۱٫ «بگذار من خودم این کار را انجام میدهم»
طبیعی است که میخواهید کنترل کارهای کودکتان را به عهده بگیرید. به عنوان مثال رختخواب او را جمع کنید یا اتاقاش را مرتب کنید اما با این کار او هیچ گاه نمی تواند(یا نمیخواهد) کارهایش را خودش انجام دهد.
۲٫ «گریه نکن»
کودکان باید در بیان احساساتشان آزاد باشند. زمانی که به کودکتان می گویید: «گریه نکن» در واقع به او میفهمانید که گریه کردن اشتباه است، در صورتی که این کار طبیعی است.
۳٫ «چرا نمیتوانی شبیه… باشی؟»
هیچ چیز برای کودک دردناکتر از این نیست که بشنود برادر، خواهر یا دوستش بهتر از او است. به جای این کار، نقاط مثبت و منحصر به فرد او را تایید کنید.
۴٫ «آیا مطمئنی که میخواهی آن را بخوری؟»
به جای قضاوت درباره کودک بهتر است درباره تغذیه و عادات غذا خوردن و ورزش کردن با او به گفتگو بنشینید.
۵٫ «صبر کن تا… به خانه بیاید»
گفتن این جمله، ۲ اشتباه به همراه دارد. اول این که تنبیه او تا زمانی که فرد مورد نظر به خانه بیاید، به تاخیر میافتد و او قادر است در این زمان به کار اشتباه خود ادامه دهد. دوم این که شما با گفتن این جمله نشان میدهید که بر کودکتان تسلطی ندارید.
۶٫ «اتفاقی نیافتاده، حال تو خوب است»
شاید برای ما یک خراش چیز بزرگی نباشد اما برای کودکتان این طور نیست. یک خراش کوچک میتواند بدترین اتفاقی باشد که برای او میافتد. به ناراحتی کودکتان اهمیت دهید اما آن را بزرگ جلوه نکنید.
۷٫ «من قول میدهم»
زمانی که شما زیر قولتان میزنید، در واقع اعتماد کودکتان را از بین میبرید. بنابراین درباره مسائلی که احتمال میدهید ممکن است از توان شما خارج باشد، به جای کلمه «قول میدهم» از «سعی خودم را میکنم» استفاده کنید.
۸٫ «او… دیوانه است»
اگر شما نمیخواهید فرزندتان، خواهر یا برادر خود را دیوانه بخواند، شما نیز نباید دیگران را به این نام بخوانید.
۹٫ «دلیلی برای ترس وجود ندارد»
گفتن این جمله حقیقت ترس را برای کودکتان تغییر نمیدهد. بهتر است به جای این جمله با فرزندتان درباره ترس اش صحبت و به او در حل این مشکل کمک کنید.
۱۰٫ «منم از تو متنفرم»
ممکن است گاهی کودکتان از روی عصبانیت این جمله را به شما بگوید. در این شرایط به جای این که مانند او رفتار کنید، بهتر است به او بگویید که بر خلاف او، دوستش دارید.
امر و نهی زیادی بچه را منفعل می کند بهتر است راه حل های خلاقانه پیدا کنیم.
این جملات را به کودکان بگویید:
۱٫ همیشه تو را دوست خواهم داشت ولی شاید همیشه از تو خوشم نیاید. بچه های جوان کارهایی می کند که صبر پدر و مادرها را لبریز می کنند و اگر یکی از دوستانم این کارها را می کرد، من حتما او را از زندگی ام کنار می گذاشتم. گفتن: «من از این شام متنفرم و هرگز دیگر آن را نمی خورم» یکی از آنهاست. ولی شما بچه های من هستید و عاشق شما هستم.
۲٫ یک روز دیگر همه تلاشم را نمی کنم و مشکلی هم با این قضیه ندارم. لازم نیست همیشه سر میز شام بگذارم. شاید یک روز فکر کنم اگر لباس ها را نشسته ام اشکالی ندارد و بچه ها مجبور شوند با لباس مدرسه بخوابند. نمی توانم هر روز زندگی ام را برای بچه ها بگذارم. این روش تربیتی غلطی خواهد بود.
۳٫ نمی خواهم به من التماس کنید. می خواهم خودتان را پیدا کنید.حتی اگر لازم باشد یک سری قوانین من و پدرتان را زیر پا بگذارید. ولی این درمورد وقتی که می خواهید همسر بعدی تان را انتخاب کنید صدق نمی کند. این زمانی است که شما باید از من خواهش و التماس کنید. به خصوص شما پسرها.