لالایی جنوبی

حصیر گرم گهواره

به نرمی در برت داره

چشای خسته ازخوابه

چو عکس ماه تو آبه

           

لالایی کودک خوبم

برایت قصه می گویم

لالایی قصه از دریاست

که رویش قایقی پیداست

           

هلالی شکله و سیمین

می ره بالا میاد پایین

ته قایق پر از نوره

یه مروارید ته توره

 

صدف می لغزه و بی تاب

می افته تو دل گرداب

یه ماهی هم توی آبه

به زیبایی مهتابه

           

دعای مادره باهاش

میاره گنجتو همراش

اگه بختت کنه یاری

بسازیم قصر مراورید

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *