، تشخیص داده شود و اگر علت پزشکی در کار نبود، حتما با یک روانشناس صحبت کنیم تا دلیل عصبانیتهای مکرر وی مشخص شود.