کودک دو ساله شما چکونه می اندیشد؟

کودک شما یک جستجوگر دایمی است: لمس می کند، می چشد، می بوید، بالا می رود، می خزد، می گیرد، می اندازد و از هم باز می کند. هنگام شرکت در فعالیت ها و مشاهدات واقعی بهتر می آموزد تا اینکه موضوعی را برایش شرح دهید یا به او عکس نشان دهید. او بیش از آنکه به نتایج فعالیتی علاقه داشته باشد،به خود فعالیت، علاقه دارد. یعنی به روند انجام کار و نه به هدف آن. ممکن است پیش خود فکر کنید "چرا نمی تواند کاری را که شروع کرده تمام کند؟

" اما او خودش تصمیم می گیرد که کی کار را به اندازه کافی انجام داده است. شاید پرت کردن حواس او از یک فعالیت جالب دیگری، کار ساده ای باشد و شاید هم حاضر نباشد یک اسباب بازی را که ساعتی پیش حتی حاضر نبود به آن نگاه کند، اکنون کنار بگذارد. تنها چیزی که می توانید با اطمینان خاطر پیش بینی کنید این است که چه حالا و چه بعدا"، همه چیز تقریبا" برای او جالب توجه خواهد بود.

والدین بچه های دوساله نمی دانند آیا از تماشای شکوفایی ذهن فرزندشان به هیجان بیایند یا از شور بی پایان او برای کشف دنیا شکایت کنند. فرزند دوساله شما دنیا را از دریچه چشمان خود می بیند نه از نقطه نظرشما. پس نمی تواند درک کند که چرا در اشتیاق پایان ناذیر او برای بازی یا صحبت کردن، شریک نیستید.

ممکن است کودک دوساله تان علاقه داشته باشد برای او درباره دنیای اطرافش توضیح بدهید و شاید بارها و بارها بپرسد: "چی؟ چرا؟" تا شما را به ادامه توضیحاتی که برایش می دهید، تشویق کند. به خاطر داشته باشید اگرچه کودک دلبند شما ظاهرا" به توضیحات شما گوش داده یا حتی آنها را تکرار می کند، ولی زمانی قادر به درک و فهم موضوعی می شود که آن را به طور مستقیم تجربه کند. مثلا" ممکن است برای او توضیح بدهید که اگر آب میوه اش را بیندازد، زمین کثیف می شود یا اگر لیوان خود را بیاندازد دیگر به او آب میوه نمی دهید. فرزندتان به دقت گوش می دهد اما باز هم آزمایش می کند تا تجربه کند که آیا همه آنچه را به او گفته اید حقیقت دارد یا نه! 

به همین ترتیب وقتی برای کودک دوساله توضیح می دهید چرا خورشید غروب می کند یا آب دست شویی به کجا می رود یا وقتی تلویزیون را خاموش می کنید"جوجو بزرگ" چه می شود، ممکن است به شما گوش بدهد اما نمی تواند توضیحات شما را واقعا" درک کند، چون مفاهیمی را توصیف می کنید که نمی تواند به طور مستقیم ببیند، لمس یا تجربه کند. محدودیت درک کودک دوساله تان نباید سبب شود درباره چیزهایی که قادر به فهم آنها نیست برای او صحبت نکنید. سعی کنید به خاطر داشته باشد آنچه برای او بیش از همه ارزش دارد تعاملی است که با شما دارد نه معنی توضیحات شما.

بیشتر بچه های دوساله در آن واحد فقط می توانند مقدار اندکی اطلاعات را درک کنند. اگر فقط انجام یک کار را به آنها واگذار کنید می توانند به راحتی از عهده آن برآیند. اگر همزمان انجام دو کار را به آنها محول کنید، ممکن است بتوانند کار اول را انجام بدهند، اما برای کار دوم به یادآوری نیاز دارند. اگر بخواهید انجام سه کار را به طور همزمان به آنها محول کنید احتمالا" تا بیایید توضیح کار سوم را تمام کنید، کار اول را فراموش می کنند! 

