ازدواج با مرد صاحب فرزند؛ نمیدانم چه کنم؟!

ازدواج با مرد بچه دار چه دردسرهایی دارد؟

۱- قبل از ازدواج با مرد صاحب فرزند، درباره تمام امور مهم، صحبت و مذاکره کنید. توافقات خود را بنویسید و زیر آن امضا کنید. این تعهدات سندیت محضری ندارد ولی وقتی پایین آن را امضا می کنید، دیگر فقط باد هوا نیست. آدمی که بیفکر حرفی روی هوا می پراند، به وقت امضای این تعهدنامه دست و دلش میلرزد و فرصت فکر کردن می خواهد، چانه می زند. ولی وعده های شفاهی می تواند توخالی باشد. برای مثال اگر تمایل دارید فرزند داشته باشید، این مطلب را بنویسید و امضا بگیرید.

ازدواج با مرد صاحب فرزند، دردسر ازدواج با مرد بچه دار

۲- اگر در دوره آشنایی متوجه شدید، پدر و فرزند زیادی به یکدیگر وابسته هستند، از خیر این ازدواج بگذرید. زیرا آن آقا و فرزندش با هم جفت و جور هستند و شما همیشه احساس زیادی بودن خواهید کرد. احساس زیادی بودن، احساس بسیار بدی است. درد و رنجی که تجربه خواهید کرد، بیش از لذت ازدواج است.

۳- اگر با مردی آشنا شدید که فرزند دارد، سه جلسه با او بیرون بروید و پس از آن تقاضا کنید فرزندش را ببینید. اگر آقا نمی خواهد شما فرزندش را ببینید، مطمئن باشید که برنامه درازمدتی برای شما ندارد.

۴- حتما برای فرزند جدیدتان هدیه بخرید، یک هدیه عالی. میتوانید با یک جعبه شکلات شروع کنید و در ملاقات اول از زیر زبان او بکشید، چه می خواهد. دفعه بعد برای او آن هدیه اصلی را بخرید. نیازی به اجازه گرفتن از پدر نیست.

من یک مادر ناتنی را می شناسم که باید در صندلی پشت اتومبیل بنشیند چون صندلی کنار راننده به دخترخوانده اش تعلق دارد و آن دختر، عزیز دل پدر است. عزیز دل پدر باش نازنینم، ولی یک همسر، رئیس مونث خانه است. صندلی بغل راننده مال اوست. وقتی با یک مادر ناتنی اینطوری رفتار می شود، باید قدیس باشد که نسبت به آن کودک احساس عشق و محبت کند.

وقتی می بینید میزان وابستگی پدر و فرزند از حد اعتدال رد شده، فکر نکنید قرار است بعد از ازدواج رابطه آن دو را معتدل کنید. این کار وظیفه شما نیست. بلکه وظیفه خود آن آقاست. اگر او نمی خواهد رابطه متعادلی داشته باشد، شما نمی توانید رابطه را متعادل کنید. رها کنید و بروید. برای آنها هم دعا کنید.

یک سرنخ: اگر پیش از ازدواج سر فرزند با همسرتان دعوایتان می شود، مطمئن باشید با ازدواج پرخطری روبرو هستید. یکی از شما تصویر درستی از جایگاه فرزند در خانواده آینده ندارد. متاسفانه بعضی اوقات پدر فرزند اینطور است. چنین مردانی ارزش فداکاری شما را نمی دانند. از آنها بگذرید. شاید هم شما وظایف خود را در مورد فرزندخوانده تان نمی دانید. حتما مشورت بگیرید. چشم بسته وارد یک ازدواج پردردسر نشوید.

۵- با مردی ازدواج کنید که بیش از دو سال از طلاق رسمی او گذشته باشد. دقت کنید که آیا او همسر خود را بخشیده یا هنوز نسبت به او پر از خشم و نفرت است؟ توجه کنید آیا سهم خود را در طلاق دیده است یا همه تقصیرات را متوجه همسر سابقش می داند؟

با یک بررسی ساده متوجه می شویم در همه طلاقها هر دو طرف اشتباهاتی مرتکب شده اند و فقط یکی از آنها مقصر نیست. اگر مردی از اشتباهات خود درس نگرفته باشد، در ازدواج دوم هم شکست خواهد خورد .
من همیشه میگویم ازدواج مثل شنا در دریاست. اگر شنا (همسرداری) بدانید میتوانید از توفانها عبور کنید. اگر شنا (همسرداری) ندانید در دریای ازدواج غرق می شوید و یا کشان کشان خود را از ورطه بیرون می کشید و به خود می گویید: «دریای خوبی نبود! باید دریای بهتری پیدا کنم.» اگر شنا (همسرداری) را نیاموزید، همه دریاها خطرناک هستند. توجه کنید و ببینید آیا همسر آینده تان از اشتباهات قبلی خود پند گرفته است؟

اول پذیرش، بعد ازدواج

وقتی همسر یک مرد مطلقه می شوید باید چند نکته را از قبل پذیرفته باشید:
۱٫ فرزند او… اگر او از ازدواج قبلی بچه دارد، چه با شما زندگی کند و چه نکند باید فرزند را به عنوان یکی از اعضای خانواده تان بپذیرید. اگر هم فرزند با مادرش زندگی می کند باز هم باید بپذیرید که همسرتان هرازگاهی به خاطر فرزندلازم است با همسر سابقش تلفنی صحبت کند و یا او را ببیند.

۲٫ خانواده او… شما باید بپذیرید که خانواده و آشنایان او تا مدتی شما را با همسر قبلی او مقایسه خواهند کرد.

۳٫ تعهدات او… شما باید بپذیرید که او ملزم است هر ماه بخشی از درآمدش را به عنوان مهریه به همسر قبلی بدهد. اگر هم که بچه دارد باید مخارج او را هم بپردازد.

۴٫ محافظه کاری او… ممکن است او تا مدتی به صورت محافظه کارانه با شما برخورد کند. این به معنای بیمار بودن او نیست بلکه دفاعی است که او از خودش در برابر تکرار آسیب های قبلی می کند.  

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *