ما بزرگترها همیشه فکر میکنیم که برای آمادهسازی فرزند اول بهتر است به او بگوییم یک خواهر یا برادر در راه است و دائماً توصیه کنیم که مواظب او باش، با او دوست باش و اسباببازیهایت را به او بده و مکرراً توصیههایی که فکر میکنیم او را برای یک رابطه آماده میکنیم، در صورتی که غافلیم که دقیقاً بین این رابطه فاصله میاندازیم و او را دور میکنیم.
حال راه بهتر چیست؟
راه بهتر این است که در همان اوایلی که میفهمیم فرزند دومی در راه است، با لحنی ساده وشیرین به فرزندمان بگوییم که خواهر یا برادری در راه است که میخواهد با تو دوست و همبازی شده و تو را از تنهایی در بیاورد و موضوع را به گونهای مطرح نکنیم که او احساس مسئولیتی بزرگ را بر دوش احساس کند و خالی از آن توجهی شود که قبل از به دنیا آمدن فرزند اول متوجه او بود.
۲) بهتر است اتفاقات شیرین ومطلوبی را که در آینده با آمدن فرزند دوم میتواند به وقوع بپیوندد برایش بازگو کنیم؛ به طور مثال: با هم رفتن به شهر بازی و پارک، با هم بازی کردن و صدها اتفاق خوشایند دیگری که مطمئنیم ذهنیت فرزندمان را نسبت به ورود فرزند دوم به خانه زیباتر و مطلوبتر خواهد کرد.
۳) راه ساده دیگری که همه این گروه سنی(بین ۴ تا ۸ سال) برایشان بسیار لذت بخش و دوستداشتنی است، این است که مادر میتواند از همان ابتدای بارداری در طول روز به جای فرزندی که در شکم اوست با فرزند اول با همان لحن بچهگانه و ساده صحبت کرده و ارتباط برقرار کند؛ کما اینکه در این گفتگوها خواستهها وتوقعات فرزندش و احساس او را از چنین اتفاقی از زبان خودش خواهد شنید و اگر جایی مشکلی وجود داشت در همین مرحله راحتتر میتواند حل کند.
۴) به فـرزندمان نگوییم که قرار است نی نی برایت اسباب بازی بیاورد وپس از به دنیا آمدن نیز به او نگوییم این اسباب بازی را او برایت آورده، چون کودکان آن قدر باهوشاند که میفهمند نوزادی به این کوچکی نمیتواند برای او اسباب بازی تهیه کند.
در نتیجه بیهیچ دروغی به او بگوییم که چون فعلا نینی ما خیلی کوچک است و نمیتواند با تو بازی کند، ما از طرف او اسباب بازی مورد علاقهات را خریداری کردیم تا تو با آن بازی کنی. چرا که گفتن این مطلب برای او خوشایند است واحساس میکند چندان هم چیزی تغییر نکرده و او را همچنان مثل قبل دوست داریم.
۵) توجه پدر در مرحله به دنیا آمدن فرزند دوم بسیار حائز اهمیت است چون مادر بدون اینکه خودش بخواهد یا متوجه باشد بیشتر وقتش را به رسیدگی و مراقبت از نوزاد میگذراند در نتیجه اینجاست که توجه پدر بیش از پیش به فرزند اول میتواند ذهنیت او را نسبت به کم توجهی مادربه خود عوض کرده واحساس مورد توجه بودن ودوست داشتن را در او همچنان ماندگار سازد و حتی او را به این دوران، از این جهت که بیشتر مورد توجه پدر است، علاقهمندتر کند و خاطرهای خوش در بزرگسالی برایش باقی بگذارد. البته ناگفته نماند که مادر نیز میتواند در کنار رسیدگی به نوزاد با فرزند اولش هم صحبت شده و با یادآوری اینکه تو هم اینگونه بزرگ شدی و یا این کارها را میکردی و هم اکنون هم میتوانی در بزرگ شدن نوزادمان به من کمک کنی او را تنها نگذارد.
۶) گاهی اوقات که مهمان داریم یا میخواهیم به مهمانی برویم، در انتخاب لباس برای نوزاد از او کمک بگیریم و به انتخاب او احترام بگذاریم ودر صورت مناسب نبودن تنها با گفتن «بهتر نیست این یکی را بپوشد؟» با او مشورت کنیم تا به نتیجه برسیم. به این ترتیب در این مرحله هم به او احساس بزرگی و مسئولیتپذیری را القا کردهایم و هم توجه داشتن به او را یادآور شدهایم.