ممکن است هنگام انتخاب کردن نیز با همین مشکل روبه روشوند: اگر به آنها حق انتخاب بدهید تا یکی از دو اسباب بازی یا جایزه دلخواه خود را انتخاب کنند، مشکلی نخواهند داشت. اگر سه گزینه دراختیار آنها قرار دهید ممکن است گیج یا ناراحت شوند چون کودکان دوساله، حتی اگر از ضریب هوشی بالایی نیز برخوردار باشند، نمی توانند مانند کودکان بزرگ تر اطلاعات را به طور منظم در حافظه خود ذخیره کرده و به یاد بیاورند.

یکی از مفاهیمی که فرزندتان در طول دوسالگی خواهد آموخت مفهوم " جفت" هاست. کودک دوساله در زندگی روزمره اش همه جا جفت می بیند: او دو دست و دو پا دارد، دو چشم و دو گوش. او دو کفش دارد و کاپشنش دو آستین دارد. شمردن تا دو واقعا" برای او معنی دارد. مفهوم "دو" را به ضدهایی که در زندگی روزمره خود به طور طبیعی می بیند نیز می توان گسترش داد: بالا و پایین، روشن و خاموش، تیره و روشن، والبته، "آری" و"نه". برای اینکه به فرزند دوساله تان کمک کنید درآینده از مفهوم جفت ها و ضدها دریادگیری موضوعات مختلف استفاده کند،می توانید بازی های زیادی با او انجام دهید. مثلا": جفت کردن اشیا جور، شمردن و مشخص کردن اشیا مشابه و متفاوت. هرچند که این مفاهیم ساده به نظر می رسند، برای آموزش خواندن و آموزش ریاضی از مفاهیم پایه ای به شمار می آیند.

اگر کودک دوساله ام شمردن آموخته باشد چه؟ بسیاری از بچه ها می توانند اعداد را حفظ کنند و از بر بخوانند، مخصوصا" اگر آنها را همراه با شعر و بازی از برنامه های تلویزیونی آموخته باشند. اگر فرزند دوساله تان از شمردن لذت می برد حتما" با او بشمرید. اما اگر شماره ای را جا انداخت یا چیزی را فراموش کرد، سعی نکنید شمارش او را اصلاح کرده و یا کمکش کنید تا درست بشمرد. توانایی شمارش بیش از چند شی ورای ظرفیت ذهنی کودک دوساله است. اگر به او فشار بیاورید ممکن است در برابر تلاش های شما مقاومت کند به خصوص اگر بازی به کار تبدیل شود.

تغییر بزرگی که در طول سال شاهد آن خواهید بود، افزایش توانایی ذهنی او درحل مسایل است. مثلا" کودکی که در بیست ماهگی می تواند پازل تصویری ساده ای را ازهم بازکند و براساس آزمایش و خطا، قطعات آن را دوباره جور کند یا به سختی کنار هم بگذارد، در سی ماهگی با همان پازل جور دیگری رفتار خواهد کرد. او اکنون می تواند به خاطر بیاورد که پازل کامل شده چه شکلی داشت.

شاید علاقه داشته باشد والدش یک مرحله از کامل کردن پازل را به او نشان بدهد. شاید هم به توصیه والدش درمورد چیدن قطعات پازل گوش بدهد. او می تواند از شیوه های مختلفی استفاده کند و به تدریج می بیند که مسئله از اجزایی تشکیل می شود که می توان آنها را یک به یک حل کرد. 

هنگام تماشای بازی فرزندتان علایمی را مشاهده خواهید کرد،که به شما نشان می دهد او چگونه می آموزد مسایل را حل کند. بعضی از بچه ها حتی از دوسالگی از رویکردهای خاصی بیش از دیگر رویکردها استفاده می کنند. بعضی از بچه ها آموزنده بصری هستند. آنها قبل از انجام دادن کاری به دقت تماشا و نگاه می کنند. بعضی آموزنده شنیداری هستند، آنها سوال می کنند و به توضیحاتی که فرد بزرگسال یا کودک دیگر می دهد گوش می سپارند. بعضی از بچه ها آموزنده لمسی هستند و با لمس کردن و بازکردن شیء ازهم، بهتر می آموزند. این بچه ها برای حل یک مسئله نیاز دارند که به صورت فعال روی آن کار کنند. بسیاری از بچه ها ترکیبی ازهرسه رویکرد را به کار می گیرند.

اگر به سبک یادگیری طبیعی فرزندتان توجه داشته باشید، می توانید به او کمک کنید تا سریع تر بیاموزد و از این کار لذت بیشتری ببرد.

درحالی که فرزندتان می آموزد تماشا کند، گوش بدهد و رفتار اطرافیان خود را تقلید کند، می بینید که چگونه از این گونه های رفتاری در بازی های خود استفاده می کند و بازی های او چگونه شکل پیچیده تری به خود می گیرد. او از اسباب بازی های خود یا از اشیای دیگر استفاده می کند تا آنچه را دردنیای اطراف خود دیده است، تقلید کند. حال ممکن است بازی ساده او که برای خانواده در آشپزخانه خیالی غذا می پخت، به بازی پیچیده تری تبدیل شود و یک مهمانی خیالی بدهد که مهمان های خیالی آن هم غذا می خورند و هم مانند آدم های واقعی رفتارمی کنند.

وقتی فرزندتان به دوسال و نیمگی نزدیک می شود، ممکن است ببینید که صحنه هایی از زندگی روزمره خود را اجرا وکاهش نقش والدین خود را بازی می کند. شاید اتفاقی واقعی را در زمان و مکانی خیالی اجرا کند که برای او نتیجه ای رضایت بخش تر دارد.

کودک دوساله ممکن است یک هم صحبت خیالی هم داشته باشد که یا عروسک مخصوص اوست یا دوستی کاملا" خیالی که برای هرکسی به جز او نامرئی است. این همصحبت خیالی گاهی با کودک همراهی وهمکاری می کند،اما در بسیاری از اوقات نقش کودک "بی ادب" را ایفا می کند و اجازه دارد درحین بازی به تمامی فعالیت هایی بپردازد که فرزندان می داند نباید خودش انجام بدهد. انجام این نوع بازی خیالی، امری طبیعی است. کودک دوساله با انجام این نوع بازی، برخی از تجربه ها و تعارض های زندگی روزمره خود را بیرون می ریزد.

بااینکه فرزندتان می تواند داستان هاو بازی های خیالی بیافریند، اما هنوز نمی تواند تفاوت بین "واقعی" و "خیالی" را درک کند. پاسخی که کودک دوساله به شخصیت ها و داستان های تلویزیونی می دهد، بیشتر ازهرچیزی این واقعیت را نشان میدهد.تجربه کودک شما از دنیا، براساس مشاهدات او شکل می گیرد. پس آنچه در تلویزیون می بیند همان قدر واقعی است که تجربیات زندگی روزمره او. کودک دوساله به فعالیت های خیالی بچه های دیگر نیز به همین صورت پاسخ می دهد. 

اگر بچه بزرگ تری به کودک دوساله شما بگوید که در کمد او یک هیولا زندگی می کند ممکن است کودکتان بترسد و نتواند بخوابد. کودک دوساله ممکن است از چهره هایی که در زندگی واقعی خود می بیند که ازنظر بزرگسالان ،دوستانه و خنده دارند، بترسد. مثلا" اگر پدر نقاب بزند یا اگر کودک درمرکز خرید، دلقک یا آدمی را ببیند که لباس شخصیت های کارتونی را پوشیده، ممکن است بترسد چون هنوز نتوانسته است واقعی را از غیرواقعی تمیز دهد. اگر فرزندتان از فعالیت هایی که از نظر شما "لذت بخش" است، می ترسد شاید بهتر باشد از نزدیک تر و از دیدگاه یک کودک دوساله به این فعالیت ها نگاه کنید.

توانایی فرزند شما در به خاطر سپردن، فکرکردن و حل مسائل از دوسالگی تا سه سالگی باسرعتی اعجاب انگیز افزایش خواهد یافت. هدف شما به عنوان والد این است آنچه راکه فرزندتان می تواند و نمی تواند درک کند دست کم نگیرید یا بزرگ نکنید. او هر روز تغییر می کند و پاسخ شما باید متناسب با تغییرات او تغییر کند. همان طور که کشف دنیای واقعی برای فرزندتان یک چالش است، زندگی کردن با او نیز برای شما چالش به حساب می آید.

اشتراک‌گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *